یکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۰
اقتباس‌گر بزرگ ادبیات داستانی

الیا کازان، کارگردان به نام تئاتر و سینما را باید اقتباس‌گر توانمند ادبیات داستانی و نمایشی نامید. او بهترین فیلم‌هایش را بر اساس آثار برجسته ادبی ساخته است. از شاخصه‌های بارز فیلم‌سازی الیا کازان، همکاری او با نویسندگان نام‌دار دنیای ادبیات در نگارش فیلم‌نامه بود. وی سابقه همکاری با نویسندگانی چون تنسی ویلیامز، هارولد پینتر، جان اشتاین بک و آرتور میلر را داشته است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ـ رضا آشفته:‌ الیا کازان متولد هفتم سپتامبر 1909، کارگردان سینما و تئاتر، نویسنده و تهیه‌کننده بزرگ آمریکایی است که  28 سپتامبر 2003 در سن 94 سالگی درگذشت. او در استانبول و در یک خانواده یونانی تبار مقیم عثمانی چشم به جهان گشود و بعدها پدرش که تاجر فرش بود، خانواده‌اش را به آمریکا برد و آن‌ها ساکن نیویورک شدند. کازان پس از پایان تحصیلات متوسطه به دانشگاه ییل پیوست و به تحصیل در رشته نمایش‌نامه‌نویسی پرداخت. وی اولین نمایشنامه‌اش را سال 1935 به‌روی صحنه برد و در دهه 40 به‌عنوان یکی از مستعدترین کارگردانان تئاتر برادوی شهرت یافت. کازان در این سال‌ها بیشتر به لطف کارگردانی قدرتمند نمایش‌نامه‌های تنسی ویلیامز مانند «اتوبوسی به‌نام هوس» و آرتور میلر مانند «مرگ دستفروش» مورد تحسین قرار گرفت.

وی با ساخت دو فیلم کوتاه وارد دنیای سینما شد و اولین فیلم بلندش را در سال 1954 با نام «درختی در بروکلین می‌روید» ساخت. «دریای علف‌ها»، «بومرنگ»، «توافق یک جنتلمن» و «پینکی» فیلم‌های بعدی کازان بودند که پس از آن وی با فیلم «وحشت در خیابان‌ها» موفق به کسب جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره ونیز شد.

او در ماجرای مک کارتی در سال 1952 ضمن اعتراف به کمونیست بودن، از این مسلک اعلام برائت کرد و با لو دادن دوستان کمونیست خود، باعث شد برای همیشه دوستانش کینه او را به دل بگیرند. برای همین در سال 1999 در مراسم اهدای اسکار افتخاری برای یک عمر تلاش مبتکرانه، خیلی از هم نسلانش حاضر به حضور در این مراسم نشدند و آن‌هایی هم که بودند به افتخارش از جای برنخاستند. شاید او توانست برای این حرکت تیزهوشانه به عمر و بقای فعالیت‌های سینمایی‌اش کمک کند اما هنوز هم خیلی‌ها با انجام چنین ترفند موذیانه ای کازان را خائن تلقی می‌کنند.

افتخارات
الیا کازان یکی از پر افتخارترین سینماگران هالیوود است که هنوز هم آثارش به عنوان نمونه‌های درخشان سینمایی مورد مطالعه و تحقیق واقع می‌شود. فیلم‌های کازان مجموعاً ۲۲ اسکار را به خود اختصاص داده و در ۶۲ مورد کاندیدای اسکار شدند که از این جوایز ۲ اسکار به خاطر کارگردانی به خود کازان تعلق گرفت و یکبار هم برنده جایزه اسکار افتخاری برای یک عمر فعالیت شد. برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای فیلم‌های توافق مردان در سال ۱۹۴۸ و در بارانداز در سال ۱۹۵۵. برنده جایزه گلدن گلاب در رشته بهترین کارگردانی برای فیلم در بارانداز در سال ۱۹۵۵ و برنده گلدن گلاب بهترین فیلم برای فیلم‌های توافق مردان در سال ۱۹۴۸، در بارانداز در سال ۱۹۵۵، عروسک بچه در سال ۱۹۵۷ و آمریکا، آمریکا در سال ۱۹۶۴، برنده نخل طلای کن در رشته بهترین فیلم دراماتیک برای فیلم شرق بهشت در سال ۱۹۵۵  برخی از افتخارهای اوست.

اتوبوسی به نام هوس
در سال 1951 کازان تصمیم گرفت نمایشنامه معروف تنسی ویلیامز، اتوبوسی به نام هوس را که خود بارها با موفقیت به روی صحنه برده بود جلو دوربین ببرد. کازان برای ساخت این فیلم به سراغ مارلون براندو رفت تا نقش استنلی کوالسکی را برایش بازی کند.

داستان این نمایش از جایی آغاز می‌شود که به لانش دی به ویس که مشکلات زیادی را در زندگی متحمل شده، پس از اخراج از مدرسه‌ای که در آن به تدریس مشغول بود، برای دیدار با خواهرش استلا به پیش وی و شوهر خواهرش استنلی کووالسکی می‌آید. استنلی که یک قمارباز است از بدو ورود به لانش سر ناسازگاری با وی دارد و از طریق یکی از دوستانش از گذشته به لانش باخبر می‌شود و...

زنده باد زاپاتا
در سال 1952 کازان فیلم زنده باد زاپاتا را ساخت. در این فیلم براندو در نقش زاپاتا و آنتونی‌کوئین ایفای نقش کردند. فیلم سرگذشت‌نامه‌ای - داستانی است. فیلمنامه این فیلم توسط جان اشتاین بک، نویسنده مشهور آمریکایی نوشته شده است و فیلم نامه را بر اساس کتاب ساپاتای شکست ناپذیر اثر اجکامب پینچون نوشته بود. هرچند واقعیت شکست ناپذیری ساپاتا که در عنوان کتاب مورد تاکید قرار داشت، در عنوان فیلم چندان معتبر شمرده نشده بود.

این فیلم روایتی آمیخته به افسانه از زندگی انقلابی مشهور مکزیکی امیلیانو زاپاتا را به تصویر می‌کشید و ماجرای صعود او از یک زندگی دهقانی به عرصه قدرت در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی و همین‌طور ماجرای مرگ او را بازگو می‌کرد. برای آن که به این فیلم در حد ممکن حس و حال واقعی و معتبر داده شود، الیا کازان و تهیه کننده فیلم، یعنی داریل. اف. زانوک تعداد زیادی از عکس‌هایی را که در طول سال‌های انقلاب گرفته شده بود، مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار دادند. اغلب این عکس‌ها در مدت زمان بین سالهای ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۹ گرفته شده بودند، یعنی زمانی که ساپاتا رهبری مبارزات مردم را برای بازگرداندن زمین‌هایشان که در طول دیکتاتوری پورفیریو دیاس از آن‌ها گرفته شده بود، بر عهده داشت. در این زمینه کازان به خصوص تحت تأثیر مجموعه‌ای از عکس‌های آگوستین کازازولا قرار گرفت و تلاش کرد تا الگوی تصویری و سبک بصری موجود در این عکس‌ها را در فیلم خود تکثیر و بازسازی کند. کازان همچنین اذعان کرده است که در ساخت این فیلم، تحت نفوذ و تأثیر سبک روبرتو روسلینی در فیلم پایزان (پایزا) او، قرار داشته‌است.

در بارانداز
فیلم بعدی کازان که یکی از مهم‌ترین و بهترین فیلم‌هایش است، در بارانداز نام دارد که آن را بر اساس داستانی از باد شولبرگ ساخت. در این فیلم براندو نقش محوری را بر عهده داشت. این فیلم محصول سال ۱۹۵۴ است که نگاهی باجرأت و انتقادی به فساد در اتحادیه بارانداز هوبوکن نیوجرسی دارد. این فیلم با هنرنمایی مارلون براندو توانست ۸ اسکار اصلی بهترین فیلمنامه (باد شولبرگ)، بهترین کارگردان (الیا کازان)، بهترین بازیگر نقش اول مرد (مارلون براندو)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (اوا ماری سنت)، بهترین تدوین (جن میلفورد) بهترین فیلمبرداری سیاه و سفید (بوریس کافمن)، بهترین طراحی صحنه (ریچارد دی) و بهترین تصویر فیلم (سام اسپیگل تهیه کننده) را تصاحب کند. همچنین فیلمنامه فیلم با اقتباسی آزاد از رویدادهای واقعی نوشته شده است.


شرق بهشت
در سال 1955، کازان سراغ رمان دیگری از جان اشتاین بک به نام شرق بهشت رفت. رمانی پیرامون عشق، احساسات و عصیان نسل جدید آمریکا که نمی‌توانند در متن خانواده‌هایشان خود را جای دهند. در این فیلم جیمز دین در نقش پسر احساساتی و سرکش فیلم ظاهر شد. جیمز دین چهره جذاب و زیبایی داشت و در آن زمان به بُت جوانان آمریکا بدل شده بود اما کازان خود از سپردن این نقش به او ناراضی بود زیرا چهره او بیش از حد جذاب بود و در نقش این پسر جای نمی‌گرفت. به نوعی می‌توان «شرق بهشت» را یک فیلم اجتماعی نیز نامید زیرا این فیلم تا حدی بیانگر اوضاع اجتماعی جامعه آمریکا در هنگامه جنگ جهانی دوم و اعزام نیروهای آمریکایی به نبرد است. سادگی آدم‌ها به پارامتری تعیین کننده در این فیلم تعیین شده است که به جذاب بودنش کمک می‌کند. شرق بهشت نخستین فیلمی بود که باعث شهرت جیمز دین شد. فیلم ساختاری ساده و داستانی بسیار قوی دارد.

شکوه علفزار
شکوه علفزار (۱۹۶۱) اقتباسی از نمایش نامه ویلیام اینگ، درباره آسیب‌های اجتماعی و نوع زندگی منحرف جوانان که به شیوه زندگی آمریکایی باز می‌گردد که این آخری موفقیت تجاری بسیاری به دست آورد. شکوه علفزار داستان زوجی را روایت می‌کند که دیوانه وار همدیگر را دوست دارند. دو خانواده در حالی که از بسیاری از لحاظ بسیار روشنفکر و خوش‌رفتار هستند، اما از طرفی بسیار نگران رابطه آن‌ها هستند و مدام به آن‌ها اخطار می‌دهند. آن دو به دلیلی از بودن با هم منع می‌شوند و دختر خودکشی می‌کند، خود را تسلیم مردان دیگر کرده و در آخر دیوانه می‌شود. پسر نیز با چالش روحی بزرگی مواجه شده و از ادامه تحصیل نیز بازمی ماند. ویلیام اینک به خاطر نگارش فیلم‌نامه شکوه علفزار برنده جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه اصلی و ناتالی وود برای بازی در این فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

آخرین ثروتمند
آخرین ثروتمند، درباره هالیوود دهه 1930 است که بر اساس رمان اف. اسکات فیتزجرالد ساخته شد. در این فیلم رابرت دنیرو نقش تهیه کننده فیلمی که شخصیتش براساس ایروینگ تالبرگ معروف پرداخت شده بود، بازی کرد که هر دو فیلم با نقدهای متفاوتی مواجه شدند.

بازیگران بزرگ
الیا کازان نسل جدیدی از بازیگران جوان ناشناخته را به دنیای سینما معرفی کرد که سرآمد آن‌ها مارلون براندو، وارن بیتی، ناتالی وود و جیمز دین هستند. کازان استعداد غریزی برای انتخاب بازیگر داشت و روش او در انتخاب؛ بجای تکیه بر شکل ظاهری، بر توانایی‌های درونی بازیگر متمرکز می‌شد. به همین دلیل در اغلب موارد به جای تست گرفتن، آن‌ها را به شام دعوت می‌کرد یا در حین قدم زدن با آنان گفت‌وگو می‌کرد. در واقع او می‌خواست آن‌ها را همان‌طور که واقعاً خودشان هستند بشناسد و ارزیابی کند. کازان به وسیله دوربینش به درون بازیگرانش رسوخ می‌کرد و خصوصی‌ترین و پنهانی‌ترین افکار و احساسات آن‌ها را عیان می‌کرد.

در ادامه کتاب‌های مرتبط با کازان را که در ایران ترجمه و چاپ شده معرفی می‌کنیم:

بازیگری و کارگردانی در تئاتر و سینما
کتاب بازیگری و کارگردانی در تئاتر و سینما نوشته الیا کازان و اینگمار برگمان است که آن را احمد دامود ترجمه و در انتشارات مرکز در سال 1388 برای نخستین بار با شمارگان 1800 نسخه و در 168 صفحه منتشر کرده است. در این کتاب بازیگری از نگاه دو کارگردان برجسته الیا کازان و اینگمار برگمان مورد بررسی و تحلیل واقع شده است.

بیش‌تر علاقمندان به سینما، اینگمار برگمان و الیاکازان را به عنوان دو کارگردان مهم، نوآور و تاثیرگذار سینمای قرن بیستم می‌شناسند اما کم‌تر کسی است که بداند هر تیپ از آنان نزدیک به چهاردهه از عمر خود را به کارگردانی نمایش‌نامه‌های گوناگون و نوآوری در تئاتر گذرانده‌اند. این کتاب به بررسی بخشی از نظرات این کارگردانان درباره شیوه‌های بازیگری و کارگردانی و پاسخ به سئوال‌های متفاوتی درباره بازیگری و کارگردانی از دیدگاه آنان اختصاص یافته است. سؤال‌هایی مانند این که آیا تطابق بیرونی بازیگر با نقش مهم است یا نه؟ چگونه می‌توان مراسم آیینی را با تئاتر امروز درهم آمیخت؟ آقژیا واقعاً در بعضی موارد وجود کارگردان بی‌تأثیر است؟ کارگردان چگونه می‌تواند تصمیم‌هایی را که درباره چگونگی ارائه نقش گرفته است با بداهه پردازی به هنگام عمل درهم آمیزد؟"

آمریکا آمریکا
“اِمریکا اِمریکا” یکی از رمان‌های الیا کازان است که دو مترجم، غلامحسین ساعدی و رضا براهنی آن را به فارسی برگردانده‌اند. ناشرش هم نشر کتاب‌های پرستو است که آن را در سال ۱۳۴۳ در ۱۸۵ صفحه منتشر کرده است. الیا کازان، در این اثر گوشه دیگری از واقعیات جامعه آمریکا را برملا می‌کند. سبک واقع‌گرایانه او در این نوشته ستودنی است و کمک کرده تا بتواند نقدهایی جدی بر سبک زندگی آمریکایی وارد آورد. ترجمه استادانه ساعدی و براهنی، متنی مناسب و درخور را در اختیار فارسی زبانان برای آشنایی با قطب تمدن مدرن قرار داده است.

کازان بر اساس این رمانش فیلمی در ژانر درام ساخته است. این فیلم سال ۱۹۶۳ میلادی ساخته شد که در آن بازیگران ستاتیس گیاللز، فرانک وولف بازی می‌کردند.

الیا کازان، استاد مکتب شیوه گرایی
کتاب الیا کازان، استاد کتب شیوه گرایی نوشته میشل سیمان، لیندسی آندرسون، رابرت هیوز، ولفگانگ یاکوبسن و کلاوس کرایمایر است که آن را محمدعلی فیروزآبادی ترجمه کرده و در سال 1383 توسط انتشارات فرهنگ و سینما به قیمت 950 تومان و در 96 صفحه منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها