خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، آزاده حیدری: اقبال زاده مَنِشی در خور تحسین دارد. مظلوم دوستی، یتیمنوازی و دستگیری مالی و ادبی و تکنیکی از هرکه از هرکجا رانده و از هرکجا مانده باشد، و مهمتر از همه، صاحب قلبیست که در آن برای تمام کودکان و نوجوانان جهان، بدون در نظر گرفتن هیچ شرایط اقلیمی یا خاستگاه اجتماعی ـ طبقاتی، به یک اندازه جا است. بیجهت نیست که برای مثال در زمانِ دبیری او، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، درخشانترین و شادابترین روزگار خو را سپری میکرد. چرا که، برخی به لحاظ بافت شخصیت فردی و اجتماعی خود، بهگونهای هستند که چه در جمعی باشند و یا نباشند، خود به تنهایی، بیشمارند؛ و شهرام اقبالزاده از این قبیل است.
این حاشیه را گفتیم، تا این را بگوییم که، با این همه احوال، دریغ از یک یادواره کوچک از سویی ـ جایی درباره اقبالزاده! اما، این نیست که از بچههای کرمانشاه، آنجا که زادگاه اقبالزاده است، تشکر نکنیم که پیشقدم شدند و در «نشریه راه موفقیت»، و به همت بانو سهیلا ممتاز- مدیرمسئول نشریه- با یادِ اقبالزاده، چند صفحهای قلم زدند.
**********
ادبیات کودک و نوجوان بدون شهرام اقبالزاده چیزی کم دارد
پروین سلاجقه نویسنده، منتقد ادبی و مدرس دانشگاه در سال 1340 در شهر بافت از توابع کرمان به دنیا آمد. او دکترای ادبیات فارسی دارد و هم اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تهران مرکز است.
از آثار میتوان به: صدای خط خوردن مشق «نقد آثار هوشنگ مرادی کرمانی»، «فرهنگ تحلیلی نمادها در سبک هندی، با عنایت به بیدل دهلوی و صائب تبریزی (پایاننامه دکتریاش)، امیرزاده کاشیها «نقد و بررسی کامل کارنامه شعری احمد شاملو؛ و مجموعه شعرِ «به مدرن عادت نمیکنم» اشاره کرد. به واسطه آشنایی دکتر سلاجقه با فعالیتهای ادبی شهرام اقبالزاده و همکاری مشترکشان در هیئت داوران جایزه ادبی مهرگان، با او به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میآید.
اجازه دهید بپرسیم، چگونه با استاد شهرام اقبالزاده آشنا شدید؟
سال 80 یا 81 بود که اولین کار جدی بنده در زمینه نقد منتشر شده بود. کتابی با عنوان «صدای خط خوردن مشق» در نقد آثار هوشنگ مرادی کرمانی. به همان مناسبت برای یک سخنرانی درباره کتاب به خانه کتاب دعوت شدم. آقای اقبالزاده در آن مراسم حضور داشت. وقتی ایشان صحبت کردند، به من گفتند که عادت دارند هر کتابی را که میخوانند حاشیهنویسی میکنند. برای کتاب من هم همین کار را کرده بودند. این موضوع برای من خیلی مهم بود که کتاب مرا با آن دقت خوانده بودند. این شرح اولین ملاقات من با آقای اقبالزاده بود.
فعالیتهای آقای اقبالزاده را در حوزه نقد چگونه ارزیابی میکنید؟
بعد از آشنایی با ایشان متوجه شدم که چه ارتباطات گستردهای با اهالی ادبیات دارند. اطلاعات ایشان در حوزه علمی کتابشناسی، نقد و جریانهای ادبی فعال ایران و جهان بسیار جامع و بهروز است. در اکثر میزگردها و برنامههایی که به ادبیات کودک مربوط میشود، حضور فعال و اثرگذار داشتند و به نوعی حضور ایشان همیشه حس میشد.
ظاهراً در جایزه ادبی مهرگان هم با آقای اقبالزاده همکاری داشتهاید. از آن تجربه بگویید و نحوه داوری و برخورد ایشان با آثاری که باید داوری میشد.
بله؛ در یک دوره جایزه ادبی مهرگان با آقای اقبالزاده عضو هیئت داوران بودیم. به جرات میتوانم بگویم وقتی آثار را بررسی کردیم و قرار شد در جلسه نهایی هر یک از ما کاندیدای خود را برای کسب جایزه معرفی کنیم، نظر بنده، اقای اقبال زاده، آقای خسرونژاد و یکی دیگر از دوستان یکسان بود. انتخاب آقای اقبالزاده مبتنی بر دلایل علمی بود نه سلیقه یا نگاه ذوقی به کتاب که در برخی داوریها ملاک ارزیابی قرار میگیرد. هیچکدام از اعضای هیئت داوران تا آن روز نام نویسنده کتاب را نشنیده بودیم؛ اما آن کتاب انتخاب شد. این انتخاب حاصل حضور افرادی مثل ایشان در آن هیئت داوری بود. آقای اقبالزاده خیلی مطالعه میکنند، آن هم نه مطالعه محدود؛ بلکه خیلی جامع و فراگیر. اطلاعات ایشان در زمینه نقد و تحلیل و نظر، مبتنی بر سیستم تفکری است. همچنین نباید فراموش کرد که مترجم بسیار قابل و توانایی هم هستند و همراه با ادبیات جهان پیش میروند. از این صحبتها میخواستم به این برسم که خیلیها در داوری اصول نظری را نمیدانند و بر اساس ذوق و سلیقه داوری میکنند، اما آقای اقبالزاده برای تشخیصشان مبنای علمی و تئوریک دارند.
عمده فعالیتهای استاد اقبالزاده معطوف به ادبیات کودکان و نوجوانان است. در این حوزه چه کارنامهای را میتوان برای ایشان ترسیم کرد؟
من شما را به تجربیات شخصیام ارجاع میدهم. ورود بنده به حوزه ادبیات کودک با «از این باغ شرقی» در مورد نقد شعر کودکان و نوجوانان بود. کاملاً هم مستقل به این عرصه وارد شدم. آقای اقبالزاده از این استقلال خوشحال شد و حمایت کرد. من خوشحالم که فارغ از بازیها و مسائلی که دیگران دارند، همواره حمایت ایشان را در این مسیر داشتهام. در عین حال توان اجرایی بالا هم دارند. کار تشکیلاتی و سازماندهی به بهترین وجه با استفاده از ارتباطات گسترده موجب میشد که از توان و انرژی فعالان حوزه ادبیات کودک و نوجوان به نحو شایستهای بهرهمند شد.
اتفاقاتی باعث شد که من به تواناییهای چند جانبه ایشان پی ببرم و اعتماد ایشان هم به بنده بیشتر شود. آقای اقبال زاده حامی خوبی برای افراد مستقل هستند. در همان ابتدا که من از حوزه دیگری به ادبیات کودک آمده بودم، دشمنیها از سوی بعضی دستاندرکاران که خود را حامی ادبیات میدانند شروع شد. باور نمیکردند سلاجقه به صورت مستقل فعالیت میکند. به هر حال حمایت ایشان بینهایت موثر بود.
انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در زمانی که آقای اقبالزاده دبیری آن را برعهده داشت چه عملکردی داشت؟
اتفاقاتی افتاد که من مجبور شدم از انجمن بروم. اما دورادور میشنیدم که دوران دبیری ایشان از بهترین دورههای انجمن بود. فعالیتهای خلاقانهای صورت میگرفت و تعداد جذب به مراتب خیلی بیشتر از دورههای قبل بود. این اقدامات نشاندهنده عشقی است که اقبالزاده به ادبیات کودک و نوجوان دارد.
ادبیات کودک را بدون حضور ایشان چطور میبینید؟
خیلی خوشحالم در دورهای فعالیتم را شروع کردم که امثال اقبالزاده حضور داشتند. همه ما از مشکلاتی که به واسطه فعالیت ادبی در زندگی برایشان پیش آمده بود آگاه هستیم. وقتی شنیدم که بیماری به سراغشان آمده خیلی ناراحت و نگران شدم. از صمیم قلب آرزو میکنم حضور جدی اقبالزاده در ادبیات کودک را دوباره شاهد باشیم. ادبیات کودک و نوجوان بدون حضور جدی ایشان چیزی کم دارد._
نظر شما