چرا اثري از برخي مشاهیر تاریخی در کتابهای درسی نيست؟/5
ططری: دانشجویان علاقهای به یادگیری تاریخ ندارند/پرداختن مقطعی به مشاهیر چارهساز نیست
علی ططری، مدیر مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی میگوید: مساله اساسی در تالیف کتابهای تاریخی شیوه پرداختن به مشاهیر این حوزه است به نحوی که بتوان مولفههای مورد نیاز از جمله عرق ملی را با شناساندن مطلوب آنها در نسل امروز تقویت کرد.
دلیل ناشناخته ماندن مشاهیر ایرانی
وی درباره دلیل ناشناخته ماندن مشاهیر توضیح داد: مردمی که مملکتی با این سابقه فرهنگ و افتخار دارند که چهرههای فراوانی سازنده این فرهنگ و تاریخ بودهاند گاه از این سازندگان تاریخ و فرهنگ تصویر و شناخت درستی ندارند. اینجا یک پرسش اساسی باید مطرح کرد که چرا تاکنون برخی چهرههای نامور ایرانی به هر نحوی ناشناخته ماندهاند؟ به نظر من دلیل این مساله به فلسفه تاریخ برمیگردد؛ یعنی پاسخ به اینکه چرا ما باید با اشخاصی که به نوعی برگهای زرین تاریخ و فرهنگ مملکت ما را رقم زدهاند، آشنا شویم؟
مدیر مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در فلسفه تاریخ مباحثی طرح میشود که در آن به لزوم استفاده از قواعد تجارب، سنن بزرگان تاریخ، فرهنگ، سیاست، اجتماع و... را باید مطالعه کرد تا به رموز موفقیت آنها دست یافت. یکی از راههای آشنایی با تجارب و موفقیتهای این بزرگان مطالعه سرنوشت و زندگینامه آنهاست.
دبیر شورای سیاستگذاری و نظارت بر منابع اسنادی کتابخانه مجلس عنوان کرد: در عصر ما ابزار آشنایی، مطالعه و شناخت این مشاهیر بسیار متنوع است که متولیان امر میتوانند با استفاده از آنها چهرههای مطرح حوزههای گوناگون را به مردم بشناسانند که این شناسایی رسالت سنگینی را در بر دارد، این رسالت بر عهده متولیان این امور است که باید این چهرهها را به درستی بازتاب دهند و برای این بازتاب همانطور که اشاره شد ابزارهای متفاوت سنتی و جدید موجود است. یکی از این روشها استفاده از روزنامهها، وسایل ارتباط جمعی است اما در حوزهای که در این مورد مدنظر ماست لزوم پرداختن به این مشاهیر در کتابهای درسی تاریخ از دبستان تا دانشگاه است.
ناآشنایی با واژهای به نام «تاریخ»
وی با ابراز تاسف از ناآشنایی دانشجویان با تاریخ بیان کرد: شکی در این نیست که برای الگوسازی و آشنایی با تاریخ یک مملکت نیاز است تا فرزندان آن از کودکی با مفاخر ملی خود آشنا شوند. اما مساله ناخوشایندی که من به عنوان یک مدرس دانشگاه در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد با آن به وفور مواجه بودهام، ناآشنایی نسل دانشگاهی ما به ویژه در حوزه علوم انسانی با الفبای مشاهیر یعنی واژه تاریخ است، دانشجویان از همان بدو ورود به دانشگاه تاریخ را نمیدانند و اصولا با کلمهای با عنوان تاریخ ناآشنا هستند که این یک نقص اساسی است که امروزه ما با آن مواجه هستیم. نسل جوانی که به نوعی با تاریخ کشورش بیگانه است و این بیگانگی میتواند از تبعات عدم معرفی چهرههای شاخص یک مملکت به افراد آن باشد یا حتی معرفی که به صورت ضعیف ارائه شده است.
ططری ادامه داد: باید یادآوری کنم برای اینکه بخواهیم یک اصل تاریخی را روایت کنیم یا یک رویداد تاریخی را شرح بدهیم ناگزیریم برای شرح دلیل آن سراغ سازندگان آن رویداد برویم مانند قهرمانانی که در یک برهه تاریخی در یک رویداد تاثیرگذار بودند اما اکنون باید در جامعه ایران اسلامی نهادی متولی این امر تشکیل شود که چرا در مدارس و دانشگاههای ایران مشاهیر به صورت جامع به نسل جوان معرفی نمیشوند!
مدرس تاریخ دانشکده تاریخ و ادبیات دانشگاه الزهراء افزود: اکنون با کمک ابزارها و پارامترهای مشخص و با استفاده از کارشناسان مجرب میتوان سراغ آسیبشناسی معرفی نامطلوب مشاهیر کشور در مدارس رفت و همچنین با کمک همین روش میتوان میزان یادگیری دانشآموزان در درس تاریخ را تعیین کرد.
بیگانگی نسل جوان با تاریخ ایران
ططری گفت: میتوان الگوهایی درسی را که در مدارس ارایه میشود محک زد تا مشخص شود چه اندازه پاسخگوی نیاز دانشآموزان است و چه دلیلی سبب شده تا دانشآموز علاقهمندی چندانی به یادگیری تاریخ کشورش نداشته باشد. همچنین چه عواملی میتواند باعث ماندگاری تاریخ در ذهن افراد شود تا زمانی که به دانشگاه میآیند با تاریخ کشورشان بیگانه نباشند.
وی با اشاره به ضعف در معرفی مشاهیر عنوان کرد: پرواضح است که ما در این حوزه بسیار خلأ داریم و این خلا از آنجا نشات میگیرد که برای معرفی چهرهها در حوزههای مختلف به طور اساسی الگوی مناسبی ارائه نشده است و ما در این حوزه کارآیی ضعیفی داشتیم، کارآیی که موجب شده تبعات ناخوشایندی برای نسل جوان جامعه ما داشته باشد.
ططری با انتقاد از شیوه معرفی چهرههای مطرح تاریخی بیان کرد: زمانی که مشاهیر ما به صورت ناقص و خشک به دانشآموزان ارائه میشود باعث عدم علاقه به افراد به مطالعه زندگی آنها میشود. این بیعلاقگی به مشاهیر عدم خودباوری و اعتماد به نفس در جوانان جامعه را موجب و سبب شکلگیری کمرنگ عرق ملی به وطن میشود، بحرانی که اکنون جامعه ما تقریبا با آن دست به گریبان است.
تبعات گزاف عدم معرفی مشاهیر
وی افزود: میدانیم که پرداختن ناکافی، نادرست و غیر جذاب به مشاهیر یک سرزمین چه تبعات خطرناکی میتواند به دنبال داشته باشد پس لازم است کارشناسان امر که کتابهای درسی را طراحی میکنند به این نکته توجه داشته باشند که باید به مشاهیر کشور اهمیت داده شود.
مدیر مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی گفت: اگر سرگذشت مشاهیر با اعتدال و میانهروی معرفی شود و در این میان برخی چهرهها را بزرگ و بعضی را کوچک نشماریم و عدهای را از تاریخ با اغماض سیاسی و شخصی حذف نکنیم شاید بتوان امیدوار بود که معرفی آنها در کتابهای درسی موجب بارور شدن حس خودباوری و غرور ملی جوانان این سرزمین شود.
ططری اظهار کرد: البته باید در معرفی مشاهیر دستهبندی صورت بگیرد و چهرهها در رشتههای مختلف به ویژه در حوزه اقتصاد که در معرفی آنها در تاریخ بسیار کملطفی شده است به صورت اساسی پرداخته و معرفی شود. نوابغ اقتصادی ایران در 150 سال گذشته در تاریخ ما چندان به بازی گرفته نشده آنها چهرههای گمنامی هستند که جوانان ما با آنها آشنایی مختصر هم ندارند.
مهجوریت چهرههای شاخص اقتصادی
وی بیان کرد: لازم است در کتابهای درسی تاریخی بخشی به معرفی آنها اختصاص داده شود. به دلیل همین «مهجوریت چهرههای شاخص اقتصادی در تاریخ» من به همراه 10 نفر از پژوهشگران اتاق بازرگانی در حال تهیه فهرستی از 50 چهره اقتصادی نامدار در تاریخ ایران هستیم که باید به جامعه معرفی و به نسل جوان شناسانده شوند، چهرههایی که متولی کارآفرینی بودهاند و تاریخ اقتصادی سرزمین ما سرشار از این چهرههاست.
ططری عنوان کرد: اما قبل از هرچیز باید بگویم در معرفی اصولی مشاهیر با مشکلات بسیار اساسی روبهرو هستیم. در این حوزه اتاق فکر وجود ندارد. برای آسیبشناسی این بحث نخست نیاز به تشکیل یک اتاق فکر است تا هرساله یک مجموعه طرح را با یک پارامترهای مشخص در تعیین میزان یادگیری دانشآموزان مشخص کنند و با سازوکارهای دقیق این یادگیری را بسنجند. باید طرح و برنامهای ایجاد شود تا بدانند چگونه برنامهریزی کنند تا مواد درسی دانشآموزان از پایههای مختلف شامل چه مواردی باشد.
وی افزود: هر از گاهی خبرنگاران، کارشناسان به این حوزه به صورت مقطعی ورود پیدا میکنند که چرا مشاهیر ایرانی در کتب درسی کمرنگ است؟ پرسش و پاسخهایی مطرح میشود بسته به میزان پیگیری و شاخص بودن کارشناس و خبرنگار تا حدودی این مساله در جامعه بازتاب کمرنگی پیدا میکند، بر اساس همین بازتاب عدهای از مسئولان وعدههایی میدهند که به این نارسایی پرداخته میشود اما پس از مدتی این معضل دوباره به فراموشی سپرده میشود.
در پایان باید یادآوری کرد که اگرچه به مشاهیر در کل تاریخ ما پرداخته شده اما مشکل اینجا میزان پرداختن و سبک بیان این سرگذشتنامههاست. مساله اساسی این است که باید چگونه به این مشاهیر توجه شود تا بتوان آن مولفههای مورد نیاز از جمله عرق ملی را با شناساندن مطلوب آنها در نسل امروز تقویت کند.
*در این باره بخوانید:
گفتوگو با اصغر محمودآبادی: ایرانیان انگیزهای به مطالعه تاریخ و بازخوانی آن ندارند/ انوشیروان در کتابهای درسی کمرنگ است
گفتوگو با محمدتقی ایمانپور: نگارش کتابهای تاریخی باید از قید و بندهای سیاسی رها شود/ زندگی مبارزان انقلاب مشروطه را به درستی منعکس نکردهایم
گفتوگو با داریوش احمدی: کمرنگ بودن مشاهیر تاریخی در کتابهای درسی تاثیری جز بیهویتی ندارد
گفتوگو با مهدی محقق: تنوع مشاهیر ایرانی را با سعید نفیسی در کتابهای درسی رعایت میکردیم
نظر شما