حسین خسروی کتابی را به رشته تحریر درآورده است که روزهای جدایی و بعد از آن، وحدت حوزه و دانشگاه را روایت میکند.
این کتاب از سه بخش تشکیل شده است. در بخش اول با عنوان «آنروزها» سه روایت از همراهی و جدایی حوزه و دانشگاه قبل از انقلاب اسلامی، تشکیل اولین مراکز علمی میان مسلمانان و همچنین تلاشهای استعماری برای تفرقه میان حوزه و دانشگاه، فرا روی مخاطب قرار میگیرد. در بخش دوم که «این روزها» نام دارد، روایت وحدت حوزویان و دانشگاهیان در انقلاب اسلامی، وحدت و تفرقه از نگاه رهبران، روایتی از وحدت حوزه و دانشگاه در مبارزه علیه شاه، روایتی از تلاش برای وحدت تئوریک و روایتی از برخی از فعالیتهای بهثمر نشسته مورد بررسی قرار گرفته است. این کتاب با «روایت آخر» به پایان میرسد.
در مقدمه این کتاب که باهدف آشنايي مخاطب با دستاوردهاي فرهنگي انقلاب اسلامي و نشان دادن وضعيت حوزه و دانشگاه در دوران قبل و بعد از انقلاب تدوين شده است، میخوانیم:
«چه فرقی دارد میان حوزه و دانشگاه وحدت باشد یا نباشد؟ اصلا این وحدت چیست و به چه درد میخورد؟ حوزه و دانشگاه با علم سر و کار دارند، پس نقطه اشتراکشان علم است و اتفاقا نقطه افتراقشان هم. اگر علم را «مجموعه پاسخهای بشر به آنچه نمیداند» تعریف کنیم، میتوانیم بگوییم تفاوت و اختلاف در حوزه و دانشگاه ناشی از تفاوت آن دو در روش و شیوه پاسخگوییشان به این پرسشها است.
انسان از زمان حضورش بر زمین پیِ یافتن و فهمیدن اطرافش بوده و علم حاصل همین جستوجوست. انسان اجتماعیست و همیشه دوست داشته دانشش را نگه داشته به دیگران منتقل کند. این تمایل نهادهای آموزش و انتقال علم را بهوجود آورده است و نتیجه تفاوت در نوع علم تفاوت در نهادهای انتقالش بوده است. نهادهایی که یا به دین و دینداران مربوط بودهاند، که پاسخها را از وحی میگیرند، یا به چیزی غیر از آن، که پاسخها را از عقل منتزع بشری میگیرند. در اسلام این دو نهاد با هم همراه بودند، اما دسیسهها آنها را از هم جدا کردند و بعد مقابل هم قرار دادند. انقلاب اسلامی و رهبری امام دوباره این دو را همراه کرد.»
چاپ نخست کتاب «دستآوردهاي فرهنگي انقلاب اسلامي: كتاب حوزه و دانشگاه» نوشته حسین خسروی، در سال 1387 با شمارگان هزار نسخه توسط مؤسسه «نشر شهر» انتشار یافته است.
نظر شما