این کتاب با ارائه آماری تحقیقاتی نشان میدهد که فرهنگ جامعه آمریکا بهسوی فردگرایی و خودمحوری بهپیش میرود:
وقتی یک فرهنگ دستخوش تغییر میشود، ظهور انواع سرگرمیهای جدید در آن اجتنابناپذیر است. همیشه مشخص کردن علت و معلول این موضوع، وسوسهانگیز و البته اغلب غیرممکن بوده است.
آیا استفاده از نوشیدنیهای الکلی قاچاق در دوره منع مصرف آنها در ایالاتمتحده، قانونشکنیها و ناهنجاریها در موسیقی جاز را افزایش داد یا موسیقی جاز قوانین منع نوشیدن الکل را نقض کرد؟ مواردی ازایندست بسیار هستند و احتمالاً تقابلی دوسویه در این میان وجود دارد. مسلماً هنر و فرهنگ یکدیگر را تحت تأثیر قرار میدهند و این در مورد مقوله خودشیفتگی نیز صدق میکند.
آهنگهایی که خودشیفتگی را رواج میدهند
در سال 2011 تعدادی روانشناس از دانشگاه کنتاکی و جورجیا در مقالهای 10 آهنگ برتر هرسال از 1980 تا 2007 را منتشر کردند (درمجموع 280 آهنگ). آنها این کار را به خاطر عشق به موسیقی انجام ندادند بلکه هدفشان بررسی شعر و ترانههای این آهنگها بود.
آنها با کمک یک نرمافزار تعداد انواع خاص هر کلمه (ضمایر اولشخص، دومشخص و سوم شخص) را در هر آهنگ محاسبه کردند. همچنین فراوانی کلماتی که بر روابط اجتماعی دلالت میکند مانند همسر، فرزند، عشق، زیبا و غیره و نیز کلمات مربوط به خشم و ازخودبیگانگی مانند تنفر، قتل و از این قبیل کلمات را در این آهنگها برآورد کردند.
این 280 آهنگ درمجموع از 88621 کلمه تشکیلشده بودند، یعنی هر آهنگ بهطور متوسط 315 کلمه داشت. اما این کلمات مختلف نبودند بلکه بیشتر آنها تکراری بودند. اغلب کلماتی مانند خواستن، من و یا پول که نوعی حس خودشیفتگی القا میکنند، پیام ترانه را انتقال میدادند.
نتیجه این تحقیق نشان داد که در آهنگهای این سی سال استفاده از اولشخص مفرد (من) 30 درصد افزایشیافته و برعکس استفاده از مشتقات ضمایر اولشخص جمع (ما) 40 درصد کاهشیافته بود. همچنین بیان موضوعات و روابط اجتماعی 21 درصد کاهش و عبارات خودپسندانه و ازخودبیگانگی 75 درصد افزایشیافته بودند.
این تحقیق نشان از تغییر فرهنگ آمریکایی داشت، تغییر به سمت خودخواهی، قطع روابط اجتماعی، خشم، رفتارهای ضداجتماعی و بدبختی.
کتابهایی که برافزایش فرهنگ فردگرایی و خودشیفتگی صحه میگذارند
گواه دیگر این موضوع فهرست کتابهای پرفروش است، کتابهای افزایش اعتمادبهنفس جزو پرفروشترینها در آمریکا هستند. بررسی کتابهای منتشرشده از سال 1960 تا 2008 نشان داد که زبان خودخواهی و فردگرایی و استفاده از کلمات من، خودم، فردی، استقلال من و... بهشدت افزایشیافته است.
گرچه این کتابها بازتاب تمنای خوانندگان نبود، ولی نویسندگان بهطور مستقیم درباره نیازها و دغدغههای آنها سخن میگفتند: چگونه پولدار شوید، چگونه کار جدید پیدا کنید و ...
فضای مجازی، پدیدآورنده یا تشدیدکننده خودشیفتگی؟
درنهایت فرهنگ «اول من» به جهان آنلاین راه یافت. شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر مبتنی بر دوستیهای سطحی میان افراد هستند. یک صفحه فیسبوک از سیستم شخصی کردن بهره میگیرد و تمام صفحات در ویژگیهای اجتماعی مشترک هستند، مانند لینک صفحات دوستان و تخته بولتن الکترونیک که از طریق آنها بسیاری از کاربران صدها یا حتی هزاران دوست میتوانند داشته باشند.
بر اساس تحقیقات رابطه مستقیمی میان خودشیفتگی و خودنمایی در شبکههای اجتماعی وجود دارد. افرادی که تصاویر پروفایلشان بهنوعی خودتبلیغی است یا لباسهای مناسبی در عکس به تن ندارند و یا در پستها بیشتر راجع به خودشان صحبت میکنند معمولاً دچار این اختلال روحی هستند. در گفتگوی چهره به چهره میتوان تمایلات مبتنی بر خودشیفتگی را پنهان کرد اما در فضای فیسبوک این مسئله ظهور و بروز آشکاری دارد.
درنهایت نتیجهای که محققان گرفتند این بود که افراد خودشیفته بیشتر از سایرین جذب فیسبوک میشوند اما این مسلماً به معنی خودشیفتگی همه کاربران فیسبوک نیست.
به گفته این محققان فیسبوک لزوماً خودشیفتگی را در افراد پدید نمیآورد، اما این خصوصیت را اگر در آنها وجود داشته باشد، نمایان میکند. درواقع درباره تأثیر فیسبوک بر فردگرایی افراد کمی اغراقشده است.
کتاب کل اگر موسوم به The Narcissist Next Door: Understanding the Monster in Your Family, in Your Office, in Your Bed—in Your World نهم سپتامبر به قیمت 17 دلار در 288 صفحه توسط انتشارات «ریو رهد هاردکاور»راهی بازار شد.{لینک}
نظر شما