«سید علی کاشفی خوانساری» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اظهار کرد: مساله حق مولف جنبههای مختلفی دارد. در واقع این مطلب یک موضوع بین رشتهای است؛ از طرفی به بحث احکام شرعی برمیگردد، از طرف دیگر بحث حقوقی است. همچنین جنبه فرهنگی هنری دارد و مساله حقالناس و حقوق معنوی را نیز شامل میشود.
وی ادامه داد: مقدمه ورود به بحث حق مولف این است که باید بپذیریم تالیفات یک نویسنده همزمان دارای دو جنبه حقوق مادی و معنوی است؛ به این معنا که از طرفی آثار یک نویسنده مشابه اموالش، جنبه سهمالارث و ماترک پیدا میکند و از طرفی هم دارای ارزشهای معنوی برای خودش، خانوادهاش، ناشرش و جامعه فرهنگی هنری است.
مدیر مجله شهرزاد ادامه داد: با پذیرفتن این مقدمات صورتمساله به این شکل تعریف میشود که تکلیف نوشتههای یک نویسنده را پس از مرگش چگونه تعیین کنیم که به هیچ یک از افراد ذیحق یعنی خود نویسنده، وراث، ناشر و جامعه فرهنگی هنری لطمهای وارد نشود.
کاشفی خوانساری توضیح داد: به طور مثال اگر وراث یا ناشر به هر دلیلی از تجدیدچاپ یک اثر ارزشمند خودداری کنند، جامعه ادبی لطمه میبیند و اگر ناشرانی بدون توجه به حقوق وراث به چاپ کتابی بپردازند، حقالناس مراعات نمیشود.
وی تاکید کرد: باید بپذیریم که به طور مثال منِ کاشفیِ خوانساری به عنوان نویسنده، بخش مهمی از میراث و دارایی که برای فرزندانم باقی میگذارم، آثار چاپشده و چاپنشده من و همچنین برنامههای فرهنگیای است که در طول عمر خودم به عنوان نام یک نشریه، موسسه انتشاراتی یا سایت ایجاد کردهام.
این پژوهشگر ادامه داد: در این جا نخستین نتیجهای که میگیریم این است که یک حکم واحد و مطلق درباره همه آثار نمیتواند عادلانه باشد؛ به طور مثال نخست اینکه در این مساله باید قرارداد میان ناشر و نویسنده و اینکه حق و حقوق خود را به ناشر سپرده است یا خیر لحاظ شود.
کاشفی خوانساری ادامه داد: دوم اینکه در این مساله باید میان آثار چاپ شده و چاپ نشده تفاوت قائل شد؛ به نظرم آثار چاپ شده که به همت بازماندگان انتشار مییابند وضعیت متفاوتی را میطلبند.
وی اظهار کرد: همچنین باید در این مساله وصیت مولف متوفی مورد توجه قرار بگیرد؛ هر انسانی میتواند شرعاً تا یکسوم مال خود را مشمول وصیت قرار دهد. پس ممکن است صاحب حقوق مادی و معنوی یک اثر تنها یکی از فرزندان مولف یا فرد دیگری مثل یک دوست یا یک موسسه خیریه یا هر فرد دیگری باشد.
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان افزود: بحث دیگری که در فرهنگ اسلامی مطرح است، سنت حسنه وقف است؛ اگر نویسندهای حقوق مادی و معنوی کتابی را وقف جایی کرده باشد چون وقف شامل مرور زمان نیست، آنوقت آن اثر وقف شده مشمول مرور زمان قرار نمیگیرد.
این فعال حوزه ادبیات عنوان کرد: مساله دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، فعالیت یا فعالیت نکردن بازماندگان و ناشر اصلی است. برای مثال اگر ناشری هر دو سال یکبار کتاب نویسندهای را منتشر و به جامعه ارایه کرده باشد، نباید این حق را پس از 50 سال از او سلب کرد و بالعکس، اگر ناشری پس از 10 سال از فوت نویسندهای هیچ کتابی از او منتشر نکند، ناشر دیگری میتواند از دادگاه ذیصلاح اجازه چاپ آثاری را که حبس شده است دریافت کند.
کاشفی خوانساری در پایان سخنانش گفت: در مجموع باید بگویم این مساله (ماده 12 قانون حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان) از نقاط مبهم قانون و همچنین قراردادهای نشر است. خوشبختانه در دو سال اخیر معمولا در قراردادهای نشر، بندی هم درباره انتشار کتاب در خارج از کشور بر قراردادها گنجانده میشود در حالیکه پیش از این، این موضوع مغفول بود. جا دارد در تمامی قراردادها، بندی هم درباره حق و حقوق کتاب پس از فوت نویسنده پیشبینی شود تا خلاءهای ذکر شده رفع شوند.
در این زمینه بخوانید:
- سلیمی: پیشنهادم تشکیل سازمان غیر دولتی برای حمایت و مدیریت آثار مولفان متوفی است/اینجا را بخوانید.
- گودینی: با قانون محدودیت زمان ارث از مولف موافقم/ اگر وارث مولف ناخلف بود، چه باید کرد؟/اینجا را بخوانید.
- کاخی: با واگذاری حقالتالیف نویسنده متوفی به ناشر مخالفم/ اگر ناشر زودتر از مولف فوت کند، تکلیف چیست؟/اینجا را بخوانید.
- حسنبیگی: محدودیت زمانی را برای انتفاع وراث قبول ندارم/اینجا را بخوانید.
- مدیر نشر بهتاپژوهش: قانون «حقوق مولف پس از مرگ» کامل است/اینجا را بخوانید.
- مهدی غبرایی: حقوق آثار تا الیالابد باید به وراث پدیدآورنده برسد/ اینجا را بخوانید.
- کارشناس حقوق نشر: محدوده زمانی برای آثار فکری، به دلیل حمایت از جامعه است/ اینجا را بخوانید.
- سرشار: مخالف تعیین محدوده زمانی برای حقوق وراث نویسنده هستم/اینجا را بخوانید.
جمعه ۲۰ تیر ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۰
نظر شما