شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۹
مقایسه غم انگیز کودکان ایرانی با کودکان غزه توسط رحماندوست در «شرق»/ پشتیبانی از رویکرد منطقی مسوولان در «آرمان»

امروز شنبه 21 تیر 1393، شهروند، شرق، فرهیختگان، ایران، شاپرک، آرمان تنها روزنامه هایی بودند که در صفحات خود سهمی برای کتابخوانی قائل شدند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- الناز مردی: امروز شنبه 21 تیر 1393 روزنامه های شهروند، شرق، فرهیختگان، ایران، شاپرک، آرمان تنها روزنامه هایی بودند که در صفحات خود سهمی برای کتابخوانی قائل شدند. کشتار فلسطینی ها در غزه مهم‌ترین خبر این روزهای جهان سیاست است که به نظر می رسد تقارن آن با بازی‌های جام جهانی پوشش اندکی روی آن ایجاد کرده است. جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی صدای ورزشکاران، شاعران، نویسندگان و هنرمندان کشور را هم در آورد به طوری‌که هر کدام با انتشار عکس هایی در صفحات اجتماعی خود به فجایع انسانی شهر غزه واکنش نشان دادند. در میان عکس های منتشر شده توسط روزنامه ها نیز به روزنامه «هفت صبح» می توان اشاره کرد که با عنوان «عکسی که دنیا را تکان داد» منتشر شده است.

روزنامه شهروند/ مسلمانان و اهل کتاب

روزنامه شهروند امروز در ستون «30 روز 30 حکایت» خود که به مناسبت ماه رمضان هر روز با مطالب جدید به روز رسانی می شود، امروز در مطلبی درباره مسلمانان و کتابخوانی منتشر کرده است.  در این مطلب می خوانیم: در آن ایام، شهر کوفه ثقل حکومت اسلامی بود. در تمام قلمرو کشور وسیع اسلامی آن روز، به استثنای قسمت شامات، چشم ها به آن شهر دوخته بود که چه فرمانی صادر می کند و چه تصمیمی می گیرد. روزی در خارج این شهر دو نفر، یکی مسلمان و دیگری از اهل کتاب در راه به هم برخورد کردند. مقصد یکدیگر را پرسیدند، معلوم شد که مسلمان به کوفه می رود و آن مرد اهل کتاب در همان نزدیکی، به جایی دیگر می رود. توافق کردند که چون در مقداری از مسافت راهشان یکی است با هم باشند و با یکدیگر مصاحبت کنند. راه مشترک، با صمیمیت، در ضمن صحبت ها و مذاکرات مختلف طی شد. به سر دو راهی رسیدند، مرد اهل کتاب با کمال تعجب دید که رفیق مسلمانش از آن طرف که راه کوفه بود نرفت و از طرفی که او می رفت آمد، پرسید مگر تو نگفتی می خواهی به کوفه بروی؟ پس چرا از این طرف می آیی؟ راه کوفه آن یکی است. جواب شنید: می دانم اما می خواهم مقداری تو را مشایعت کنم. پیغمبر ما فرموده است هرگاه دو نفر در یک راه با یکدیگر صحبت کنند، حقی بر یکدیگر پیدا می کنند. اکنون تو حقی بر من پیدا کردی.من به خاطر این حق که به گردن من داری می خواهم می خواهم چند قدمی تو را مشایعت کنم و بعد به راه خودم خواهم رفت.

روزنامه شرق/ رونمایی از نشان پوستر آذریزدی

شرق امروز در ستون «چهره روز» خود گزارشی از مراسم رونمایی از نشان مرحوم آذریزدی منتشر کرده که در آن از وضعیت کتابخوانی در کشور انتقاد می کند. به گفته این روزنامه سرانجام بعد از گذشت چندین سال از مرگ خالق «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» از نشان و پوستر جایزه ادبی مهدی آذریزدی رونمایی شد. این جایزه از سال جاری به آثاری اهدا می‌شود که در زمینه بازنویسی متون کهن و ادبیات کلاسیک در حوزه کودک و نوجوان برترین آثار باشند.

در سالروز درگذشت این نویسنده ادبیات کودکان و نوجوانان مراسمی برای رونمایی از نشان این جایزه ادبی و پوستر آن برگزار شد. مهدی آذریزدی به دلیل نگارش مجموعه «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» برای چند نسل از ایرانی‌ها نامی آشناست. آذر یزدی از 1336 با توجه به مطالعات ادبی قبلی‌اش شروع به نوشتن داستان‌هایی برای کودکان کرد و بسیاری از داستان‌های ادبیات کلاسیک و قصه‌های قرآنی را با نثری ساده‌تر بازآفرینی کرد. در این مراسم محمد کاظمینی که دفتر مطالعاتی وی هزینه برگزاری این جایزه ادبی را تقبل کرده، برنامه‌ریزی برای این جایزه ادبی را به پاس عنایت استادان و دانشگاهیان و به طور مشخص عنایت مقام‌معظم‌رهبری به مهدی آذریزدی در جریان سفرشان به یزد دانست. نوش‌آفرین انصاری، رییس شورای کتاب کودک نیز با تجلیل از آذریزدی گفت: «مرحوم آذریزدی کودک درون ما را به خوبی می‌شناخت و در عین حال با ویژگی‌های شخصیتی کودکان نیز آشنا بود و ترکیب همین دو موضوع بود که در نهایت او را به خلق نخستین بازنویسی‌ها از متون کهن فارسی راهنمایی کرد.»مهدی محقق رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، دیگر سخنران این مراسم از وضعیت کتابخوانی در کشور انتقاد کرد و گفت: «در آیین ما کتاب نخستین عبارتی است که قرآن با آن آغاز می‌شود و جای تاسف دارد که از لحاظ وضعیت کتابخوانی در این وضع قرار داریم. کودک اهل سوال و پرسش است و نمی‌توان به او گفت نپرس. برای پاسخ به سوالات او باید کتاب‌هایی را که به سوالاتش پاسخ می‌دهند، منتشر کنیم.» محقق معرفی مفاخر و دانشمندان ایرانی را ضروری دانست و گفت این شایسته نیست که کودکان این سرزمین ستاره‌های سینمای هالیوود را بشناسند اما با مفاخر خود آشنا نباشند.

این روزنامه همچنین در ستون «سلام به فردا» یادداشتی از مصطفی رحماندوست در رابطه با حمله صهیونیست ها به غزه منتشر کرده است. رحماندوست در این مطلب می گوید: تازه‌ترین موج حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه، کشته و زخمی‌شدن صدهانفر و مرگ 19 کودک را به همراه داشته، آن هم درست در روزهایی که اهالی ادبیات کودک در ایران، در حال برگزاری روز ملی ادبیات کودک بودند. مقایسه غم‌انگیزی است میان کودکان ایران و کودکانی که این‌روزها هدف بمباران‌های کور و تمامیت‌خواه اسراییلی‌ها قرار گرفته‌اند. یادم می‌آید 10سال پیش در نخستین جشنواره بین‌المللی ادبیات کودکان که در کرمان برگزار شد، میزبان خانم سونیا نُمر بودیم؛ نویسنده‌ای فلسطینی که در غزه زندگی می‌کند. ایشان در آن جشنواره در سخنرانی کوتاهی گفت که دوست ندارد کودکانش بیگناه بمیرند و دوست ندارد آنها بزرگ شوند و قهرمان شوند، بلکه دوست دارد کودکان او و کودکان غزه، درست مثل کودکان تمام دنیا، از حقوق کودکان بهره‌مند باشند؛ بازی کنند، کتاب بخوانند و در آرامش زندگی کنند.

روزنامه فرهیختگان/ شعر من شاگرد هیچ شاعری نیست

فرهیختگان امروز در ستون «ذره بین» خود نقدی بر رمان «پیش از آب شدن برف ها» نوشته محمد میرقاسمی را منتشر کرده است. به گفته این روزنامه: «پیش از آب شدن برف‌ها» سال ۱۳۹۲ در نشر نگاه منتشر شد و تازگی چاپ دومش با سر و شکل تازه‌ای به کتابفروشی‌ها آمده است. در موردش آدم‌های زیادی حرف‌ زده‌اند، اما به زعم من هنوز هم مهم‌ترین ویژگی‌ای که می‌شود به آن اشاره کرد توجه به فضاهای جوانانه و گشتن به دنبال معناست. بعضی فقط زنده‌اند تا وقت مرگ‌شان برسد و بعضی دائم در حال پیدا کردن علت بودن‌شان هستند. راوی این داستان دایره‌ای از این جویندگان را به بهانه‌ روایتش به ما معرفی می‌کند؛ آنهایی که به‌خاطر جوانی و میل به «شدن» و شانه خالی کردن از زیر بار تکلیفی که گذشتگان برایشان تدارک دیده‌اند، در تکاپو هستند و آنهایی که بعد از جوانی هم تن نداده‌اند به آن تکالیف و خارج از سایه‌های امن زندگیِ بهنجار، روزگار می‌گذرانند. در مقابل رمان‌های جوانانه‌ و بسیار متمرکزی که از ترس از دست دادن انسجام کار، از محور اصلی تخطی نمی‌کنند، در رمان «پیش از...» نویسنده با خیال راحت و خونسرد داستان‌های حاشیه‌ای زیادی را برایمان بازگو می‌کند، بدون آن که رشته اصلی کلام از دستش خارج شود. شخصیت‌های فرعی و اصلی زیادی به فضای داستان سرک می‌کشند و نویسنده از پراکنده‌گویی، رک‌گویی و زیاده‌گویی واهمه‌ای ندارد. زیاده‌گویی‌ها لطمه‌ای به فضای داستان نمی‌زنند زیرا کل داستان در مورد ارتباط و بیرون خزیدن از لاک خود و توانایی بروز خویشتن به هر طریقی است و در ضمن داستانی که بنایش بر بازخوانی زندگی نهاده شده باشد (داستان از جایی شروع می‌شود که راوی تنها مانده و در حال مرور گذشته است) بهانه‌ لازم و کافی را برای روی دایره ریختن هرچه را که به یاد می‌آورد، دارد. شاید همه‌ این چیزها نقشی در موقعیتی که اکنون گرفتارش هستیم، داشته‌اند.

روزنامه ایران/گفت و گو با مهرداد فلاح

این روزنامه امروز در صفحه «شعر» خود گفت و گویی با مهرداد فلاح شاعر، منتقد ادبی و مترجم به بهانه چاپ گزینه اشعارش داشته است. وی درباره چگونگی انتخاب شعرهای این مجموعه به «ایران» می گوید: هدف اصلی من در این کتاب آن بود که به خواننده، نقشه ای از مسیر ادبی ارائه کنم که در طول 30 سال فعالیت شعری من طی شده و طبعا مایل بودم که شعرهایی را انتخاب کنم که بتواند سیر تحول شعرم و سویه هایی را که در این مسیر 30 ساله، نگاه من و هستی شعرم را بیشتر به خودشان معطوف کرده اند، بهتر آشکار کنند؛ یعنی روی شعرهایی انگشت گذاشتم که نه الزاما پخته ترین و بهترین شعرهای مجموعه های نامبرده، بلکه گویای سیر تحول شعرم بوده باشند.

وی ادامه می دهد: البته طبعا میل داشتم که خواننده بتواند با شعرهایی روبه‌رو شود که به طور کلی نگاهم به مساله ادبیات و نیز به شعر و دغدغه های اصلی ام را به عنوان یک شاعر افشا کند؛ بنابراین یک مسیر تاریخی را در انتخاب این شعرهای لحاظ کردم.

روزنامه شاپرک/ نشست تخصصی جایگاه ادبیات کودک و نوجوان

شاپرک امروز در صفحه «تلخند» خود گفت و گویی بااسماعیل امینی، طنز نویس درباره طنز در روحیه سید حسن حسینی داشته است. وی در این زمینه به ارتباطش با حسینی به «شاپرک» می گوید: ارتباط من با وی از جنس معلم و شاگردي است. نه تنها من بلکه همه کساني که با او دوست بودند اين را مي‌گويند البته اين ارتباط با چند نفر از بزرگان و استادان مثل اوستا و مشفق فرق مي‌کرد. اما بقيه، همه از او مي‌آموختند چون خيلي دقيق بود. خيلي اهل مطالعه بود و خيلي باهوش و علاقه مند به معلمي و جنس رفاقت ما هم اين طور بود که مي‌رفتيم و مي‌آموختيم. حتي عتاب و خطاب‌هايش درباره زندگي هم براي ما آموزنده بود. اين طور نبود که يک رابطه رفاقت همشان و پاياپاي باشد. درباره خودم به قطعيت مي‌گويم از جنس شاگرد و استادي بوده است.

وی در خصوص روحیه طنز پردازی حسینی ادامه می دهد: حسینی از آن افرادي بود که في المجلس چيزي مي‌گويند. ظريف، هوشمند و نکته سنج بود. نسبت به زبان اشراف داشت و از ظرفيت‌هاي زبان بلافاصله و في المجلس استفاده مي‌کرد. دوستاني که با سيد مراوده داشتند بايد اين طنزهاي شفاهي را يادداشت کنند تا بماند. طنز در روحيه‌اش بود. به نظرم هر آدمي که آرمان گرا است و ديدگاهش به جهان و انسان آرماني است و به چيزي عقيده دارد،‌ به هر حال از طنز هم استفاده مي‌کند. چون وضعيت موجود انسان و جهان وضعيت طنز آميزي است.

