پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۳ - ۲۰:۴۲
ميرعباسي: غول‌هايي براي جايزه گرفتن وجود ندارند/آكادمي نوبل متوسط‌ها را مي پسندد

ساعاتي پيش آكادمي نوبل نام پاتريك موديانو، نويسنده فرانسوي را به عنوان برنده نوبل 2014 ميلادي اعلام كرد. نويسنده‌اي كه چند اثرش در ايران به قلم اصغر نوري، زنده‌ياد ساسان تبسمي، حسين سليماني‌نژاد و البته چند مترجم كمتر شناخته شده مانند نسرين اصغرزاده، مهسا ابهري و رویا خویی به فارسي ترجمه شده است...

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)-ساعاتي پيش آكادمي نوبل نام پاتريك موديانو، نويسنده فرانسوي را به عنوان برنده نوبل 2014 ميلادي اعلام كرد. نويسنده‌اي كه چند اثرش در ايران به قلم اصغر نوري، زنده‌ياد ساسان تبسمي، حسين سليماني‌نژاد و البته چند مترجم كمتر شناخته شده مانند نسرين اصغرزاده، مهسا ابهري و رویا خویی به فارسي ترجمه شده است. با كاوه ميرعباسي، مترجم و نويسنده پيشكسوت كه شماري از كتاب‌هاي موديانو را به زبان فرانسه خوانده است، درباره او گفت‌وگو كرديم.
 
جناب ميرعباسي، موديانو چه‌قدر براي شما شناخته شده‌است؟ چه كارهايي از او خوانده‌ايد؟

چند وقت پيش كه با مسئولان نشر چشمه صحبت مي‌كردم، از موديانو به عنوان يكي از گزينه‌هاي ترجمه صحبت شد اما آن‌ها گفتند كه موديانو كارهاي درخشاني ندارد.

از آن‌چه خودتان درباره موديانو مي‌دانيد بگوييد؟
با آثار موديانو آشنايي محدودي دارم. او نويسنده‌اي است كه در آثارش خاطرات شخصي نقش مهمي را ايفا مي‌كند. نخستين آثارش سه‌گانه‌اي است كه شامل سه رمان به نام‌هاي «ميدان اتوآل»، «گشت شبانه» و «بلوار كمربندي» مي‌شود.

مضامين و مفاهيم اين سه‌گانه چيست؟
مضمون اين سه اثر مقاومت است و البته كساني كه با اشغالگران همكاري مي‌كردند. همين مضمون در فيلم‌نامه‌اي به نام «لاكمب لوسين» كه به طور مشترك با «لويي مال» نوشت و من آن فيلم را در فرانسه ديدم به چشم مي‌خورد. اين فيلم در زمان خودش خيلي سر و صدا كرد. «لاكمب لوسين» محصول 1974 است. يكي از دغدغه‌هاي موديانو در آن دوران اين بود كه قضاوت رايج بين كساني كه در خط مرزي و كساني كه جزو نهضت مقاومت و آن‌ها كه با گشتاپو همكاري مي‌كردند، به هم بريزد. همين باعث شد انتقادهاي شديدي نسبت به او ابراز شود. موضوع فيلم زندگي پسر جواني است كه مي‌خواهد به نهضت مقاومت بپيوندد اما او را نمي‌پذيرند، بنابراين با گشتاپو همكاري مي‌كند.

موديانو از چه كساني تأثير پذيرفته است؟
از جمله كساني كه پاي موديانو را به عرصه ادبيات باز كرد، «رمون كنو» معروف است كه جزو سورئاليست‌ها به شمار مي‌رود و معروف‌ترين رمانش «زازي در مترو» است. او بود كه نخستين بار موديانو را با انتشارات «گاليمار» آشنا كرد. اما به شكل حرفه‌اي نمي‌توان گفت كه موديانو از كنو تأثير پذيرفته است. بخشي از تأثيرش از خاطراتش و بخشي ديگر از نويسندگان ديگر و مشخصاً ژورژ سيمنون است. به گمانم مطرح‌ترين رمانش «خيابان بوتيك‌هاي تاريك» است كه زنده‌ياد ساسان تبسمي آن را به فارسي برگرداند. اين كتاب جايزه «گنكور» را كه معتبرترين جايزه ادبي فرانسه محسوب مي‌شود، از آن نويسنده‌اش كرد. گنكور در فرانسه مثلاً در حد و اندازه‌هاي جايزه پوليتزر به حساب مي‌آيد و از جايزه آكادمي فرانسه نيز معتبرتر است.

موديانو در حد اندازه‌هاي جايزه نوبل است؟
برنده شدن او برايم غافلگير كننده بود، البته نمي‌خواهم بگويم كه شايسته دريافت جايزه نوبل نيست؛ چون آن‌قدر با آثارش آشنا نيستم تا درباره‌اش قضاوت كنم. در مجموع چند كتابي كه از او خوانده‌ام جذاب بود اما تصوري كه از برندگان نوبل داريم چندان با انتخاب او جور نيست. گويي اعضاي آكادمي نوبل تخصصي در انتخاب فرانسوي‌هايي يافته‌اند كه چندان درخشان نيستند. البته به طور مثال نمي‌توان گفت كه پاتريك موديانو از «ژان ماري گوستاو لوكزيو» پايين‌تر است. آن‌ها دنياي ذهني متفاوتي دارند.

به نظر شما چه دليلي باعث شد تا او شايستگي دريافت جايزه نوبل را داشته باشد؟
او دنياي شخصي متكي بر خاطرات خودش را دارد. اگر در آثار اوليه‌اش دغدغه اشغال فرانسه وجود دارد در آثار بعدي‌اش و مشخصاً در كتاب «خيابان بوتيك‌هاي خاموش»، به دهه 60 و رخوتي كه بعد از جنبش ماه مه درفرانسه پيش آمد، مي‌پردازد و همواره ديدگاهي شخصي در همه اين آثار هست و هميشه در نوشتن از ديدگاه و برداشت شخصي خودش اقتباس مي‌كند. در انتشارات گاليمار يكي از افتخاراتي كه نصيب نويسندگان مي‌شود اين است كه كتاب‌هايشان را به صورت مجموعه چاپ كنند. اين امكان شكل شكيلي است كه در مورد موديانو باعث شد 10 اثر شاخصش را در يك مجموعه و در يك جعبه ارايه دادند. اين كار براي نويسندگاني است كه جايگاه ويژه‌اي در فرانسه دارند.

منتقدان فرانسه چه نظري درباره اين مجموعه انتشارات گاليمار دارند؟
يكي از منتقدان درباره طرح روي جلدي كه روي همين مجموعه چاپ شد گفت اين طرح نشانه تك‌رو بودن موديانو در عرصه ادبيات است. برنده شدن او را مي‌توان يكي از گزينه‌هاي سنت‌شكنانه و غافلگيركننده امسال دانست، درست مثل انتخاب لوكزيو. من پاتريك موديانو را از دانيل پناك بالاتر نمي‌دانم و همان‌قدر برايم عجيب بود كه دانيل پناك برنده امسال شود. مثل اين‌كه ديگر غول‌هاي رمان‌نويسي جايزه نمي‌گيرند. البته فرانسه هم ديگر نويسنده‌اي ندارد كه بگوييم يك سر و گردن از همه بالاتر است. تعدادي نويسنده خوب در اين كشور هست، بدون اين‌كه عالي باشند. به هر حال گرايش نوبل اين بوده كه او برنده شود اما هنوز در كشورهايي رمان‌نويساني وجود دارند كه بر ساير نويسندگان آن كشورها سايه مي اندازند. در فرانسه چنين حالتي وجود ندارد و گويي آكادمي نوبل از اين موضوع خوشش مي‌آيد.

پاتريك موديانو در حد همان لوكزيو و دانيل پناك است. البته جا دارد كه بگوييم موديانو فعاليت سينمايي هم داشته و جز فيلمنامه لاكمب لوسين،سه فيلمنامه ديگر با نام‌هاي «سفر بخير»، «فرزند گاسكون» و «تبارشناسي يك جنايت» براي آثار سينمايي نوشته است. او 69 ساله و متولد 1945 است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط