وی افزود: بیش از شش هزار جلد کتاب در کتابخانه شخصیام دارم که اکثر آنها کتابهای تخصصی هستند و میتوانم بگویم که از مراجع، دائرةالمعارفها، فرهنگنامههای لغت و کتابهای پایهای بینیاز هستم. با وجود اختصاص فضای زیادی از خانهام به کتابخانه شخصی و تقسیمبندی کتابهای قوانین، آثار کهن، آثار معاصر، نقد ادبی و غیره در بخشهای مجزا، همیشه در نظم دادن به کتابهایم مشکل دارم.
درجای خود استاد بینظمی کتاب هستم
آذر در تشریح فضای خانه خود با انبوهی از کتابهای پراکنده، گفت: اگر پا در خانه من بگذارید یک گونه «وحشت ملیح» به شما دست میدهد؛ از این نظر «ملیح» را مضافالیه «وحشت» کردم که تیزی این واژه را بگیرم، برای اینکه در خانه من به هرکجا پا بگذارید، به کتاب میخورید. چون معمولاً کتابها را برای مطالعه از سر جایشان برمیدارم و بعد حوصله نمیکنم آنها را سرجایشان بگذارم و کتابها همینطور روی هم تلنبار میشوند و اینجاست که وحشت ملیح تفسیر میشود. حالا ماجرای فیشها، دستنوشتهها، چاپ شدهها و چاپ نشدهها که دیگر ماجرای خاص خود را دارند.
وی ادامه داد: با وجود اینکه قرار است متخصصان این موضوع به خانهام بیایند و کتابهایم را با شیوههای جدید و بهروز در کتابخانه شخصیام جانمایی کنند، میدانم که در بینظمی کتاب درجای خودم استادی هستم و بار من در نظم کتاب هیچگاه بار نمیشود.
جاده دوطرفه آذر و کتاب
اسماعیل آذر علاقهاش به کتاب و مطالعه را چنین توصیف کرد: علاقه من به کتابخانه شخصیام چنان است که اکثر کتابها را در طول سالیان با چنان ذوق و شوقی خریدهام که تا مسیر خانه بخش عمدهای از آنها را میخواندم؛ اکثر شبها قبل از ساعت 5 بیدار میشوم و شوق کتاب نمیگذارد خوابم را ادامه دهم. گاهی میترسم بمیرم و بسیاری از کتابهای کتابخانهام را نخوانده باشم.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی افزود: چندی است که فهمیدهام کتابخانه و کتابهایم هم به من عادت کردهاند؛ بنابراین اگر قرار باشد بمیرم و نیاز داشته باشم وسیلهای بفروشم برای معالجه خودم، حتماً نه کتابهایم را میفروشم و نه آنها را به کسی هدیه میدهم و خواهش کردهام که بعد از من، کتابها باشند تا بقیه آنها را ببینند، بخوانند و لذت ببرند.
کتابی که باید به کتابخانه شخصیام اضافه شود
آذر با اشاره به اینکه تمام کتابهای مورد نیازش را در کتابخانه شخصیاش دارد، گفت: کتابی که به دنبال آن هستم تا آن را در کتابخانهام بنشانم، کتاب «نقد مدرن» به زبان انگلیسی است که تمام نظریهای ادبی مدرن را در خود دارد و در تلاشم هرچه زودتر آن را از طریق ناشران بینالمللی خریداری کنم و دوست دارم قبل از اینکه این نظریهها کهنه شود این کتاب را بخوانم.
شیوه کتاب خواندن به سبک اسماعیل آذر
وی در تشریح شیوه مطالعه و کتاب خواندنش گفت: من در خانهام سه محل برای کتاب خواندن تعبیه کردهام که یکی از آنها صندلی و میز خاصی در کنار پنجرهای است که کوهها و طبیعت از پس آن کاملاً پیداست؛ محل دوم میز دوم در اتاق کتابخانه است که این اتاق سراسر کتابخانه است و محل سوم تشک و پشتی خاصی است که روی آن استراحت میکنم و همزمان کتاب میخوانم. بدین ترتیب اجازه نمیدهم مکان برایم یکنواخت شود.
این پژوهشگر ادامه داد: ضمناً با اینکه در همه عمر ورزش را در برنامهام قرار دادهام و هر روز ورزش مفصلی میکنم، بااینحال وقتی بیش از یک ساعت و نیم پشت میز مینشینم و مطالعه میکنم، از جایم بلند میشوم و حداقل پنجاه بار میل میگیرم و دوباره سرحال میشوم و پشت میز، مطالعهام را ادامه میدهم.
کتاب میخرم و هدیه میدهم، اما امانت نمیدهم
اسماعیل آذر در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه «آیا از کتابخانه شخصیتان، کتاب هم امانت میدهید؟» گفت: خیر، من معمولاً کتاب میخرم و به افراد هدیه میکنم، اما از کتابخانه شخصیام امانت نمیدهم؛ چراکه کار من تحقیق و پژوهش است و ممکن است هر لحظه به آن کتابی که امانت دادهام نیاز پیدا کنم.
آذر کتابخانه مورد علاقه و مورد مراجعه خود را کتابخانه ملی عنوان کرد و گفت: من عضو شورای راهبردی سازمان اسناد و کتابخانه ملی هستم و خودم هم از این کتابخانه بهعنوان بزرگترین مخزن کتاب کشور استفاده میکنم، به ویژه که مدیریت جدید این کتابخانه با تلاش در حال پیمودن مسیری است که نه تنها فضای صمیمانه و دوستداشتنی برای پژوهندگان و دانشجویان در این کتابخانه فراهم کند، بلکه همه مردم بتوانند از این منابع عظیم، بهرهبرداری کنند.
10 کتابی که همه باید بخوانند
وی در ادامه این گفتوگو از 10 کتاب به عنوان کتابهایی که هر فرد باید بخواند نام برد که این آثار عبارتند از «قرآن» با ترجمه الهی قمشهای، «گلستان و بوستان» سعدی، «مثنوی» مولوی، «خسرو و شیرین» نظامی، «منطقالطیر» عطار، «دیوان حافظ»، «تاریخ بیهقی»، «شاهنامه» حکیم توس، «ترجمه آثار شکسپیر» و هرکس که این 9 اثر را بخواند، مسلماً خودش میتواند اثر دهم را انتخاب کند.
اسماعیل آذر در پایان به علاقهمندان کتابخوانی توصیه کرد: کسانی که دوست دارند کتاب بخوانند و با کتاب رفاقت کنند، باید گامهای نخستشان را با استادان بزرگ و متخصص طی کنند، مبادا کتابی بخوانند که افکار آنها را خراب و ذهن آنها را پریشان کند.
* در این باره بخوانید:
(1) سعید بیابانکی: کتابخانه شخصیام 3000جلد کتاب دارد/ کتاب خواندن با چای، پولکی و تخمه جابانی! (اینجا)
نظر شما