کتاب «درباره مدرسه رفاه، صفرها و بیستها» نوشته رخساره ثابتی داستانی است که به تاریخچه مدرسه دخترانه رفاه، جمع شدن دختران مبارز و نقش این مدرسه در تاریخ انقلاب اسلامی میپردازد.
درباره فعالیتهای سیاسی موسسان مدرسه در بخشی از داستان میخوانیم: «همیشه بحث جلسه مربوط به مسایل مدرسه نبود. گاهی که رژیم کار جدیدی صورت داده بود با آیتالله خمینی نسبت به حکومت موضع گرفته بود و اعلامیه داده بود آقایان و خانمهای کادر دبستان و دبیرستان دور هم جمع میشدند و موضوع جلسه میشد همین.»
در صفحات دیگر داستان از نفوذ بهائیت در مدرسه حکایت میکند و بازرسانی که پس از لو رفتن فعالیتهای سیاسی پنهان موسسان و کادر مدرسه، نیروهای خود را جایگزین میکنند اما در سالهایی که مدرسه حتی با حضور نیروهای وابسته رژیم پشت سر میگذارد مانع از این نمیشود که دختران مبارزی چون«سوسن حدادعادل، مرضیه وحید دستجردی، دختران دباغ» از وارد شدن به سیاست و فعالیت علیه رژیم دوری کنند.
در روزهای تاریخی بهمن 1357 مدرسه رفاه میزبان حوادث سرنوشتسازی است که در داستان بعضی از این حوادث مهم از جمله سکونت امام آمده است: «رفاه مدرسه کوچکی است که برای این همه بر و بیا جا ندارد. یک در بیشتر نداشت و همه آدمهایی که میآمدند امام را ببینند باید از همان یک در رد میشدند.»
در قسمتی از داستان نظر امام را درباره اختصاص زمانی از روز برای ملاقات با زنان میخوانیم: «امام که شنید خوشش نیامد. گفت: آن وقت که قرار بود شهید بدهند و زندان بروند کسی نگفت خانمها و آقایان را سوا کنیم. حالا که به اینجا رسیده بگوییم زنها نیایند، مفسده دارد.»
نقش مدرسه رفاه و علوی تنها به اسکان امام و کمیته استقبال منتهی نمیشود. در زمانی که امام فرمان حرکتهای انقلابی میدهد افراد حاضر در مدرسه و همسایگان مدرسه نقش اساسی در انجام فرمانهای انقلابی امام دارند.
پس از کنترل امور کشور توسط دولت موقت دوباره مدرسه رفاه مدرسه میشود و از سال 1358 دخترها دوباره در حیاط مدرسه صف میبندند و سرود جمهوری اسلامی را میخوانند.
کتاب «درباره مدرسه رفاه، صفرها و بیستها» نوشته رخساره ثابتی در 57 صفحه با شمارگان دوهزار نسخه و بهای سه هزار و 500 تومان از سوی نشر کتاب قاف منتشر شد./
نظر شما