«کریستی گان» رماننویس و نویسنده داستانهای کوتاه در مجموعه جدید داستانهای خود به نام «خیانتها» نگاهی صریح و هنرمندانه به مسئله خیانت در تمامی اشکال خود دارد.
کتاب گان اثری زیبا است که میپرسد «چه میشود اگر...؟» و سپس جرأت یافتن جواب را دارد. این کتاب شبکهای از جادههای پر پیچ و خم است که تاکنون کسی از آنها عبور نکرده است. این داستانها در سه بخش گروهبندی میشوند: رفتن، ماندن و برنگشتن.
گان همواره یک نویسنده خلاق بوده و در اثر تحسینشده خود «موسیقی بزرگ» (2012) به کاوش در موسیقی تأثیرگذار و اندوهبار نیانبان اسکاتلندی میپردازد. گان 7 سال را صرف نوشتن این رمان کرد و توانست جایزه کتاب سال نیوزیلند در سال 2013 را برای آن کسب کند.
گرچه او سالهای زیادی در اسکاتلند زندگی کرده اما در اصل اهل نیوزیلند است. چشمانداز مناطق مرتفع اسکاتلند از ویژگیهای مکرر در مجموعه داستانهای گان است. او موفق به کسب جایزه کتاب سال شورای هنرهای اسکاتلند در سال 2007 برای کتاب «پسر و دریا» شد.
نوشتههای او فوقالعاده کنترلشده، غنی و ملودیک هستند. زنان و مردان داستانهای او که دائماً در معرض فاجعه یا تعجب قرار دارند، وقتی در شرایطی گرفتار میشوند سعی در فرار از آن میکنند.
طبیعت در داستانهای گان برای تقویت یک احساس و موافقت یا مخالفت با یک عمل به کار میرود. در «داستانی که او ممکن است برای خود بگوید» با زنی مواجه هستیم که توسط شوهر خود تحقیر میشود و با ورود یک راهب بودایی به روستای کوچکشان راه فراری روانی و معنوی برای خود مییابد و از طریق یک جنگل در نزدیکی روستا به دنبال این آرامش میگردد.
گان از به تصویر کشیدن صحنههای دردناک سرباز نمیزند: در یکی از «داستانهای کوهستان» پسری تنها شاهد خودکشی پدرش در صحنهای خشن است.
در یک کلام میتوان گفت آنچه گان ارائه کرده اثری استادانه در هنر داستانسرایی است.
نظر شما