شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۱
جلسات نقد یا سوهان روح نویسنده؟!

فصل تابستان،فصل اوج برگزاري نشست هاي ادبي درحوزه كودك و نوجوان است.ازديدگاه حرفه اي مي توان برگزاري چنين جلساتي را به فال نيگ گرفت اما منتقدان و دست اندركاران اين حوزه همواره نگراني خود از بي راهه رفتن نشست‌هایی از اين دست واظهارنظرهاي بدون پشتوانه علمي راابراز كرده اند. بر همين دلیل سراغ چند نويسنده و منتقد رفتيم تا نظراتشان را در مورد خوب و بدهاي اين مقوله جويا شويم.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) جمشید جهانشاهی نويسنده كودك و نوجوان معتقد است یکی از عوامل بسیار مهم به منظور تبیین و تکوین ادبیات داستانی براي كودكان و نوجوانان و همین‌طور، سمت و سو دادن ایده‌های نویسندگان، به ویژه نويسندگان نوپا برای مکتوب کردن آثار داستانی برپایی جلسات نقد و بررسی است. 

جلسات بايد از اظهار نظرهاي احساسي و سليقه اي دور باشد
جهانشاهي گفت: امروزه با توجه به گستردگی ارتباطات در سطح فرامرزی، طلب می‌کند تا با توجه به مباحث به روز و خواسته‌ها و خاستگاه‌های دنیای مدرن، این جلسات در جاهای گوناگون و با حضور استادان و پیشکسوتان آثار داستانی، به شکل‌های مختلف برپا شود، چرا که ایده‌های داستانی و خلاق نویسندگان نوپای امروز یا آثار نوشته شده آن‌ها می‌تواند در چنین جلساتی مورد نقد و بررسی و از دیدگاه‌های مختلف، مثل مباحث تکنیکی و مفهومی، مورد ارزیابی قرار گیرد. از این رو، لازم است آنچه قرار است به عنوان یک اثر داستانی مورد مطالعه در مقابل مخاطبان مختلف اجتماعی بررسی شود، اثری ارزشمند و از همه لحاظ قابل تامل باشد. 

اين نويسنده افزود: این گونه جلسات باید به دور از اظهارنظرهای فرمایشی، سلیقه‌ای یا احساسی باشد و نقد مفهومی و ساختاری یک اثر، با توجه به عناصر بینشی و تکنیکی صاحب‌نظران، مورد بررسی قرار گیرد.


لزوم قدرت تحليل و شناخت همه جانبه ادبي
فاطمه مشهدي رستم، نويسنده و منتقد حوزه كودك و نوجوان نيز در اين باره گفت: نقد، قدرت تحلیل می‌خواهد و شناخت همه جانبه ادبی و درک و نشانه‌شناسی و معناگرایی و مفهوم‌شناسی و ... ، نقد نگاه ساده و آشکار می‌خواهد نه استفاده از کلمه‌های پیچیده‌ای که فقط اهدافشان به منظور اظهارفضل بیهوده صورت می‌پذیرد. رسالت ‌نقد، گذر از کالبد اثر و رسیدن به روح و روان يك كتاب است. نقد جراحی و گشودن بدنه و دری است که نویسنده و مخاطب را از يك لا، تا هزار لاهاي داستان می‌برد و اجزای خوب و بد و ناقص و کامل موجود در کار را بازگو مي كند. 

مشهدي رستم افزود: نگفته پيداست كه سخنرانی و حرافی، با نقد متفاوت است. در هر حال نقد را باید از زبان کاردان و وارد در این حوزه شنید و از غیر آن به طور جدی پرهیز كرد. موارد بالا نکاتی است که گردانندگان جلسات ادبي براي كودكان و نوجوانان باید خیلی شفاف در جلسه‌ها، مدنظر قرار دهند.
گاهی گوش‌ سپردن به صحبت‌هایی که به دلیل عدم شناخت جهان ادبیات و خاصه نقد ادبیات، بی ربط واضافی است نمی‌دانید چه اعصابی از مخاطب خرد می‌کند!
پشتوانه نقد دلسوزانه عقلانیت است

محمود تاری يكي ديگر از دست اندركاران ادبيات كودك و نوجوان هم با اشاره به اين موضوع كه یکی از راه‌های درست شدن کارها در مجرای صحیح قرار گرفتن همه امور، «نقد» است و ادبيات كودك و نوجوان هم از اين امر مستثني نيست گفت: البته ناگفته نماند که منظور «نقد دلسوزانه و نقد عقلانی» است و نه «نقد مغرضانه و نقد مخرب». این دو مقوله را باید از یکدیگر تفکیک کرد. در این تفکیک، بیشتر «نقد دلسوزانه»، که پشتوانه آن عقلانیت و شناخت است، مدنظر است.

تاري گفت:«نقد»، فی نفسه خوب و سازنده است. چرا که عیب‌ها و کاستی‌ها را برملا می‌سازد و سبب می‌شود که یک اثر زیبایی‌هایی خودش را بهتر نشان دهد. نقد قوت و ضعف‌ یک کار را به صاحب یا خالق آن اثر ارایه می‌کند و با حذف ضعف‌ها و کاستی‌ها، کیفیت را بالا می‌برد؛ به عبارتی هنر نقد یک اثر ضعیف را به یک اثر خوب و برجسته تبدیل می‌کند. البته معمولا آثاری «نقد» می‌شوند که ارزش «نقد» کردن داشته باشند. یعنی صاحبان نقد، با نگاهی عالمانه به بررسی و واکاوی یک اثر که قابلیت‌های لازم را دارد، ورود پیدا کرده و ضمن برشمردن محسنّات به کاستی‌ها و ضعف‌ها هم می‌پردازند.

تاري درپايان گفت: ناگفته پیداست آنچه پیرامون زندگی ما تجلی پیدا کرده است، با زیبایی‌ها ممزوج بوده و هر آنچه را برای خویش طلب می‌کنیم، تمایل تام و تمام به سمت زیبایی‌هاست . با این احوال، نقد زيبا با «ايراد گيري» كه درست درنقطه مقابل قرار دارد متفاوت است.
نقد غلط مخاطب را فراري مي دهد

نرگس افروز، نويسنده و فعال درحوزه كودك و نوجوان نيز جلسات نقد و بررسی داستان‌های کودکان را یک ضرورت برای همه نویسندگان عنوان كرد وگفت: چه نویسندگان پیشکسوت و چه نویسندگان نوقلمی که تازه قلم به دست گرفته‌اند و قدم در این راه طولانی و پرخطر و پرتشویش گذارده‌اند بي نياز از مقوله نقد نيستند.

افروزگفت:نویسندگان نوقلم به کمک نویسندگان پیشکسوت احتیاج دارند تا آنها را با تجربه‌های خودشان آشنا کنند و به آنها کمک کنند تا سخن و حرف نسل شان را به آیندگان بهتر منتقل کنند. در جلساتی که من خودم شرکت می‌کنم و سال‌هاست که به طور جدی این جلسات را دنبال کرده‌ام، قوت‌ها و ضعف‌هایی وجود دارد. البته اين را بگويم كه دراین جلسات خیلی از کسانی که دم از نقد و نقادی می‌زنند اصولا اين كار را بلد نیستند و خیلی اصول نقد را نمی‌شناسند و گاه نقدشان با حب و بغض درهم مي شود.
اين نويسنده گفت: بارها خودم مشاهده کرده‌ام نویسندگان نوقلم وارد این محافل شده‌اند و با نقد غلطی که از طرف مخاطبان حاضر در جلسه صورت گرفته، ديگر پشت سرشان راهم نگاه نکرده اند. هدف از نقد کمک به نویسنده است نه کوبیدن او. به نظر من یک نقاد واقعی‌ مثل یک پزشک واقعی و دلسوز است که باید درد را تشخیص بدهد و دلسوزانه طرف مقابلش را راهنمایی کند.

افروز در ادامه گفت: متاسفانه کسانی که درحوزه كودك و نوجوان کار نقد مي كنند، خیلی دانش آن چنانی دراين باره‌ ندارند و حرف هايشان بیشتر نویسندگان را دلزده و از جلسات فراری می‌دهد. هنرمندان روح لطیف و شکننده‌ای دارند که باید حمایت شوند، همه‌ نویسندگان این قدر تحمل ندارند که بتوانند همه‌ حرف‌ها را تحمل بکنند و صبر ایوب داشته باشند، واقعاً در این جلسات خیلی از نویسندگان از طرف کسانی که خودشان چیزی نمی‌نویسند عذاب مي كشند. بعضي ها کسانی را که واقعاً زحمت می‌کشند، رنج می‌دهند. کسی که دیگران را نقد می‌کند، خودش باید اهل قلم باشد تا درد اهل قلم را بداند. اين افراد باید زحمت نوشتن حتي يك صفحه را به خودشان بدهند تا ببینند که دیگران برای نوشتن يك كتاب چه زحمتی می‌کشند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها