یکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۰
مرد بی‌حاشیه ادبیات معاصر/ نوشتن، یک وظیفه‌ اجتماعی است/ آیا برای نویسنده شدن باید دانشگاه رفت؟

امروز یکشنبه چهارم آبان 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، فرهیختگان، آرمان، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با اصغر نوری و احمد آرام از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز یکشنبه چهارم آبان 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، فرهیختگان، آرمان، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند.

کتاب در روزنامه ایران

مودیانو، راوی یأس‌های جامعه فرانسوی
روزنامه ایران در صفحه کتاب با اصغر نوری، مترجم آثار پاتریک مودیانو گفت‌وگو کرده که «محله گم شده» یکی از مهم‌ترین رمان‌های پاتریک مودیانو سال‌ها پیش به قلم او ترجمه و منتشر شده است.

او می گوید: من فکر می‌کنم از آثار مودیانو پس از برنده شدن نوبل استقبال بیشتری شود. شاید یکی از دلایلش همین جایزه نوبل باشد؛ زمانی که نویسنده چینی «مویان» نوبل گرفت، نخستین ترجمه‌ای که از آثارش شده ترجمه من است. امسال در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران کتاب «گوساله و دونده دو استقامت» از این نویسنده توسط انتشارات نگاه عرضه شد که در همان نمایشگاه تمام نسخه‌هایش به فروش رفت و الآن چاپ دوم آن منتشر شد. شاید یکی از دلایل استقبال، ارضای حس کنجکاوی باشد مبنی بر این‌که نویسنده‌ای که جایزه نوبل گرفت چگونه و از چی می‌نویسد؟ جدا از این قضیه موضوعاتی هست مثل موضوع تنهایی، جست‌وجوی هویت، سرگردانی انسان در جامعه که از نداشتن ارتباط با دیگران رنج می‌برد، نوستالژی گذشته، انسانی که نمی‌تواند در زمان حال زندگی کند و به دنبال رگ و ریشه خودش در گذشته است. سرگردانی انسان در جهان معاصر، اینها موضوعاتی هستند که برای خواننده داستان می‌تواند جذاب باشد، موضوعاتی که در آثار مودیانو به وفور یافت می‌شود.
نوری در ادامه گفت: نمود آن یأسی را که بعد از شکست جنبش ماه مه 1968 به فضای جامعه حکمفرما می‌شود، در آثاری چون «ویلای دلگیر» یا در رمان «خیابان بوتیک‌های خاموش» مودیانو می‌بینیم. این واقعه به خوبی خودش را در این آثار نشان می‌دهد. اتفاقاً دوره دوم نویسندگی مودیانو همین یأس بر فضای آثارش حاکم است که در فضای جامعه اروپا حاکم شد. البته نویسنده از این واقعه نه مستقیماً حمایت می‌کند و نه آن را تخطئه می‌کند. در رمان «ویلای دلگیر» هم موضوع جنگ الجزایر انعکاس پیدا کرده، هم شکست جنبش ماه مه 1968 پاریس. در رمان بعدی مودیانو که در سال 1978 چاپ شده و به خاطر آن جایزه گنکور گرفت، به اسم «خیابان بوتیک‌های خاموش» این سرخوردگی و یأس را با وضوح بیشتری می‌بینیم.