این روزنامه همچنین امروز در ستون «زنگ ادبیات» خود گزارشی از نشست تخصصی جایگاه ادبیات کودک و نوجوان را از خبرگزاری فارس انعکاس داده است. هوشنگ مرادي کرماني در اين نشست درباره ادبيات نوجوان می گوید: اگر شخصيت‌هاي داستان‌هاي خارجي را بررسي کنيم خواهيم ديد که شخصيت‌هاي کودک و نوجوان در اين داستان‌ها شخصيت‌هايي محکم هستند که تلاش مي کنند به خواسته‌هايشان برسند.البته اين شخصيت‌ها نکته‌هاي منفي هم دارند که در اغلب موارد مورد انتقاد قرار گرفته‌اند، اما همين نکات موجب شده تا اين قهرمان‌ها و کتاب‌هايشان ترجمه شده و در ملل مختلف مورد استقبال واقع شوند، مانند «شازده کوچولو» که تنها در ايران 16 ترجمه از آن هست و يا «تام ساير»، «هاکر بريفين»؛ اگر چه ايدئولوژي خاصي با خود ندارند اما توانسته‌اند بار فکري را در دنيا پخش کنند.

این نویسنده می گوید: بايد پرسيد چرا امروز ترجمه بيش از تاليف مورد توجه است؟ اين مهم چند دليل دارد؛ ما در دوراني شروع به نوشتن کرديم که يک نوع طرز تفکر خاص مي‌توانست مطرح شود، اگر غير آن بود مورد توجه قرار نمي‌گرفت بچه‌هاي ما در واقع همان کتابهايي را مي‌خوانند که در کتاب‌هاي درسي و يا در تلويزيون تبليغ مي‌شد.

کرماني یادآور می‌شود: در اين صورت موضوعات يک نواخت و تکراري به مخاطب ارائه مي‌شد. پس مخاطب تمايلي به مطالعه کتاب‌ها ندارد چرا که فکر مي‌کند چيز جديدي در آنها وجود ندارد؛ نکته ديگر بحث «زبان» است، زباني که در آثار ما به کار رفته زباني جذاب براي تعريف داستان نيست. وقتي زبان يک نواخت شود و نتوانيم حرفمان را با اصطلاحات شيرين فارسي از گوشه و کنار ايران بيان کنيم اينگونه مي‌شود.

اين نويسنده ادامه داد: تخيل نيز عامل سوم است در کتابهاي ترجمه نوع تخيل بسيار قوي است اما ما در کتابها و داستان‌هايمان از تخيل بهره کافي نگرفته‌ايم در حقيقت يک ادبيات واقع گرايي را که براي کودکان مناسب نيست انتخاب کرده‌ايم. ما تا توانستيم اخلاق و آموزش را در نوشته‌هايمان ريختيم بدون اينکه آن را از صافي هنر رد کنيم. بيشتر به اينکه چه چيزي دولتي پسند است و چه چيزي را بيشتر مسئولان مي‌پسندند پرداخته‌ايم. بنابراين اينها موجب شده تا ادبيات تأليفي ما از ترجمه‌ها عقب بماند.

روزنامه آرمان/از رویکرد منطقی مسوولان پشتیبانی کنیم
آرمان امروز در ستون «زاویه » خود مطلبی در رابطه با کار ادبیات در ایران را منتشر کرده است. به گفته این روزنامه: استادانی مانند مرحوم احمد محمود و محمود دولت آبادی « که عمرش طولانی باد» اگر محبوبیتی دارند، یکی به این سبب است که دهه های متمادی و به طریق پهلوانی و از خود گذشتگی کرده اند. ژان پل سارتر در مورد کار ادبیات در فرانسه، یعنی در میان مردمی که پیشرو جهان جدید بوده و امثال ویکتور هوگو، بالزاک، استاندال، گی دو مو پاسان، آلبر کامو، کلود سیمون در سینما و نقاشی باب هنر جدید را گشودند، می گوید که کار ادبیات در فرانسه، شوالیه گری بیهوده است. همزمان، بزرگان مذکور در شرایطی کار ادبیات و هنر را شروع کرده بودند که جا و مجال کمرنگ و نصفه نیمه ای داشتند تا به وقایع جاری جامعه بپردازند وگر نه بر سر آنهمه همان می رفت که بر سر نسل ما رفت. به هر ترتیب تراژیک ترین نوع زندگی متعلق به هنر مستقل است که حمایت دولت ها را ندارند. در ضمن باور ندارند که باید نظریات ادبی رولان بارت و سوسور یا پست مدرن ها را مانند کتاب حلال مسائل دبیرستانی ها پیش رو گذاشت و از روی آنها تولید اثر کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها