دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۸
کانون فقط در بادبادک‌ هوا کردن موفق بوده است!/ نهادی که به نویسندگان پاسخگو نیست

فاطمه مشهدی رستم عنوان می‌کند: «اگر وظیفه کانون این باشد که جشنی ترتیب دهد تا در آن بچه‌های دبستانی بادبادک هواکنند، بسیار موفق بوده است، درغیر این صورت در سال‌های اخیر فعالیت شاخصی در حوزه کتاب و کتابخوانی انجام نداده است.» حسن احمدی هم با انتقاد از پاسخگو نبودن کانون درباره تجدید چاپ آثار نویسندگان معتقد است که این نهاد به تغییر نوع نگرش و تصمیم‌گیری نیاز دارد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- کانون پرورش فکری از  نخستین و قدیمی‌ترین نهادهای آموزشی است که از پیش از انقلاب برای پرورش کودکان و نوجوانان ایجاد شده است. این مرکز آموزشی در گذشته نقش مهمی در تولید کتاب و پرورش کودکان و نوجوانان داشته است و این موضوع سبب شده این مرکز فرهنگی به تدریج به یک مرکز و منبع قابل اعتماد برای خانواده‌ها تبدیل شود اما عدم پایبندی کانون به قراردادهای نشر در چند سال اخیر و گلایه‌های چند نویسنده در هفته گذشته باعث شد، نگاهی نزدیک‌تر به این مرکز فرهنگی بیندازیم و افت و خیزهایش را از نگاه نویسندگان و کارشناسان بررسی کنیم. در این فرصت حرف‌های فاطمه مشهدی رستم و حسن احمدی را در این زمینه می‌خوانید.

فاطمه مشهدی رستم، از نویسندگان کودک و نوجوان با اشاره به آمار کاهش کتابخوانی در بین کودکان و نوجوانان باوجود بازی‌های کامپیوتری و اینترنت می‌گوید: اگر وظیفه کانون و هرجای دیگر را بر این بگذاریم که جشنی ترتیب دهند تا در آن بچه‌های دبستانی بیایند و بادبادک هواکنند، باید بگویم بسیار موفق بوده است. درغیر این صورت در سال‌های اخیر هیچ کار خاصی که بتوان از آن به عنوان یک فعالیت شاخص در حوزه کتاب و کتابخوانی برای کتابخوان کردن بچه‌ها یاد کرد، وجود نداشته است.

وی می‌افزاید: کیفیت و کمیت کتاب‌های تولیدی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تا قبل از دهه 70 خوب بود و می‌توان به نسبت امتیاز بالایی به آن داد. در آن زمان نام کانون بر هر کتابی که بود سبب جلب توجه خانواده‌ها می‌شد و مخاطبان بدون توجه به عنوان کتاب آن‌را برای فرزندشان خریداری می‌کردند که این امر نشان دهنده اطمینانی بود که به تولیدات کانون داشتند.

هرچه جلوتر می‌آییم کیفیت کتاب‌های کانون افت می‌کند
نویسنده کتاب «تاپ تاپ تاپ» معتقد است هرچه جلوتر آمده‌ایم کیفیت و کمیت کتاب‌های کانون افت کرده است و تبدیل به مرکزی برای پذیرش تعداد محدودی نویسنده منتخب شده که به صورت زنجیره‌ای محکم و نفوذناپذیر در این مجموعه قرار گرفته‌اند. او می‌گوید: افرادی که در این زنجیره قرار دارند مشکلی برای چاپ آثارشان ندارند اما نویسندگانی که در خارج از این زنجیره هستند ظاهراً همیشه غریبه محسوب می‌شوند.

تصمیم گیری کارمندان اداری برای ادبیات کودک!
سراینده کتاب «ترانه‌های شاد برای کودکان» گفت: نکته قابل توجه این است که کارشناسان کانون درواقع تعدادی از کارمندان اداری کانون هستند که درباره ادبیات کودک و نوجوان که امری بسیار تخصصی و حساس است تصمیم‌گیری می‌کنند. البته این موارد در جاهای دیگر هم گاهی مشاهده می‌شود. درواقع کارشناسی کتاب‌های کودک بدون دقت لازم و رعایت ضوابط اصولی و به صورت سلیقه‌ای و آشنابازی، ادبیات کودک را به سمت قهقرا می‌برد.

نویسندگان، ماشین تولید نیستند
به اعتقاد نویسنده کتاب «رنگین کمانی از کفش»، نگاه برخی نهادها و مؤسسات فرهنگی موجود درسطح کشور به نویسندگان همانند نگاه به ماشین تولید است و برنامه‌ها و پروژه‌هایی مانند تولید رمان کودک و سفارش کار و غیره، نویسندگان را به ماشین تولید تبدیل می‌کند.

نویسنده «باغبان و فرشته آه» گفت: من سال‌هاست که کار میدانی می‌کنم و با بچه‌ها سروکار دارم. واقعیت این است که دنیای کودکان با دنیا و تفکرات بزرگسالان فاصله زیادی دارد و اکثر کتاب‌هایی که به این شکل تولید می‌شود آثاری است که کودکان علاقه‌ای به خواندن آنها ندارند و فقط بزرگترها به دنبال ارائه آمار سالیانه برای خودشان هستند. افراد بنا به موقعیتی که دارند رمان منتشر شده را در دست گرفته و با چهار تا کودک عکس می‌گیرند و می‌گویند مورد توجه قرار گرفته است.

نویسنده کتاب «هوهو...چیش چیش» گفت: ازطرفی این تعداد محدود کارشناس در یک زنجیره  چقدر می‌توانند نگاه تازه و نو برای ادبیات کودک و نوجوان ارائه دهند. اگر خوشبینانه نگاه کنیم شاید تا پنج سال این امر میسر باشد اما بعد از آن دیگر نگاه تازه‌ای نخواهند داشت و ممکن است نوع تصمیم‌گیری‌شان سبب کاهش کتابخوانی در کودکان شود که البته این اتفاق در کانون افتاده است.

کانون جواب درست و مشخصی نمی‌دهد

حسن احمدی از نویسندگان پیشکسوت کودکان و نوجوانان نیز در این باره می‌گوید: واقعیت این است که کانون مانند گذشته نتوانسته در انتشار کتاب‌ها و تجدید چاپ آن‌ها خوب عمل کند؛ به عنوان مثال دوسال پیش قرار بود کتاب «بازی دوم» من توسط کانون منتشر شود اما هنوز منتشر نشده است. پارسال هم قرار بود رمان «بازی‌ها و لحظه‌ها» تجدید چاپ شود اما هنوز خبری نشده. هرچه پیگیری هم می‌کنم جواب درست و مشخصی به من نمی‌دهند.

لزوم تغییر نوع نگرش و تصمیم گیری در کانون
وی می‌افزاید: مگر یک نویسنده درطول یکسال چه تعداد اثر می‌تواند، بنویسد که به این شکل منتشر شود؟ با نگاهی اجمالی به عملکرد کانون متوجه می‌شویم که در سال‌های گذشته کتاب‌های زیادی نسبت به گذشته منتشر نکرده و در میان آثار منتشر شده هم کتاب ماندگاری به چشم نمی‌خورد. کانون باید با تغییر در نوع نگرش و تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌هایش روند جدیدی را در پیش بگیرد تا بتواند اعتماد و اطمینانی را که در زمان گذشته به آن بوده حفظ کند.

تغییر مدیریت‌ها به کانون صدمه زده است
نویسنده «یک سفر رؤیایی» با اشاره به وجود نیروهای آموزش دیده و خوب در کانون ادامه می‌دهد: تغییر و تحول‌های فراوانی که در این مجموعه صورت می‌پذیرد و تغییر مدیریت‌ها به این مجموعه صدمه می‌زند. این‌که مدیران جدید می‌آیند و تمام کارهای مدیران قبلی را نادیده گرفته و از اول شروع می‌کنند که چه کاری درست بوده و چه نادرست  یا اینکه یک سری افراد خاص و مد نظرشان را وارد مجموعه می‌کنند و شروع به بازنگری کارها می‌کنند به خودی خود لطمه‌های جبران ناپذیر ایجاد می‌کند.

احمدی در ادامه با اشاره به گسترش استفاده از اینترنت و فضای مجازی و تبلت و موبایل توسط کودکان و نوجوانان می‌گوید: روز به روز بچه‌ها از کتاب و کتابخوانی فاصله می‌گیرند و آمار مطالعه آن‌ها به تدریج کاهش یافته که بسیار دردناک و تاسف‌برانگیز است. در این میان کانون و آموزش و پرورش می‌توانند دست به دست هم دهند و با تعامل و هماهنگی جلو این اتفاق بد را بگیرند اما متاسفانه روز به روز بدتر می‌شود و از سوی نهادهای مربوطه هیچ کاری انجام نمی‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها