وی گفت: کتابخانه شخصی من را سه دسته کلی از کتابهای «تاریخ تحولات ایران»، «دینی و مذهبی» و «ادبیات» تشکیل میدهد که بدون تردید «تاریخ تحولات ایران» با بیش از 60 درصد بیشترین کتاب را به خود اختصاص داده و کتابهای دینی و مذهبی و ادبیات در ردههای دوم و سوم هستند.
با کتاب دوست هستم اما با آن مشکل دارم
زیباکلام افزود: من کتاب را خیلی دوست دارم ولی بزرگترین مشکلی که با آن دارم این است که در خانه فضای کافی برای نگهداری ندارم، به همین دلیل هرازگاهی آتش به مالم میزنم و تعدادی از کتابهایم را هدیه میدهم. کتابهای دینی و مذهبیام را بیشتر به دختر بزرگم که خیلی اهل مطالعه کتابهای دینی و مذهبی هستند هدیه میدهم. کتابهای مربوط به تاریخ تحولات ایران را هم به یک سری از دانشجوهایم در مقطع دکتری که خیلی اهل مطالعه هستند هدیه میکنم.
آخرین کتابِ کتابخانه شخصی من
این پژوهشگر ادامه داد: به طور کلی علایق من در مطالعه مربوط به خواندن کتابهای تاریخ تحولات ایران است؛ چه آنها که تازه چاپ شده و چه آنها که در گذشتههای دور چاپ شدهاند و الان احساس میکنم باید آنها را بخوانم. مثلا آخرین کتابهایی که به کتابخانه شخصیام اضافه کردم، مجموعه کتاب دو جلدی «شرح لمعه» بود که یکی کتاب مرجع آموزشی درباره علوم فقهی است و من به انگیزه یافتن پاسخ سوالاتم درباره حکومت اسلامی در فقه شیعه این کتاب را تهیه کردم اما در آن همه چیز یافتم به غیر از همین موضوع.
وی افزود: همچنین کتاب دو جلدی «خاطرات سفیر انگلستان» در ابتدای دوره فتحعلی شاه را بعد خریدم، که درحال حاضر دنبال کسی هستم که این کتاب را به او هدیه کنم؛ چون هیچ کدام از مطالب آن به کار من نیامد و به دردم نخورد.
فعالترین اعضای کتابخانه شخصی من
زیباکلام ادامه داد: برعکس دانشگاه من در خانه میهمان و ملاقات کننده خیلی کمی دارم و این افراد منحصر به بچههایم، خواهر و برادرهایم میشود ولی فعالترین اعضای کتابخانه شخصی من دخترم «سارا» و همسرش «زهیر توکلی» هستند که به واسطه علاقه وافری که به مطالعه دارند به کتابخانه شخصی من مراجعه و از آن امانت میبرند و حتی فکر میکنم گاهی اوقات بهتر از من جای کتابهای مختلف را میدانند.
لذت کتاب خواندن در محل مورد اختلاف
وی ادامه: یکی از اختلافات زندگی زناشویی من در خانه یک میز نهارخوری 12 نفره بزرگ است که من توانستم با وجود مخالفت و اصرار همسرم، همین میز را به عنوان میز کارهای مطالعاتی خودم در مرکز خانه تصرف کنم و آن را محل کتابخوانی، کتابهای دمدستی و دست نوشتههای خودم قرار دهم.
زیباکلام افزود: مشکل ازجایی شروع میشود که ناگهان مهمان سر میرسد و همسرم خودش یا خدمتکار را برای جمع و جور کردن خانه به سمت آن میز میفرستد، که انگار در آن لحظه نمک بر روی زخم من میپاشند. البته برای خودم هم جالب است که توانستهام با وجود تمام رفت و آمدها در خانه، به مطالعاتم ادامه دهم.
کتابخانه دانشگاه؛ جایی که نمیتوان مطالعه کرد!
وی ادامه داد: متأسفانه نزدیک به یک سال است که به کتابخانه دانشکده علوم سیاسی نرفتهام و این آمار برای مراجعه به کتابخانه مرکزی دانشگاه اسفبارتر است به طوری که یادم نمیآید آخرین بار چه زمانی به آنجا رفته بودم. دلیل این موضوع هم مراجعه کنندگان در دانشگاه هستند که امکان فضای مطالعه را در دانشگاه و حتی در کتابخانه دانشگاه ایجاد نمیکند و ترجیح میدهم در خانه مطالعه کنم.
این مدرس دانشگاه افزود: از طرفی علاقه دارم کتابهایی که برای خواندن انتخاب میکنم برای خودم بخرم، نه این که آن را از فرد یا کتابخانه امانت بگیرم، اما برعکس در دوران دانشجویی به دلیل این که درآمد آنچنانی برای خرید کتاب نداشتم، بیشتر ساعات روز را در کتابخانه سپری میکردم.
زیباکلام و 10 کتاب پیشنهادی
وی ادامه داد: ب طور کلی کتاب خواندن کار پسندیدهای است اما پسندیدتر آن است که کتابهایی که میخوانیم و از آنها لذت میبریم، به دیگران هم معرفی کنیم. بنابر این کتابهای پیشنهادی خود برای مطالعه را به این شرح معرفی میکنم: «تاریخ بیداری ایرانیان» نوشته مرحوم ناظمالاسلام کرمانی، «تاریخ مشروطه» نوشته احمد کسروی، «ایران بین دو انقلاب» نوشته یرواند آبراهامیان، «همسایهها» نوشته احمد محمود، «چشمهایش» بزرگ علوی، «اختناق ایران» نوشته مورگان شوستر، «خاطرات حاج سیاح» که خاطرات و مشاهدات حاج محمدعلی سیاح است.
زیباکلام ادامه داد: همچنین سه کتاب از آثار خودم را پیشنهاد میکنم اگر افرادی سوالاتی در ذهن دارند مبنی بر این که چگونه یک کشوری ژاپن شد، چگونه یک کشور حبشه و چگونه ایران شد، قطعاً باید کتاب «ما چگونه ما شدیم» را بخوانند؛ «سنت و مدرنیته» راهگشای فکر افرادی است که مشتاقند بدانند چرا تلاشهای اصلاحطلبانه در طول تاریخ ایران به جایی نرسید، و همچنین اگر افرادی میخواهند بدانند که اسرائیل و درگیری آنها با اعراب چگونه به وجود آمد، کتاب «تولد اسرائیل» را بخوانند؛ البته اگر بعد از سه سال انتظار، از ارشاد مجوز بگیرد.
چرا خواندن کتب تاریخی لازم و ضروری است؟
وی توضیح داد: خواندن این کتابها به باز شدن ذهن نسل جوان نسبت به گذشته کشور کمک میکند و همیشه معتقد بودم که اگر گذشته را نشناسیم به زحمت میتوانیم حال را درک کنیم و برای پیشرفت تلاش کنیم؛ همانگونه که در هر ادارهای برای شناختن افراد و مراجعان از آنها نام، نام خانوادگی، تاریخ تولد، محل تولد، محل صدور و سایر اطلاعات تاریخیاش را برای شناسایی میخواهند، ما هم باید برای شناخت بهتر کشورمان اطلاعات تاریخی آن را بدانیم.
* در این باره بخوانید:
(1) سعید بیابانکی: کتابخانه شخصیام 3000جلد کتاب دارد/ کتاب خواندن با چای، پولکی و تخمه جابانی! (اینجا)
(2) اسماعیل آذر: علاقهام به کتاب جادهای دو طرفه است/ در خانه من با وحشت ملیح مواجه میشوید!(اینجا)
(3) حمیدرضا صدر: مهم این است که کتاب ورق بخورد؛ خانه من و شما ندارد! / درازکش، مداد به دست کتاب میخوانم (اینجا)
نظر شما