سرکاس درباره کتابهایش میگوید: پاسخ هایی در باب چرایی این مسئله در کتاب من وجود دارد که نه از نگاه یک روزنامه نگار، مورخ یا قاضی، بلکه صرفا از زبان یک نویسنده بیان شده اند. این ابهام، میدان بازی است که نویسنده برای خوانندگان خود ایجاد می کند تا آنها کتاب را به شیوه خود و بدون ابهام درک کنند. این دیگر نه تاثیر ادبیات، بلکه جادوی لغات است.
کناره گیری خوان کارلوس از سلطنت اسپانیا از دید سرکاس
کناره گیری خوان کارلوس از سلطنت اسپانیا بار دیگر توجهات به نقش بحث برانگیز شاه در کودتای نافرجام F-23 سرهنگ آنتونیو تجررو و جمعی از همراهان نظامی وی در سال 1981، را جلب کرد. رمان مستند سرکاس به نام «آناتومی یک لحظه» که در سال 2009 منتشر شده است، یک سر و گردن بالاتر از سایر آثار مشابه در زمینه این رویداد ابهام آمیز قرار دارد.
سرکاس درباره این رویداد میگوید: شاید حجم تعداد صفحاتی که به موضوع این کودتا اختصاص داده شده، بیش از حد و تاحدودی برای خواننده خسته کننده باشد. اما برای اسپانیاییها این واقعه به اندازه ترور کندی با اهمیت است و در واقع نقطه همگرایی تمامی پلیدیهای گذشته های نه چندان دور تاریخ اسپانیا ست.
اگر چه آناتومی را نمی توان به عنوان یک اثر داستانی تمام و کمال به شمار آورد اما تمامی شاخصهای اصلی سبک روایی سرکاس در این اثر غیر داستانی نیز به چشم می خورد. در سراسر ماجراهای پر پیچ و خم کتاب روایت به کمک حقیقت آمده تا اثر جذابی برای خواننده خلق شود. در واقع در این هزارتوی تاریخی، قطعههای مجزای حقیقت در پس هنر روایتگری سرکاس پنهان شده است.
با این حال نویسنده از اشاره به واقعیت ماجرا شانه خالی کرده و خواننده را با تمامی ابهامات ذهنیاش تنها میگذاردتا جایی که خواننده واقعیت تاریخی را در لابهلای متن حس میکند، اما واقعیتی که گویی به خاک سپرده شده است.
نویسنده کیست؟
سرکاس درباره سبک ابهام آمیزش در کتاب آناتومی یک لحظه، با خنده میگوید: تصمیم گرفتهام به نویسندهای پساپست مدرن تبدیل شوم.
وی حرفه نویسندگی را اینگونه تشریح میکند: نویسنده کیست؟ فردی که میپندارد، میتواند شما را از مسیر فرمی خاص به مقصد یک حقیقت قطعی برساند که از هیچ راه دیگری قادر به رسیدن به آن نبوده اید. سرکاس که عمری در دانشگاه گیرونا مشغول تدریس ادبیات بوده است، در تمامی آثار خود به غیر از آناتومی، تلاش داشته تا گذشته پرفراز و نشیب اسپانیا را از مسیر فرم داستانی تعقیب کند.
رمانهای وی کاوشی در باب نقاط دردناک و زخمهای سرباز اسپانیای معاصر است که پیچیدگی ها و فریبکاریهایش در قالب سبک روایی آسان و برازنده سرکاس جلوهای دیگر میگیرد،سبکی که دیالوگ هایش نمود واقعی جست و جوی دیالکتیکی حقیقت است.
سرکاس که سال 1962، در اکسترمادورا (یکی از هفده بخش خودمختار اسپانیا)، در یکی از خانواده های حامی فرانکو متولد شد (دیکتاتور سوسیالیست اسپانیا که در فاصله سالهای 1939 تا 1989 بر اسپانیا حکومت می کرد) در همان دوران کودکی به همراه خانواده به کاتالونیا مهاجرت کرد. وی بی تاب از فرهنگ ارتدکس محلی، آثارش را نه به زبان کاتالانی بلکه به زبان اصیل کاستیلی به رشته تحریر در می آورد.
پس از رمان نه چندان موفق مستاجر و انگیزه (The Tenant and The Motive)، رمان سربازان سالامیس(Soldiers of Salamis (2001)) چندین جایزه پیاپی را برای وی به ارمغان آورد و سبک عجیب و غریب سرکاس را به طور کامل به ثمر نشاند. سربازان سالامیس، داستان یک فاشیست آرمان گرا را روایت می کند که سربازان جمهوری خواه به شکل مرموزی وی را از اعدام نجات می دهند. این اثر که در سال 2004 برنده جایزه داستان خارجی ایندپندنت شد تصویری متفاوت از فریب فرانکوگرایی (اشاره به موج هواداران ژنرال فرانکو) به نمایش گذاشته و در عین حال از شجاعت کسانی می گوید که با وی مبارزه کرده و مسیر بن بست جنگ داخلی اسپانیا را به درازا کشاندند.
با این حال برخی صاحب نظران نگاه زاویه دار و البته ماهرانه سرکاس را به سخره گرفته اند. سرکاس دراین باره می گوید: منتقدان می خواهند بدانند که سرکاس واقعی همان طرفدار فاشیست در سربازان سالامیس است یا طرفدار سوآرز (نخست وزیر میانه رویی که در برابر کودتای F-29 مقاومت کرد) در آناتومی یک لحظه. این خیلی مسخره است. تاریخ هرگز تا این حد صفر و یک نیست.
توصیف دوره تاریخی انتقال حکومت پس از مرگ فرانکو
سرکاس در آخرین رمانش، تمامی ویژگی های قصه گویی خاص خود را برای توصیف دوره تاریخی انتقال حکومت پس از مرگ فرانکو، به کار برده است. همکار همیشگی سرکاس و مترجم آثار او، مک لین، کتاب قانون شکنان (Outlaws) را با حفظ تمام ویژگی های سبک نویسنده و خصیصه های بی مثال وی به زبان انگلیسی ترجمه کرده و ما را به عالم اموات فراموش شده و البته تبهکاران اسپانیایی فرو میبرد.
این گانگستر جوان، در رمان بلند خود، داستان جنایت ها و خشونت های سالهای دهه 1970 اسپانیا را روایت کرده و همچون گردبادی ویرانگر از یک سرزمین لیبرال شده عبور می کند. از منظر سرکاس: «این قانون شکنان، نماد ترس و امید به هم آمیخته دوران گذار اسپانیا از دیکتاتوری به دموکراسی هستند. امید به این دلیل که اسپانیا در حال تبدیل شدن به یک کشور آزاد بود و ترس از آن جهت که نمی دانستیم چه چیزی در حال وقوع است.»
سرکاس ادامه می دهد: "مردم این اثر را هم یک محصول جانبی دموکراسی و هم به عنوان یک پس مانده دیکتاتوری دیده اند." نویسنده گیرونیایی قانون شکنان در اثر خود از رهبر یک گروه گانگستری، یک شخصیت کاریزماتیک دوست داشتنی به نام زارکو، خلق کرده است. آیا این شخصیت در عالم واقع هم وجود دارد؟
سرکاس پاسخ می دهد: "البته، اما نه فقط همین یک شخصیت خاص، بلکه انسانهایی با این ویژگی های شخصیتی در تاریخ وجود داشته اند. همه شخصیتهای داستانی مانند هیولای فرانکشتاین هستند." این رمان اسطوره زارکو را ایجاد و سپس در چشمان ایگناسیو، وکیل مدافع تازه کاری که سالهای آخر نوجوانی خود را در خدمت این گروه گانگستری رابین هود مآب گذرانده است، آن را تخریب می کند.
وقتی تبهکاران به شیوهای قلدرمآبانه ادعای جوانمردی میکنند
سرکاس درباره جذابیت های کاراکترهای زاکرو می گوید: آنها تحسین شدهاند. من آنها را تحسین کردهام. آنها شخصیت آزاد و پولدار هستند که فرزندان دختر دارند. نویسنده قانونشکنان در حالی که عمیقا در فکر فرو رفته به خبرنگار ایندپندنت میگوید: "پس از دن کیشوت، تمام داستانها به دنبال پاسخ دهی به سوال «چه می شد اگر؟» هستند. ایگناسیو، قهرمان تنها و وحشت زده این اثر، شباهت زیادی به خود من دارد. چه می شد اگر این نگاه موشکافانه را نداشتم و همچون یک جوان عادی روزگار می گذراندم؟ چه می شد اگر روزی از رودخانهای عبور می کردم و به ملاقات این تبهکاران در آن سوی رودخانه می رفتم؟"
سرکاس ادامه میدهد: از آنجا که این تبهکاران به شیوهای قلدرمآبانه ادعای جوانمردی میکنند، رسانه های برای تخریب آنها با یکدیگر تبانی کرده و آنها را به عنوان افرادی وحشی و بی پروا به تصویر کشیده اند. درجه ویژگی اسطوره ساز بودن این نوجوانان فقیر شگفت آور است. آنها آواتارهایی از اسطوره های جهانی چون: رابین هود، بیلی کید، یا کاراکتر های سریال چینی هستند که ایگناسو بسیار دوست می داشت. تاثیر این گروه بسیار شدید و البته شدیدا زودگذر بود. 99 درصد اعضای این گروه به واسطه خشونت هایی که خود ایجاد کرده بودند، درگذشتند.
سرکاس در شکایت از اعتیاد و عوارضش، که آن را "جنگ نسل من" توصیف می کند و میگوید: هروئین و ایدز، ارمغان سوزن های مشترکی بود که این تبهکارن از آن استفاده میکردند. هم نسلیهای من همه می دانند که سرانجام این کارها مرگ است. دوران ما از این جهت یک سیاه چاله تاریخی است.
قانون شکنان، بر اشتباه دوران گذار سربازان سالامیس به خاطر هواداری از فرانکو، مهر تایید نمی گذارد. سرکاس می گوید: در این اسطوره، هیچ زرق و برق و قهرمانی دیده نمیشود، تنها چیزی که به چشم می خورد ناامیدی است.
همانطور که در آثار گذشته سرکاس نیز دیده می شود، وی از جنبه های مختلف تلاش کرده تا فهم پدیده های درونی کتاب را برای خواننده ممکن سازد. او در تمامی کتابهایش، برای لحظاتی چند، نور خفیفی بر روی حقایق تاریخی می تاباند، و سپس این نور برای همیشه تغییر می کند. در قانون شکنان نیز، زاکرو از یک قهرمان افسانه ای در آخر کتاب به یک بیمار روانی نفرت انگیز تبدیل می شود.
به اعتقاد سرکاس: «گذشته بُعدی از زمان حال است. رمان های من تاریخی نیستند. بلکه آثار من درباره حال حاضر بزرگتری هستند که گذشته را نیز شامل می شوند. زندگی برایم بسیار دلنشین گذشته است. تاکنون هرگز در زندان نبودهام. به خاطر هروئین به بازداشتگاه نرفته ام. ایدز ندارم، از بانک سرقت نکرده ام و حتی بازداشت نیز نشده ام. در واقع می شود گفت که یک زندگی عادی دارم. زندگی که برای بسیاری از اعضای باند زاکرو بسیار غیر طبیعی و ناممکن است.»
ترجمه از: ماندانا سجادی
نظر شما