آیا روزنامهنگاری پیشرفته و مدرن و خلاق و مبدع صرفاً با تکیه بر آموزههای کتابهای مربوط به تعلیم روزنامهنگاری به منصه ظهور و اوج شکوفایی رسیده است؟ پاسخ چند پرسش درباره نسبت روزنامه نگار و کتاب های منتشر شده در این حوزه ار در یادداشت اختصاصی ماشاءالله شمس الواعظین برای ایبنا بخوانید.
بحث درباره کیفیت کتابهای آموزش روزنامهنگاری در جامعه ایران، بحث درازدامنی است که از زوایای گوناگون میتوان به آن پرداخت. اینکه این آثار در ارتقای حرفهای روزنامهنگاری در ایران مفید بوده یا نه، سوالی است که پاسخ آن مثبت است. این کتابها از این حیث بسیار موثر بودهاند؛ چرا که ذوق و مهارتهای انسانی، صرفاً یک جنبه روزنامهنگاری است. جنبه دیگر آن، دانش و آموزههاست؛ بویژه در زمینه حقوق روزنامهنگار، حق دستیابی او به اطلاعات بدون مواجهه با موانع، حق پنهان نگه داشتن منابع خبریاش و ... این نکات در "آموزش روزنامهنگاری" مطرح میشود و ربطی به ذوق و مهارت روزنامهنگار ندارد. ولی آیا روزنامهنگاری پیشرفته و مدرن و خلاق و مبدع صرفاً با تکیه بر آموزههای کتابهای مربوط به تعلیم روزنامهنگاری به منصه ظهور و اوج شکوفایی رسیده است؟
پاسخ سوال فوق منفی است. روزنامهنگاری پیشرفته مبتنی بر ابداعات، مهارتها، سلیقهها و ذوق فردی است. روزنامهنگاری شبیه رانندگی است. برای رانندگی باید آموزش دید و امتحان داد. پس از این دو مرحله، شهروندان میتوانند گواهینامه بگیرند. ولی بسیاری افراد گواهینامه دارند اما رانندگان خوبی نیستند. در کانادا و برخی کشورهای عربی، بر روی تابلوهای بزرگ نوشته شده: "رانندگی فن است و ذوق." یعنی علاوه بر آموختن اصول رانندگی، مهارت عملی و ذوق یک راننده هم در کار او دخالت و تاثیر دارند و موجب موفقیت او در رانندگی میشوند.
آموزش روزنامهنگاری هم مثل آموزش رانندگی است. دانش روزنامهنگاری به ما یاد میدهد که هرم لید را چگونه وارونه کنیم، سوتیتر را چگونه تنظیم کنیم، چگونه بین روتیتر و تیتر ارتباط برقرار کنیم و یا اینکه گزارش توصیفی را چگونه بنویسیم. اینها آموزههای روزنامهنگاری است ولی اگر کسی مثل آندره فونتن پیدا شود و از او سوال کنیم که آیا شما با این آموختهها به این سطح بالا در روزنامهنگاری جهان رسیدهاید، آیا او تکیه بر آموزهها و دانش روزنامهنگاری میکند؟ پاسخ فونتن به این سوال منفی خواهد بود. نکتهای که این مدعا را تایید میکند، با وجود همه احترامی که من برای اساتید روزنامهنگاری و علوم ارتباطات دارم، این است که ما در میان اساتید رشته علوم ارتباطات روزنامهنگار موفق نداریم. استثنائاً ممکن است کسانی چون فریدون صدیقی و حسین قندی را بتوان در میان این اساتید دید که روزنامهنگاران موفقی بودهاند ولی همین دو بزرگوار نیز پس از اشتغال به فن روزنامهنگاری، به تدریس روزنامهنگاری پرداختهاند. یعنی اول روزنامهنگار بودند و سپس استاد روزنامهنگاری در دانشکدههای علوم ارتباطات شدند. این نکته خیلی مهم و قابل توجه است.
اما اینکه چرا چهرههای آکادمیک روزنامهنگاری معمولاً روزنامهنگاران بزرگی نمیشوند، سوالی است که پاسخ آن را باید در عناصری چون تهور و جسارت، که لازمه کار روزنامهنگاری است، جستجو کرد. روزنامهنگار باید شجاعت ورود به حوزههای خطرخیز زندگی بشر را داشته باشد. نه لزوماً خطرهای سیاسی، بلکه خطرهای طبیعی نیز. پوشش خبری جنگ و سیل و زلزله و سایر فجایع زندگی بشر، از همین جسارت روزنامهنگارانه نشأت میگیرد. روزنامهنگار برجسته باید دست کم یک جنگ را در نقطهای از جهان دیده باشد؛ و یا سیل و زلزلهای خانمانبرانداز در یک کشور را پوشش داده باشد. نیز ابداعات و اقدامات بزرگ انسانی را.
ورود به عرصههایی که قدم نهادن در آنها جسارت میطلبد، روزنامهنگار را آبدیده و پخته میکند. او در این مسیر رنج و سختی و بیخوابی را تحمل میکند و از دل این گیر و دار، واژگان ارزشمند و خلاقیت و وسعت دید زاده میشود و در کارنامه آن روزنامهنگار ثبت میگردد. آکادمیسینها فاقد این جسارت و ماجراجویی لازم برای بدل شدن به روزنامهنگارانی بزرگ هستند. موقعیت آنها معمولاً چنین اجازهای به آنها نمیدهد و اساساً نیازی هم نیست که یک آکادمیسین چنین روحیهای داشته باشد. شاید جسارت و ماجراجویی به این معنا، مقتضای کار آکادمیک هم نباشد.
روزنامهنگاری فراتر رفتن از استانداردهای رفتار بشری است. از انسانی با حد نرمال شجاعت، انتظار نمیرود که مانند یک روزنامهنگار موفق رفتار کند. روزنامهنگار برجستهای مثل اریک رولو جنگهای زیادی را پوشش داده است؛ جنگهای اعراب و اسرائیل و یا درگیریهای فرانسه در قاره آفریقا. او خودش میگفت ظرف یکساعت از هنگکنگ به ویتنام میرفتم و در ویتنام هم با هواپیماهای جنگی و ترابری، خودم را به مناطق جنگی میرساندم و با چتر نجات به محل تهیه گزارشم میپریدم. کدام آکادمیسین روزنامهنگاری چنین کاری میکند؟! البته انجام چنین کاری از آکادمیسین هم خواسته نشده است. خطر کردن و شجاعت داشتن برای دستیابی به سوژه و پوشش خبری ماجرا، جزو عملیات متهورانهی کار روزنامهنگاری موفق است؛ چیزی که در عرصه آکادمیک کمتر دیده میشود.
در بحث از روزنامهنگاری آکادمیک در ایران، اشاره به این نکته نیز ضروری است که ما اساساً گویی روزنامهنگاری آکادمیک در کشورمان نداریم. بخشی از آثار منتشر شده، ترجمه هستند و مابقی هم خاطرهنویسی اساتید روزنامهنگاریاند. کمتر اثر مهمی درباره فن روزنامهنگاری در ایران وجود دارد. البته اخیراً آثار آکادمیک مستقلی منتشر شده و در واقع، به دلیل "تجربه روزنامهنگاری در ایران پس از انقلاب" علائم امیدوارکنندهای دیده میشود. یعنی آثار آکادمیکی منتشر شده است که نه ترجمه کتابهای مربوط به فن روزنامهنگاریاند (که معمولاً این روزنامهنگاری هم به سبک و سیاق روزنامهنگاری شکل گرفته در جامعه آمریکاست) و نه خاطرهنویسیاند. آثار محسنیان راد، دکتر خانیکی و فرقانی را باید جزو این آثار آکادمیک قابل قبول در عرصه روزنامهنگاری در ایران امروز دانست. دلیل مطلوبیت نسبی این آثار هم این است که نویسندگان آنها در عرصه روزنامهنگاری عملی فعال بودهاند. ولی آثار نسل قبلی، یعنی کسانی چون مرحوم معتمدنژاد، مهدی سمسار و رحمان هاتفی، وارداتی و ترجمه است.
برای ادا شدن حق مطلب درباره مرحوم متعمدنژاد، که پدر روزنامهنگاری نوین ایران است، باید افزود که آثار وی را باید در بخشهای جانبی روزنامهنگاری جزو آثار برجسته دستهبندی کنیم. این آثار درباره حقوق روزنامهنگاران، تشکلهای صنفی آنها، کنوانسیونهای مربوط به کار روزنامهنگاری، معرفتافزا بوده و از این حیث برجسته است. وقتی یک روزنامهنگار جسور و شجاع میخواهد در یک مجموعه یا تیم مطبوعاتی کار کند، پروتکلها و کنوانسیونهای مورد اشاره دکتر معتمدنژاد به درد او میخورد. نظامنامه رسانهای و نظامنامه حرفهای و مواردی از این دست را در آثار دکتر معتمدنژاد میتوان یافت. حتی ما در انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران به دکتر معتمدنژاد متوسل شدیم تا نظامنامه حرفهایمان را تدوین کنیم. من شخصاً با مرحوم معتمدنژاد چهار جلسه هفت ساعته در این زمینه داشتم تا بتوانیم به یک نظام جامع رسانهای برسیم که میبایست یکی از مبانی اصلی انجمن صنفی روزنامهنگاران باشد. روزنامهنگاران ایرانی در این زمینه به آثار اساتیدی چون مرحوم معتمدنژاد نیاز دارند ولی وقتی وارد کار روزنامهنگاری متهورانه میشوند، آموزههای آکادمیکی از این دست، کارایی چندانی ندارند.
نظر شما