بهزاد ابوالعلایی، عضو هیات علمی سازمان مدیریت صنعتی و نویسنده کتابهای مدیریتی، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره نقد و ویژگیهای منتقد آثار دانشگاهی، نقد را به ارزیابی تعبیر و اظهار کرد: ارزیابی آثار علمی به معنای بازخورد سازنده است، به عبارتی دیگر خالق اثر بازخورد را میپذیرد و بعد نقد میشود.
صلاحیت منتقد، زمینه پذیرفتن نقد
وی افزود: نویسنده یا خالق اثر در حوزههای مختلف، در صورتی نقد را میپذیرد که دیدگاهش نسبت به منتقد مثبت باشد. یعنی در صورتیکه سابقه فرد منتقد در نظر خالق اثر بهعنوان یک فرد با صلاحیت حک شده باشد، آمادگی نویسنده برای پذیرش نقد بیشتر خواهد شد.
نویسنده کتاب «مديريت عملكرد: راهنمای مديران برای ارزيابی و بهبود عملكرد كاركنان» در ادامه تصریح کرد: انصاف در نقد، از اهمیت بالایی برخوردار است. بهنظر میرسد توجه همزمان به نقاط منفی و مثبت یک اثر، نقد منصفانه را بهدنبال میآورد. در صورتیکه نقد با اشاره به نقاط مثبت آغاز شود، بیشتر در دل مخاطب و خالق اثر تاثیر میگذارد.
ابوالعلایی، ادامه داد: بهعنوان نمونه، نقد در فرهنگ آمریکایی با تاکید بر چهار نمونه تعریف و تمجید آغاز میشود. هدف اصلی از این شیوه، ایجاد آمادگی برای شروع نقد اصلی است. این در حالی است که نقد در جامعه ما با پیچیدگیهای خاصی همراه است.
نقد، زبان دیپلماسی میخواهد
وی با اشاره به تفاوتهای دو مقوله صراحت و ظرافت در طرح نقد، گفت: منتقد میتواند با صراحت در گفتار و نوشتار به نقاط ضعف یک اثر بپردازد، در حالیکه میتوان همان نکات را با ظرافت ویژه مطرح کرد. این ظرافت، همان زبان دیپلماتیک سیاستمداران برای پیشبرد اهدافشان است. نقدی که با ظرافت و صراحت همراه باشد، تاثیر بهتری خواهد داشت.
نویسنده «مديران آينده: مبانی نظری و تجارب عملی برنامههايی استعداديابی و جانشينپروری مديران» با تاکید بر لزوم توجه منتقدان به عوامل بیرونی موثر در تولید آثار مکتوب، اظهار کرد: عواملی مانند میزان دسترسی نویسندگان به اطلاعات و شرایط خارج از کنترل آنها، باید در فرآیند نقد آثار مورد توجه منتقدان قرار گیرد. توجه به این عوامل موجب میشود تا نقد مناسبتری ارایه شود.
جریان نقد از مناسبات شخصی تفکیک شود
ابوالعلایی افزود: در ایران مناسبات کاری و شخصی چندان از هم تفکیک نشده است. این شرایط در جریان نقد نیز خودنمایی میکند. وقتی اثری نقد میشود، خالق اثر نقد را به مثابه حمله منتقد به شخصیتش ارزیابی و نقد را بهعنوان تحقیر و تهدید به شخصیتش تعبیر میکند. در جریان نقد، خالق یک اثر باید از اثرش تفکیک شود و احساس کند که نقد ارایه شده حاصل توجه به عملکردش بوده است.
نویسنده «شرکتهای موفق جهان چگونه استخدام می کنند؟» با اشاره به اهمیت کاربرد واژهها در نقدنویسی اظهار کرد: بهنظر میرسد استفاده از واژههای مطلق مانند اصلا، هیچگاه، هیچکدام، هرگز و هیچ وقت نویسنده را در فشار قرار میدهد. بهتر است از واژههایی نسبی مانند بیشتر اوقات استفاده شود، به عبارتی دیگر این نگاه، نقد را ملایمتر میکند. ارایه مثالهایی واقعی از بخشهای مختلف یک اثر مانند کتاب یا فیلم زمینه پذیرش را بیشتر میکند.
ابوالعلایی، درادامه درباره نوع نگاه منتقدان نزدیک به خالق اثر گفت: گاه دوستان و نزدیکان نویسنده به دلایلی مانند احتمال برداشت منفی از نقد ارایه شده از سوی خالق اثر، مانند وجود حسادت، ترجیح میدهد نقدش از زبان و قلم فرد دیگری مطرح شود.
تخصص، مهمترین ویژگی منتقد
وی ادامه داد: تخصص مهمترین ویژگی یک منتقد است که بدون آن بعید است توجیههای منتقد مورد پذیرش قرار گیرد. اگر این احساس در منتقد وجود دارد که لازم نیست همه از نقدش مطلع شوند، بهتر است نظریاتش فقط برای خالق اثر و بهصورت محرمانه ارسال شود.
ابوالعلایی، در پاسخ به پرسشی درباره نقد آثارش گفت: از وجود نقد خوب آثارم محروم بودهام، این در حالی است که کتابهایم در وضعیتی با تجدید چاپ به بازار عرضه شدهاند که بدون هیچ تغییری نسبت به چاپهای قبلی منتشر میشوند. در فرهنگ ما، نقادی و ارزیابی کردن و ارزیابی شدن رایج نیست؛ به عبارتی این هنر به دلیل تحمل پایین ما کمتر وجود دارد./
یکشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۳:۲۲
نظر شما