دیدار سردبیر «ایبنا» با خالق اثر «امام على، صدای عدالت انسانی» در لبنان
اگر روشنفکران و نویسندگان جهان فقط با این کتاب آشنا شوند/ کتابی که صدای همه انسان هاست در گفت وگوی ایبنا با جرج جرداق
دیدار جرج جرداق، نویسنده و محقق مسیحی، آرزوی هر اهل قلمی است که کتاب «امام على، صدای عدالت انسانی» را خوانده است؛ آرزویی که برای ما به حقیقت پیوست تا از نزدیک و بیشتر با دیدگاهها و روند تالیفات این نویسنده برجسته آشنا شویم.
... و ما با او دیدار کردیم تا در عبور از قرن ها خاموشی صدای عدالت انسانی، از «علی» بگوییم و از کتابی که صدای علی است یا بهتر بگوییم صدای همه انسانیت است. از بزرگ مردی که به قول جرداق: « کاش می شد جهان، هر چه قدرت و نیرو داشت به کار می برد تا در هر عصری رهبری مانند علی را - با آن عقلش ، با آن قلبش، با آن زبانش و با آن ذوالفقارش- به جامعه انسانی می بخشید.»
گفت وگوی اختصاصی خبرگزاری کتاب ایران را با خالق اثر «امام على، صدای عدالت انسانی» می خوانید:
محمدرضا اسدزاده: کتاب ها و تالیفات هر نویسنده و مولفی در یک فضای خاصی شکل می گیرند. در نوشتن کتاب «امام علی، صدای عدالت انسانی» اولین فضایی که شما را تحت تاثیر قرار داده، چه بود؟ آیا گرایش شما به شخصیت امام علی تاثیر خانواده بوده یا فضای اجتماعی یا علمی خاصی شما را با کتابی مانند نهج البلاغه انس داده است؟
جرج جرداق: محيط اجتماعي من داراي مشخصات خاصي است که مايلم آن را به محيط خاص و محيط عام تقسيم كنم. اول محيط كشورم و سپس محيط خانوادهام. فضاي كشور لبنان فضاي عربي خالص است زيرا انسانهايي كه با آنها زندگي ميكنم همگي عرب هستند. در اين محيط تمام عرف عربي شامل اسلامي، عربي يا وثني كه قبل از اسلام و مسيحيت وجود داشته است و هر چيزي كه اختصاص به عرب دارد، موجود است. اين ميراث ماست.
نكته جالب آن است كه امام علي را عرب به خودش تخصيص ميدهد. همانگونه كه شيعه او را فقط متعلق به خود ميداند. چون او از اين لحاظ جزو ميراث ماست. از سویی شما ميدانيد كه مواردي همچون شعرخواني و پايكوبي و دور هم جمع شدن همگي از آداب عربي قديمي است كه بعداً هم در اين كشور زيادتر شده. اين از زاويه فضاي عمومي آن، در مورد فضاي اختصاصي و محيط خصوصي كه محيط خانه و خانواده خود من است، بايد بگويم خانواده ما معروف به خانواده اهل علم و دانش هستند. پدران و اجداد من همگي با دانش ارتباط مستقيم داشتهاند و كتابخانه شريفي كه تمام اين كتابهاي تاريخي و يادگار در آن است و از ميراث پدران و اجداد من به شمار ميروند،دليل و شاهدي بر مدعاي من است. هنگامي كه بچه كوچكي بودم در محيط جغرافيايي بسيار زيبا زندگي ميكردم. وقتي از مدرسه باز ميگشتم به طرف گياهان خاص،صخره يا زير درختان ميرفتم و كتابهاي عربي همچون «مجمعالبحرين» شيخ نصيف النزجي و متنبي را حفظ ميكردم.
پدر ،مادرم و معلم من، مرا درك نميكردند. به همين دلیل سراغ برادر بزرگم میرفتم. او شاعر و دانشمند رياضي و زبان بود. يادگيري اين مطالب نزد وي از مطالب مدرسه برایم شيرينتر بود. پس در حالي كه نوجواني كوچك بودم به سراغ برادر بزرگم فؤاد رفتم. وي سراينده قصيدههايي در مدح امام علي بود كه آنها را براي زائران ایشان ميخواند. با تشویق او تصميم گرفتم «نهجالبلاغه» را بخوانم و آن را حفظ كنم. در حقيقت من چيزي حدود 70درصد مطالب نهجالبلاغه را حفظ کردم. تمامي اين فضاها شامل مطالعه «نهجالبلاغه« در دوران كودكي و تمام چيزهايي كه من از برادر بزرگتر خود شنيده بودم همگي باعث رشد فكري من در مورد امام علي شد و امام علي به عنوان فردي واقعاً عظيم و بزرگ در ذهن و ضميرم جا گرفت و هرچه پیش می رفتم بیشتر به این نتیجه می رسیدم که باید درباره امام علی کاری جهانی کرد و شخصیت او را به شکل متفاوتی معرفی کرد که حاصل تاثیر همه این ها، همین کتابی شد که شما به آن اشاره می کنید.
اسدزاده: شما در کتابتان دائم از گروه های مختلف سوال می کنید. این ادبیات استفهامی چه دلیلی دارد؟ دائم میپرسید: «آیا بزرگی را می شناسید؟ آیا درباره حاکمی پرسیده اید....؟» این حالت استفهامی کلمات، یک اثرگذاری خاصی در نثر و محتوای کتاب شما آفریده است. چرا؟ آیا این استفهام ها، شیوه نثر شماست یا روایتی از یک نوع نگاه فلسفی یا انسانی شماست؟
جرج جرداق: من برای فهم امام علی، 40 بار نهج البلاغه را خواندم. این کار نوعی تفکر و نوعی احساس شگرف در من به وجود آورد. یادم نیست اما وقتی کتاب را می نوشتم یک فضایی مرا یاری می کرد. نهج البلاغه برای من یک اثر آسمانی دل انگیز بوده است. فکر می کنم مهم ترین متون فلسفی و ادبی عرب را که هر جویای علمی به آن نیاز دارد ، در خود جای داده است.
انشاء علــی(ع) پس از قــرآن ، عالی ترین نمونه بلاغت است. بلاغت و ادبیات علی (ع) همیـشه در خدمت تمدن و بشریت بوده و خواهد بود . در رویارویی با این کتاب و این نثر عظیم چه می توانستم بگویم و بنویسم جز آنکه از خودم و از بشر پرسش کنم. استفهام های پی در پی من از انسان و انسانیت است. چون علی صدای همه انسانیت است.
واقعا سزاوار است که در جهان امروز ، آتش افروزان جنگ و عوامل و مسببین بدبختی های ملت ها و افراد، به سخنـان و کلمات قهرمان اندیشه انسانی، بزرگ مــرد وجدان انسانی ، عــلی بن ابی طالب (ع) گوش فرا دهند و آن ها را حفظ کنند و در مقابل گوینده بزرگ آن سخنان، سر تعظیم فرود آورند.
اسدزاده: کتاب شما یک ویژگی منحصر به فرد دارد که کمتر اثری توانسته با آن رقابت کند و آن اینکه امام علی را در چارچوب های بسته تعریف نمی کنید. نه چارچوب تاریخ، نه چهارچوب مذهب. نه چارچوب سیاست. چطور به این انگیزه و منطق رسیدید و این ضرورت یا خلاء را شناسایی کردید؟ آیا این را باید متاثر از مسیحی بودن شما دانست یا ادیب و شاعر بودن شما؟ یا مولفه تاثیرگذار دیگری نقش داشته است؟
جرج جرداق: سوال خوبی کردید. وقتی از مدرسه فارغالتحصيل شده بودم و به نوشتن در روزنامه هاي عربي در دانشكدههاي بيروت می پرداختم. در همان دوران نوجوانی پس از تشویق برادرم پی بردم که ادبیات امام علي (ع) در این کتاب براي عمیق شدن در دو موضوع یکی ادبيات عربي و دیگری در فلسفه عربي کمکم خواهد کرد. اول با این نظر شروع به مطالعه نهج البلاغه کردم. پس از سال ها مطالعه، دانش من درباره امام علي افزایش یافت اما بعدها دوست داشتم دانش و معلوماتم را با توجه به اينكه در حال تدريس اين دو موضوع در دانشكده بود، افزايش دهم. پس دنبال مطالبي که درباره امام علي نوشته شده بود و خصوصاً كتابهاي نويسندگان معاصر مثل العقاد، التحسين و دیگران گشتم. بسيار مطالعه كردم و هرچه بیشتر مطالعه می کردم بیشتر پی می بردم که اين مرد بزرگوار در جهان مظلوم است و لازم است که امام علی با آثاری متفاوت و ادبیاتی جهان شمول به جهان معرفی شود.
بسياري از كساني كه در مورد ايشان صحبت كرده بودند درباره مسائل تاريخي ايشان سخن گفته بودند. مثل اينكه آيا خلافت و ولايت حق او بود يا خير، چه كسي موافق و چه كسي مخالف او بود و ساير مسائل اينچنيني. به نظر من اين مسائل چيزي نيست كه فرزندان قرن جدید و حتي شيعيان اين زمان به دنبال آن باشند. بلكه مسائلي فراتر از اين موضوع مطرح است.
امام علی بزرگتر از چارچوب تاريخي است كه او را در آن محدود كردهاند. من فکر می کنم اگر روشنفکران و نویسندگان جهان فقط با یک کتاب نهج البلاغه آشنا شوند و مفاهیم آن را درک کنند، آثار جهانی بزرگی درباره او خلق خواهند کرد. اما جهان عربی و اسلامی شخصیت او را محدود کرده است.
هرچه جلو می رفتم بیشتر احساس می كردم که لازم است «نهجالبلاغه» را دوباره بخوانم. به «نهجالبلاغه» بازمی گشتم. پس ديدم كه در آن نكات زيادي هست كه هنوز بزرگي و عظمت اين مرد در آن كشف نشده است. بر من آشكار شد كه او يك رهبر مصلح به خاطر تفكر وجودياش است، رهبر وجودي در باطن و در فقر و نياز است و به ذهنم رسيد كه روی این کتاب کار كنم.
محمدرضا اسدزاده : شما به جز کتاب امام علی، آثار دیگری هم دارید که برای مخاطب ایرانی کمتر شناخته شده است. لطفا به برخی از این آثار که فکر می کنید خوب است برای ایرانیان ترجمه شود، اشاره کنید.
جرج جرداق: اولین کتاب من در 17سالگي منتشر شد. كتابي بود به نام «واگنر و زن». واگنر شاعر، نوازنده و فيلسوف آلماني بود. از ديگر كتابهايي كه منتشر كردهام كتاب «روايت تاريخي صلاحالدين ايوبي»،روايت اجتماعي «وهاب»، «شاعر در حالي كه به قصرهاي بغداد آمد» بوده است كه اين مجموعه شعري از دعبل خزاعي و يك روايت تاريخي است. «نجوم و ثغور»، «حديث الملائي»، «حديث الغواني» و كتاب ديگرم «غني و فقير» است. همچنین كتابي دارم با عنوان «راه عربي» كه اين تحقق كاملاً جديد بوده و به زبان عربي منتشر شده است و چندين كتاب ديگر. اكنون حدود بيست كتاب زير چاپ دارم و تعدادي نيز نزد ناشران است كه بزودي چاپ ميشود.
محمدرضا اسدزاده: آیا در پایان این گفت وگو سخن خاصی برای نویسندگان و ناشران ایرانی دارید؟
جرج جرداق: حرف خاصی ندارم. اگر اجازه بدهید برویم و ادامه بحث باشد برای دیدار دیگری. فقط به احترام سوال شما کوتاه می گویم که دوست دارم بدانم کتابم در ایران چقدر چاپ شده و چه ناشرانی آن را ترجمه کرده اند و چقدر فروخته شده. معمولا این موضوع در ایران اطلاع رسانی نمی شود و ما از وضعیت آثار و کتاب های ایرانی اطلاع کمی داریم.
خیلی ممنون از فرصتی که برای این گفت وگو فراهم کردید.
نظر شما