خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، آزاده حیدری: عید در راه است؛ با کوله باری از شکوفه و جیرجیرک و ... و البته، با تعطیلاتی نسبتاً طولانی برای بسیاری از مردم این سرزمین.
از شکوفه و جیرجیرکش که بگذریم، از تعطیلاتش نمیتوانیم بگذریم که در بطن و متن خود، بسیاری وقت و زمان به همراه دارد و میتواند برای اهل کتاب، علاقهمندان به این حوزه و کلاً شیفتگان به تفکر و تعمق، در نوع خود یک فرصت طلایی محسوب شود.
در این ارتباط با برخی از اهالی قلم در قلمرو کودک و نوجوان و در کنار آن، با تنی از کسانی که به نوعی با این حوزه بیگانه نیستند، به گپ و گفتنی مختصر نشستهایم، که پاسخها، سرجمع، حول این دو پرسش میچرخد:
1ـ عید و کتاب، کتاب و عید. بین این دو، چه ارتباطی میبینید؟
2ـ مشخصاً، خود شما تصمیم دارید در عید چه کتابی یا کتابهایی را بخوانید؟
*تهمینه حدادی [نویسنده و تصویرگر]
1ـ به گمانم رابطه عید نوروز و کتاب بنابر شغل و نگاه هرکس قابل تعریف است. باید اعتراف کنم که در سه سال گذشته در ایام نوروز هیچ کتابی توی دستهایم نگه نداشتم. چون، مشغول ویراستاری و نمونهخوانی بودم. شاید، این هم یک نوع کتاب خواندن باشد. انشاالله باشد که شرمنده خودمان و دیگران نباشیم. اما پیشتر، حتماً دو تا رمان را در ایام تعطیلات نوروز تمام میکردم.
2ـ فکر میکنم جواب سوال دوم را در جواب به سوال قبل، دادم.
*لیلا تقوی [نویسنده]
1ـ عید و کتاب با هم رابطه ناگسستنیای دارند، روزهای بلند تعطیل؛ درازکشیدن روی تخت و خواندن و خواندن و خواندن. قبل از نوروز کتابهایی را معمولاً برای نشستن در ماشین و ترافیک جاده و کتابهایی را برای شب بیداریهای نوروز انتخاب میکنم.
2ـ امسال قصد دارم کتاب "سیاه" اورهان یاموک و کتاب "در حیاط خلوت نویسندگان" را بخوانم. مدتهاست از کنار کتابخانه رد میشوم و نمیرسم به مطالعه این دو کتاب. گذاشتمشان که در تعطیلات عید بخوانم.
*فاطمه مشهدی رستم [نویسنده]
1ـ قشنگترین ارتباط بین عید و کتاب، چند یا یک کتاب در کنار عیدی یا حتی به تنهایی، هدیه دادن است. اما ربط دیگر عید و کتاب با کتابخوانی، آن است که دروغ گفتن کار خوبی نیست! پس، چرا دروغ بگویم که هر کسی کتاب عیدی بگیرد. در ایام نوروز، آدم تمام کسب و کار و شیطنت و سفر را میگذارد کنار و به جای میوه و شکلات و شیرینی و آجیل خوردن، میرود مثل بچه مثبتها یک گوشه مینشیند و کتاب میخواند؟
2ـ راستش، برای کتاب خواندن در عید، با خودم هیچوقت قرار نمیگذارم. چون، غافلگیر شدنم را بیشتر دوست دارم. اما با این حال چند تا کتاب کنار گذاشتهام تا اگر وقت مناسبی پیدا کردم و بهار تمام فکر و روح و روانم را در خودش حل نکرد، آنها را نگاه کنم و خدا را چه دیدهام؟ شاید، خواندمشان! کتابهایی از نویسندهای با نام «جونی بیجونز». به جز آنها، دوست دارم به ادامه تحقیق و مطالعه درباره چند تن از امامان معصوم بپردازم. با وجود این، برای کسی، کتابی برای مطالعه در تعطیلات نوروزی توصیه نمیکنم. چون، یک جور نصیحت به حساب میآید. نصیحت هم، باب دل هیچکس نیست. ولی اگر کسی دلش خواست، بد نیست به کتاب «پرنیان و پسرک» نوشته «لوری» و ترجمه «کیوان عبیدی آشتیانی» و نیز «متلها و افسانههای ایرانی» گردآوری سید احمد وکیلیان؛ «داستانهای پنج دقیقهای» به انتخاب «فیونا واترز»، ترجمة «محبوبه نجفخانی» سری بزند. اگر هم کسی دلش نخواست، آنها را ببیند و بخوابد، خب میتواند فقط بخورد و بخوابد و فیلم و سریال تماشا کند و مهمانی برود و از 24 ساعت، 48 ساعت حرف و حرف و حرف!
*نرگس افروز [نویسنده]
1ـ به نظر من عید فرصت خوبی است برای اندیشیدن بهتر، رهاکردن فکر، دوباره نگریستن به جهان هستی و زیباییهای آن. تازهشدن سال و تحولی که در طبیعت صورت میگیرد، به نظر من حس خلاقیت را در نویسندگان، شاعران، هنرمندان و مخصوصاً نویسندگان کودک بیشتر زنده میکند. در این روزها، که فرصتی پیش آمده، کسانی که اهل مطالعه هستند، فرصتی مییابند تا کتابهایی را که تا به حال موفق به مطالعه آنها نشدهاند، مطالعه کنند. به نظر من عید بیشتر باید به طبیعت رفت و زنده شدن طبیعت را از نزدیک مشاهده کرد. در این فصل و در این روزها، جهان و عناصر آن بیشتر با آدم سخن میگوید و یقیناً مشاهده این تحولات قشنگ و زیبا، حس قشنگی نیز به نویسندگان میدهد و باعث خلق آثاری خوب در آنها میشود.
2ـ من خودم دوست دارم در عید که فرصتی پیش آمده کمی داستانهای کوتاه نویسندگان معروف، مخصوصاً آنهایی را که جایزه نوبل گرفتهاند مطالعه کنم. برای این که آدم واقعاً فرصت نمیکند همه کتابها را مطالعه کند، یعنی عمر آدمی به آدم اجازه نمیدهد که با این همه حجم کتابهایی که در بازار است، آدم برسد و آنها را مطالعه کند، اما کتابهایی که به هر جهت برگزیده شدهاند خوب بهتر است مطالعه شود، هرچه باشد، در این کتابها نویسنده از سوی مردمان زیادی سخن گفته است.
کتابهایی از این دست به نوعی میتوان گفت سخن همه انسانهایی است که نتوانستهاند حرفشان را بزنند، اما نویسندگان بزرگ توانستهاند این حرفها، حدیثها، خواستهها و آرزوهایشان را از سوی همگان به گوش همگان برسانند.
همچنین دوست دارم چون خودم نویسنده کودکان هستم، کتابهایی از نویسندگان کودک که خوب و ناب هستند، مطالعه کنم؛ چرا که به نظر من برای بهترنوشتن باید نوشتههای دیگران را مطالعه کرد. با سبک و سیاق آنها آشنا شد. با دنیاهای آنها آشنا شد و بهتر نوشت.
البته چند تا کتاب هم دوباره رمزگشایی اسطورهها و افسانهها تهیه کردهام که بهتر میدانم اینها را بیشتر مطالعه کنم. شعر هم میزنم. گاهی یک بیت شعر، تأثیرگذارتر از دهها رمان و اثر فلسفی است. ضمناً، کتاب «آشنایی قطعه گمشده با دایره بزرگ»، اثر سیلور استاین، کتاب خوبی است و به رغم متن کوتاه و سادهاش، بسیار عمیق و پرمحتوا است. در تعطیلات عید، احتمالاً این کتاب را دوباره بخوانم.
*جمشید جهانشاهی [نویسنده]
1ـ به اعتقاد من بین عید و کتاب یک رابطه معنایی و یک پیوند سمبولیک وجود دارد. به این معنا که هر انسانی ار هر زمانی که شروع به خواندن کتابیکند، در حقیقت آن زمان برای او عید محسوب میشود؛ چرا که ما، در عید به نوعی سعی در تغییر داریم و با خواندن کتاب نیز، انسانها نگاهشان را به دنیا و محیط پیرامونشان تغییر میدهند.
2ـ در حال حاضر کتاب بخصوصی برای مطالعه در نظر ندارم. اما سعی میکنم سراغ کتابهایی بروم که تا به حال آنها را مطالعه نکردهام و تازه منتشر شدهاند.
*مریم مقیمی [روزنامهنگار]
1ـ اسم عید که میآید، بدون تردید تعطیلی به ذهن متبادر میشود. بیشترین مصداق تعطیلشدن، صدای شادی بچههایی است که میتوانند مدتی را بدون دفتر و کتاب و نوشتن و خواندن، ایام بگذرانند. آن قدر این مفاهیم به هم نزدیک و گره خوردهاند که گویا اصلاً عید یعنی کنار گذاشتن کتاب و مطالعه و تعطیل شدن همه آنچه که در آن چارچوب قرار دارد. اگرچه در همین تعطیلی و عید، تکالیفی برای انجام دادن وجود دارد. واقعا تکلیف چیست؟ کاش همه فرصتها مثل عید و نوروز، هر سال پیش میآمد تا همه کتابهای نخوانده و کار گذاشته شده، خوانده شوند. عید و تعطیلی، زمان و فرصت مناسبی است تا کتاب از تنهایی و غربت به درآید و ما نیز تنهاییها و غربتمان را با دوستی مهربان، جبران کنیم.
2ـ در تعطیلات عید امسال تصمیم دارم یک دور کامل کتاب «منتهیالآمال» شیخ عباس قمی را بخوانم. اما آنچه به فرزندانم توصیه کردهام، خواندن کتابهای محمدباقر انصاری در مشروح تاریخی است؛ مثل «لحظه لحظه با غدیر».
*محمود برآبادی [نویسنده و پیشکسوت ادبیات کودک و نوجوان ایران]
1ـ تعطیلات نوروزی زمان خوبی برای خواندن است که روزهای تعطیل این فرصت را فراهم میآورد.
2ـ من تصمیم دارم در تعطیلات نوروز یک بار دیگر «کلیدر» محمود دولتآبادی را بخوانم. بیست سال پیش این کتاب را خواندم و حالا، یکی از آرزوهایم این است که یک بار دیگر آن را بخوانم و احساسی را که آن روزها در من ایجاد کرد، زنده کنم.
*لعیا درفشه [روزنامهنگار]
1ـ با اجازه شما میخواهم پرسشتان را کمی تغییر بدهم؛ به این شکل که: عید و کتاب چه رابطهای میتوانند داشته باشند؟ چون این دو لزوماً ارتباطی با هم ندارند. شاید در این مورد، اولین چیزی که به ذهن برسد این است که تعطیلات عید فرصت مناسبی است که سراغ کتابهای نخواندهمان برویم. اما فکر میکنم یکی از رابطههای قشنگی که میشود بین عید و کتاب برقرار کرد، این است که همزمان با خانه تکانی، به کتابخانه تکانی هم بپردازیم. یعنی، کتابهایی را که خواندهایم و چندین و چند سال است در کتابخانهمان دارند خاک میخورند، به کسانی بدهیم که آنها را نخواندهاند.
2ـ به طور معمول، هر کتابی که دستم باشد.
*ریحانه جعفری [مترجم]
1ـ بچه که بودیم، روزشماری میکردم برای آمدن عید نوروز. درست است که همه چیز نو میشد و تمیز، لباس عید هم مامان برایم میدوخت، ولی دید و بازدید را از همه بیشتر دوست داشتم. توی دید و بازدیدها شیرینی و آجیل بود، بازی با بچههای فامیل بود. ولی بهترین بخشش عیدی گرفتن بود. عیدها را جمع میکردم و 14 فروردین، کتابهایی را که خیلی وقت منتظرش بودم میخریدم. عید همیشه برایم بوی عیدی دارد و کتابهای نو. نشستن گوشه اتاق و خواندن و خواندن و خواندن. شنا کردن در جهان داستان و آشنا شدن با آدمهای جدید که مرا به خانه و شهر و اتفاقهای جدید میبرد.
2ـ عید امسال میخواهم ادامه مجموعه «استینک» (Stink) نوشته خانم مگان مک دونالد را ترجمه کنم. ترجمة یک کتاب، بارها و بارها خواندنش را در پی دارد و فرورفتن در لایههای پنهان آن. لایههایی که با یک بار خواندن کتاب بعید است به دست بیاید._
نظر شما