مرد بی‌حاشیه ادبیات معاصر
روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشتی درباره یحیی آرین‌پور به مناسبت بیست و نهمین سال درگذشتش منتشر کرده که در آن می خوانیم: مهم‌ترین کار آرین‌پور که می‌توان آن را حاصل عمرش قلمداد کرد، «از صبا تا نیما» است. این کتاب، با‌ وجود کمبودهایی که دارد اما از آنجا که نخستین کار جامع در عرصه ادبیات معاصر است، ارزش‌های خاص خود را دارد. اگرچه پیش از آن، تک مقاله‌هایی بویژه از سوی پرویز ناتل خانلری که در نخستین کنگره نویسندگان ایران در سال 1325 گزارش بالنسبه کاملی از سیر ادبی معاصر ارائه داد، منتشر شد اما از صبا تا نیما را می‌توان به نوعی فتح باب دانست. او در این کار، از مکتب بازگشت و فتحعلی خان صبا در عصر قاجار شروع کرد و پژوهش خود را تا سرایش «افسانه» نیما در سال 1300 ادامه داد و کمی هم درباره جمال‌زاده سخن گفت.
اما یحیی آرین‌پور، درگیر جنجال‌های مطبوعاتی نشد. کار خود را کرد و چون برای دلش انجام داد، آن را با تمام وجود به انجام رساند. شاید به همین سبب هم باشد که نامش چندان سر زبان‌ها نیست. البته جلد سوم آن هم که تحت عنوان «از نیما تا روزگار ما» و پس از درگذشت او منتشر شد، اگرچه حاصل یادداشت‌های پراکنده آرین‌پور است اما انسجام و قوت از صبا تا نیما را که در سال 1350 انتشار یافت، ندارد.

چرا متون نمایشی-آیینی خوب کم داریم؟
روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشتی درباره نمایشنامه نویسی منتشر کرده که در آن آمده است: مهم این است که تئاتر فراموش نشود. قدیم‌ها می‌گفتند در ِ مغازه نباید بسته شود چون مشتری می‌رود و پشت ِ سرش را هم نگاه نمی‌کند و رعایت همین سیاست باعث شد که سینما و تئاتر، در ایام سوگواری، به جای تعطیلی، شیوه عملکرد خود را عوض کنند. در مورد تئاتر، به نظرم این تغییر ِ شیوه راحت‌تر بود چون پیش از ظهور تئاتر مدرن در ایران، ما تئاتر مختص ایام سوگواری داشتیم.
عباس غفاری مدیر روابط عمومی اداره‌کل هنرهای نمایشی گفته:«تلاش کردیم از نمایشنامه‌هایی که ضعف دراماتیک و شبهه‌های مذهبی ندارند برای اجرا دعوت کنیم.» رضا دادویی رئیس شورای نظارت و ارزشیابی هم گفته:« نمایشنامه‌هایی که برای خوانش انتخاب شده‌اند همگی با توجه به علاقه شخصی نویسندگان‌شان نوشته شده‌اند و هیچ‌کدام، نمایشنامه‌های سفارشی نیستند که همین امر نشاندهنده علاقه و باورهای شخصی این هنرمندان به اهل بیت است.» به نظرم باید در فاصله ایام سوگواری امسال تا سال دیگر، نمایشنامه‌نویسان جوان ما، به آن سه نکته‌ای که آشکار و پنهان، غفاری و دادویی به آن اشاره کرده‌اند، توجه کنند چون هر سال که نمی‌شود همین متون را خواند.

کتاب در روزنامه شرق

اتحادیه ناشران و انتخاب مسیر
روزنامه شرق در صفحه آخر یادداشتی درباره انتخابات ناشران و کتابفروشان منتشر کرده که در آن نوشته است: بین برگزاری انتخابات این دوره و بار پیش تفاوت‌های زیادی است. فضای رابطه بین ناشران و وزارت ارشاد آفتابی‌تر است، حتی مذاکراتی در مردادماه انجام شد و سرانجام رییس سازمان امور مالیاتی کشور پذیرفت که پای نامه‌ معافیت مالیاتی کتابفروشان را امضا کند. هرچند هنگامی که خبرها را جست‌وجو می‌کنید در نهایت و به‌طور دقیق متوجه نمی‌شوید مجموعه جلسات با وزرای اقتصاد و فرهنگ توانسته منجر به حل مسایل معافیت مالیاتی شود. از دیگر تفاوت‌های این دوره یارگیری‌ها و ائتلاف‌هایی است که یکی، دوماه پیش آغاز شده و ناشران کتاب‌های عمومی از حضور فعال ناشران آموزشی با توجه به تفاوت فعالیت‌ها دل‌خوشی نداشتند. این‌بار چند ائتلاف فهرست کاندیداهای خود را منتشر کردند. حتی پیش از برگزاری انتخابات امروز هم جمعی از ناشران شناخته‌شده در بیانیه‌ای شخصی خواستار حضور فعالان همکار خود شدند. آنان در این نامه از همکارانشان تقاضا کرده‌اند که «نسبت به سرنوشت صنفی خود بی‌تفاوت نمانید» چراکه این انتخاب می‌تواند «گره‌گشای مسایل و مشکلات فراراه کوشندگان صنعت نشر و پخش و فروش کتاب در کشورمان باشد.» سه‌ائتلاف تاکنون اعضای خود را معرفی کرده‌اند، ائتلاف جمعی از پیشکسوتان و معتمدان که توجه به بخش بین‌الملل نشر و ایجاد یک واحد تخصصی پژوهشی را مدنظر داشته‌اند. ائتلافی دیگر نیز با شعار اتحادیه فراگیر توانمند قانونمدار با مشی اعتدال اعلام موجودیت کرده که به‌نوعی همه گرایش‌ها را دربرگرفته. همچنین ائتلاف پیشکسوتان و همگامان نشر نیز اعضای پیشنهادی خود برای هیات‌مدیره را معرفی کرده است. انتخابات امروز ناشران اگر به حدنصاب برسد نشان می‌دهد آنان چه مسیری را برای فعالیت آینده خود و نحوه رابطه‌شان با دولت انتخاب می‌کنند.

کتاب در روزنامه فرهیختگان

هویتِ چندراوی

روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر یادداشتی درباره رمان «تهران – 28»پژمان تیمورتاش منتشر کرده که بیان می‌کند: روایت به صورت کنش‌گفتاری: در داستان‌های «تهران–28» بیشتر مبتنی‌بر کنش‌های‌ گفتاری است و از راه «گفت‌وگوپردازی» به جای انگیزش یادآیندهای مبتنی‌بر اعمال، زنجیره‌هایی متشکل از کنش‌های کلامی را در ذهن خواننده برمی‌انگیزاند. پیشینه مطالعه بازنمود گفتار در متون روایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و می‌توان آن را از آرای افلاطون تا هارای گالوم که از نقل غیرمستقیم آزاد یا آنچه «گفتار ترکیبی» می‌نامد، پی گرفت. از نظر گالوم این گزاره افزون بر صدای راوی و شخصیت، ادراک یا اندیشه پیشاکلامی شخصیت را نیز دربرمی‌گیرد و از این‌روست که به نوعی آمیختگی لحن راوی و شخصیت را شاهد هستیم. تمام داستان‌های کتاب به ظاهر در جنوب شهر تهران رخ می‌دهد و تمام شخصیت‌ها و راوی‌های کتاب همه هم‌محله‌ای هستند و از ورای اتفاق‌هایی مثل آمدن یک جن به محله و وارد شدن جِن به جمع آدم‌های خلاف و معتاد محل و معتادشدنش یا معتادشدن یک شخصیت داستانی معروف «پینوکیو» و آمیختگی بینامتنی، یا آشنایی یکی از معتادین محل «‌ممد سلمونی» با دختری از طبقه دیگر شهر همه ما را با یک مجموعه چندآوایی یا به قول باختین «گفت‌وگویی» روبه‌رو می‌کند که برآیند گفت‌وگوی شخصیت‌ها در درون متن و از همه مهم‌تر آمیختگی لحن راوی و شخصیت‌هاست به‌گونه‌ای که مثلا در داستان تهران 28 از ورای لحن و روایت تک‌گویی راوی ما با دیگر شخصیت آن داستان (بازجو) و همچنین داستان رسیدن راوی به آن نقطه داستانی و به نوعی بازگویی حدیث نفسش مواجه هستیم.

کتاب در روزنامه آرمان

نوشتن برای من یک وظیفه‌ اجتماعی است
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات با احمد آرام گفت و گو کرده که از جمله آثار او می‌توان به «غریبه در بخار نمک» (برنده‌ جایزه‌ ویژه‌ یلدا و بهترین کتاب سال استان فارس)، «مرده‌ای که حالش خوب است»، «آنها چه کسانی بودند؟»، «به چشم‌های هم خیره شده بودیم»، «همین حالا داشتم چیزی می‌گفتم» و «حلزون‌های پسر» اشاره کرد که در نمایشگاه کتاب امسال خودنمایی کرد.
او می گوید: همه‌ دغدغه‌ من بومی گرایی نیست، بل نوشتن است. نوشتن شده است یک وظیفه‌ اجتماعی. نویسنده باید در هر شرایطی و هر جغرافیایی بنویسد. باورهای مردمی در حیطه‌ روایت‌های بومی، می‌تواند ناب‌ترین و بکر‌ترین شیوه‌ روایت را رقم بزند. انسان در جنوب، در شمال یا در غرب و شرق کشور، اگر بخواهد داستان یا مَتلی را روایت کند به تناسب زبان و فرهنگ خود و استوار بر موسیقی زبان، روایت می‌کند. شیوه‌های روایت را جغرافیای مکان‌ها مشخص می‌کند. من در جنوب کشور وقتی یک روایت یا یک قطعه‌ روایی در موسیقی بومی را می‌شنوم، تلاش می‌کنم تا جنبه‌های زیبا‌شناسی آن را کشف کنم. جنوب آمیزه‌ای از آب و آتش است. و در این میان موسیقی فولکلوریک آن در اندوه و شادی زبان مشترک دارند، یعنی محال است که تم‌های شادی فاقد غم باشند یا بلعکس. آمیزه‌های گوناگون جادو می‌اندازند به تن روایت‌های داستانی یا موسیقایی. عشق در سراسر جهان دارای یک روایت اگزیستانسیال یا وجودی است. در همه‌ جهان تم‌های عاشقانه از یک احساس خاص می‌گذرند. اما شیوه‌ روایت‌ها به تناسب فرهنگ و جغرافیا سویه‌های مختلف پیدا می‌کند. عشق جنوب زیبا‌شناسی خود را دارد و پر از تراژدی و جادوست. تمام داستان‌ها یا افسانه‌های بومی از تراژدی و جادو گذر می‌کنند. مردم در این شرایط بهترین روایتگرانی هستند که شیوه‌ خاص سخنوریشان متکی بر شیوه‌ سنتی داستان گویی است. روایت بومی از هر افسانه یا مَتلی خطی نیست، در واقع نوع هراسی که در قصه‌ها و افسانه‌ها وجود دارد، شیوه را پیچیده و سیال می‌کند. به همین دلیل مدام زمان و مکان شکسته می‌شود تا روایت مدام پوست عوض کند و نو شود. من به شیوه‌ خودم روایت‌های بومی را مدرن کرده‌ام تا از ادبیات توریستی فاصله بگیرم. روایت‌های بومی در شیوه‌ روایت‌های من، سویه‌های مدرن پیدا می‌کند تا فاصله بیندازد با آن چیزهایی که شنیده‌ایم و خوانده‌ایم. پوست انداختن این گونه‌ روایت‌ها در روایت‌های دیگر، از منظر داستان نویسی ما را به یک فراداستان می‌رساند. برای همین است که زبان و موسیقی پیدا و ناپیدا، در بدنه‌ روایت‌ها حضوری جادویی دارند.

شب هزار و یکم
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات نقدی درباره رمان «شب هزار و یکم» منتشر کرده که در آن عنوان شده است: «امروز دوباره کسی را آوردند که سر نداشت. سلمان هراتی» کتاب با این جمله آغاز می‌شود. رمان شامل ۲۱۶ صفحه در ۲۱ فصل است. محور معنایی رمان مضمون اجتماعی، تاریخی، سیاسی جنگ است. امّا روایت جنگ از نگاهی متفاوت با نگاه‌های تجربه شده و وابسته به گذشته. نوح؛ پسر هجده ساله لیلا و یونس ساعت ده و نیم صبح روز بیست و هفتم مهر ماه سال ۱۳۶۶ به همراه 32 سرباز وظیفه عازم جبهه است. او کسی است که در کنکور سراسری رتبه اوّل را آورده و در دیار «نون» شهره عام و خاص است. امّا قبل از آنکه در دانشگاه ثبت نام کند از گزینش رد می‌شود و طی نامه مشکوکی، به او ابلاغ می‌گردد که اشتباه شده و او اصلاً در کنکور قبول نشده است. بلافاصله دستور داده شده از تمام شهر و مراکز آموزشی و اداره آموزش و پرورش عکس او را که در قطع بزرگ به در و دیوار زده شده بردارند. متن در روند خود افشا می‌کند که جمع‌آوری عکس و لغو اعلام رتبه اول کنکور درباره نوح از یک روند سیاسی سرچشمه می‌گیرد. این نکته درون‌متنی با طمأنینه‌ای در کلام، آرام آرام در متن روایت، گره گشایی می‌شود؛ «ماجرا یک جورهایی شباهت پیدا می‌کند به جمع آوری عکس «آ شیخ» از ادارات دولتی و اماکن» ص24. ۲۷ مهر ماه ۱۳۶۶ کلید خیلی از اتفاقات است که در جامعه جریان داشته و رُمان حول محور آنها دور می‌زند، انگاری نمی‌خواهد حتی یک حادثه یا یک رویکرد زودگذر را از آن روز‌ها جا بگذارد. افراد کلیدی که در روند رُمان با احتیاط به آنها پرداخته می‌شود، سرنخ‌ها و کدهای پیش بینی شده‌ای هستند که معمای اصلی رُمان را به تدریج باز می‌کنند.

برای نویسنده شدن باید دانشگاه رفت؟
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات یادداشتی درباره نویسندگی منتشر کرده که در آن می خوانیم: آلیس مونرو به تدریس داستان نویسی اعتقادی ندارد و بلکه متنفر هم هست. او اعتقاد دارد: «کسی که می خواهد داستان بنویسد باید بنشیند و هی داستان بنویسد و داستان بنویسد و کار خود را بررسی کند. وقتی شما با گروهی از افراد طرف هستید، یکی از خطرات کار این است که با یک نوع داستان رو به رو می‌شوید، یک جور اثر که البته موثر هم هست و بقیه هم از کار او دنباله روی می‌کنند چون در کلاس شخصیت قوی ای شکل گرفته. من شخصا احساس می‌کنم که این داستان‌ها هرگز گل نمی کنند.» از نوجوانی کتاب‌هایی درباره اینکه چگونه نویسنده شویم جمع کرده ام و امروز این کتاب‌ها تبدیل شده‌است به یک کتابخانه. امروز با خودم فکر می کنم این کتاب‌ها واقعا کمکم می کنند؟!اگر بخواهیم با واقعیت روبه رو شویم و به شاهکارهای ادبی جهان نگاهی بیندازیم، متوجه می شویم چیزی بیشتر از «تکلیف» و «کلاس آموزش داستان نویسی» آنها را موفق گردانده؛ چیزی است به نام تمرین و تخیل.
ری برادبری هیچ اعتقادی ندارد برای آموختن فن نویسندگی باید به دانشگاه رفت. او می گوید: «شما نمی‌توانيد نوشتن را در دانشگاه بياموزيد. دانشگاه محيط بسيار بدی برای نويسندگان است چون‌كه مدرسان هميشه فكر می‌كنند بيشتر از شما می دانند، اما در واقع نمی‌دانند. آنها پيشداوری می‌كنند. ممكن است هنری جيمز را دوست داشته باشند، اما اگر شما نخواهيد مثل هنری جيمز بنويسيد تكليف چيست؟ مثلا ممكن است آنها جان ايروينگ را دوست داشته باشند، كسی كه از خسته‌كننده‌ترين‌های زمان است. متوجه نمی‌شوم چرا مردم آثار بسياری كه در 30 سال اخير در مدارس تدريس شده را می‌خوانند. از طرف ديگر كتابخانه هرگز جانبدارانه نيست. تمام اطلاعات آنجاست تا برای خودتان ترجمه كنيد. كسی نيست به شما بگويد چگونه فكر كنيد. خودتان آن را كشف می كنيد.»

سیاست واحدی برای نشرالکترونیک وجود ندارد
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشتی درباره نشر الکترونیک منتشر کرده که در آن آمده است: بیش از 10 سال از فعالیت رسمی ناشران الکترونیک می‌گذرد اما هنوز خلاءهای قانونی بسیاری در این زمینه وجود دارد که شرایط کار را برای فعالان این حوزه سخت کرده است. دلیلش خلاءهای قانونی است و این مشکل که هنوز این عرصه از نشر، متولی مشخصی ندارد به نحوی که سازمان ها و وزارتخانه‌های مختلف مثل اتاق بازرگانی، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و وزارت آموزش و پرورش نیز برای خودشان اقدام به تولید محتوا در حوزه نشر الکترونیک می کنند.
ما پیشنهاد داده‌ایم که معاونت امور فرهنگی ارشاد، همانطور که کارشناسان خود را در نشر کتاب های کاغذی دارد، کارشناسانی هم برای رسیدگی به محصولات الکترونیک داشته باشد تا ناشران برای انتشار آثار الکترونیک خود، دیگر دچار بروکراسی ها در پیگیری درخواست مجوز از معاونت دیگری غیر از معاونت امور فرهنگی نشوند. در چنین شرایطی کارگروه نشر الکترونیک در اتحادیه سعی دارد تعامل لازم بین ناشران سنتی و ناشران الکترونیک ایجاد کند. تا به عبارت دیگر از یک سو ناشران الکترونیک به عضویت اتحادیه درآیند و از سوی دیگر ناشرانی که به شیوه سنتی مشغول به کار هستند، با امکانات و مبانی نشر الکترونیک آشنا شده و در این عرصه فعال شوند. در اهمیت مساله نشر الکترونیک و ضرورت آن باید گفت نشر الکترونیک، سیطره وسیعی از انواع نشر دیجیتال را شامل می‌شود که کتاب‌های صوتی نیز در این دایره تعریف می‌شوند. به اعتقاد ما امکانات نشر الکترونیک و ضرورت استفاده از آن باید از سوی تمام ناشران مورد توجه قرار گیرد. یادمان باشد عرصه نشر در زمانه ما، هم به شیوه‌های سنتی احتیاج دارد و هم به دستاوردهای نوین.

کتاب در روزنامه مردم سالاری

خميني راه‌حل و الترناتيو اسلامي
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلب کوتاهی درباره شهید فتحي شقاقي به مناسبت سالروز شهادتش منتشر کرده که در آن نوشته است: شهيد فتحي شقاقي بنيان‌گذار جهاد اسلامي فلسطين بود که در سال 1995 در يک عمليات تروريستي که توسط موساد سازماندهي شده بود، به شهادت رسيد. شقاقي در سال 1951 ميلادي در شهر غزه به دنيا آمد و تحصيلات خود را در رشته رياضيات در دانشگاه ييرزيت انجام داد و پس از آن رشته پزشکي را در مصر به پايان رساند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي او کتاب مشهور خود را به نام «خميني راه‌حل و الترناتيو اسلامي» نوشت.

کتاب در روزنامه شاپرک

اميد، شاعري توانا و خوش ذوق
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي ادبي رحيم معيني منتشر کرده که در آن آورده است: اميد شاعري توانا و خوش ذوق و دوست داشتني است و ضمن سرودن شعر چندي به تصنيف سازي پرداخت و تصانيف او که توسط خوانندگان راديو خوانده مي شد از شهرت به سزايي برخوردار گرديد. از آثار او چهار مجموعه شعر به نامهاي: اي شمع ها بسوزيد، فطرت، خورشيد شب و حافظ برخيزطبع و نشر شد.
آثار رحيم معيني (معيني کرمانشاهي): 1ـ اي شمع ها بسوزيد 2ـ فطرت 3ـ خورشيد شب 4ـ حافظ برخيز 5ـ شاهکار (تاريخ ايران به نظم بر وزن شاهنامه در دوازده جلد) 6ـ راز خلقت (گزيده تصنيف ها) 7ـ خواب نوشين (گزيده تصنيف ها).

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط