پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۳
صادقی رشاد: طبقه دانشگاهی سکولار نیست/ نیازمند تعامل برای تالیف متون درسی هستیم

حجت الاسلام و المسلمین دکتر صادقی رشاد معتقد است هر دو طبقه حوزوی و دانشگاهی طبقة دیندارند و مشکل وحدت حوزه و دانشگاه در تالیف متون مشکل تعاملی است.

حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر صادقی رشاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران( ایبنا) اظهار کرد: برخی تصور می‌کنند که وقتی از وحدت حوزه و دانشگاه یا علمای دین و علمای دانشگاهی سخن می‌گوییم، می‌خواهیم که به لحاظ رشته‌های علمی و یا نظام آموزشی یا دست‌کم سازمان و مدیریت، میان آنها وحدت ایجاد شود! همگی با هم مواد و مطالب و متون یکسانی را فرا بگیرند!

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: اما آنچه امام(ره) در نظرشان بود وحدت‌یابی جوهری و معرفتی است؛ نظر ایشان این است که با قبول این واقعیت که ما اکنون در کشور دو نظام آموزشی و دو نهاد علمی داریم و دو سلسله علوم و متون و آثار و کتاب هایی وجود دارد و با تحفظ بر این جهت که دو قشر اجتماعی نخبه در جامعه ما حضور دارند و خدمات متفاوتی را ارائه می‌کنند، و با فرض اینکه این‌ واقعیت‌های دوگانه غیر قابل فروکاهش‌اند و تبدیل و تحویل یکی از آن دو به دیگری نه مطلوب است و نه ممکن، باید این دو نهاد و نظام به جهاتی با هم مشترک بشوند و این دو طبقه با هم متحد گردند، و مراد و مقصد این است که این دو نهاد و نظام در «مبانی معرفتی»، در «منطق علمی»، در «غایت‌گزینی» به وحدت دست پیدا کنند، در این صورت، این دو طبقه در جبهة واحد قرار خواهند گرفت و همدیگر را تخریب نخواهند کرد؛ و هر دو با یک جهت‌گیری، عمل خواهند کرد، اتخاذ مبانی و منطق واحد نیز با رجوع به معارف و اصول تفکر دینی و با بازگشت به پیشینة تاریخی و معرفتی غنی و قویم خودی و بومی ممکن می‌گردد.

صادقی رشاد ادامه داد: به نظر بنده هر دو طبقه حوزوی و دانشگاهی طبقه دیندارند؛ طبقة روحانی و علمای دینی مفسر دینند، مبلغ دینند، طبقة دانشگاهی ایران نیز سکولار نیست، به ویژه دانشگاهی دوره انقلاب اسلامی و پس از پیروزی انقلاب طبقه‌ای عموماً و عمیقاً متدین و متعهد است؛ به نظر من در همة تاریخ دانشگاهی ایران و در میان همة ملل، هیچ طبقة دانشگاهی، به اندازه دانشگاهیان کنونی ایران، متدین و متعهد نبوده‌اند و نیستند.

 رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: هم به لحاظ کیفی یعنی از نظر عمق دینداری و التزام به دین و تعهد به انقلاب و ارزش‌ها و منافع و مصالح ملی، و هم از نظر کمی در گذشتة ایران و اکنون همة جهان، دانشگاهیان این همه دین‌فهم و دین‌ورز نبوده‌اند. دانشگاهی ما امروز دین را صحیح و صائب ‌فهم می‌کند و دقیق و درست عمل می‌کند؛ هرگز و هرگز در ادوار دیگر در ایران و احیاناً در سرزمین‌های دیگر جهان جز ایران، چنین نبوده است. وحدت حوزه و دانشگاه به این است که با مبانی دینی و بومی به منطق علمی دینی دست یابند و آنها را به کار ببرند، البته بدان جهت بر این توصیه و تأکید می‌کنیم که این مبانی و منطق و غایت‌ورزی، هم حق است هم با هویت ما سازگار است، و هم منافع و مصالح ملی ما را تأمین می‌کند.

صادقی رشاد افزود: در غایت‌گزینی نيز با هم تقابل نداشته باشند، يكدیگر را طرد و رد نکنند. هر دو هدفشان خدمت به دین و دنیای مردم و خدمت به نظام و منافع ملی باشد؛ با هم «تعامل» و بلکه «تعالم» کنند، یعنی علمشان را با هم مبادله کنند؛ آنچه را دانشگاهی فرا می‌گیرد به حوزه منتقل کند و حوزه آنچه را که دارد به دانشگاه ارائه کند؛ اين معنای وحدت حوزه و دانشگاه است. در این صورت، دیگر تفاوت دانش‌ها و محیط‌ها منشأ تهافت این دو طبقة نخبه نخواهد شد؛ درست به همان صورت كه در دانشگاه‌ها و حوزه‌ها، تفاوت رشته و واحد علمی موجب جدایی نیست؛ یکی مدیریت می‌خواند دیگری اقتصاد، یکی جامعه‌شناسی می‌خواند دیگری روان‌شناسی، یکی فلسفه می‌خواند دیگری فقه، یکی کلام می‌خواند دیگری تفسیر، اما این‌ها سبب نمی‌شود که یک قشر قلمداد نشوند.

وی افزود: البته تا وقتی که یک قشر دانش‌هایی را فرامی‌گیرد كه یکسره سکولار و بازآمده از دیار بیگانه و بلکه خصیم هستند و دیگري علومی را فرامی‌آموزد، یکسره بیگانه از زمانه و نظرات و نیازهای عصری، و میان آن دو تلاقی و تعامل تدبیرشده جریان ندارد، هیچ‌گاه به وضعیت مطلوب از حیث همدلی و همدستی دست نخواهیم یافت. اما اگر حوزه نقش خود را در تولید معرفت و تدوین متون و کتاب های مورد نیاز دانشگاه‌ها در بخش‌هایی که مماس با مبانی و موازین دینی است ایفا کرد؛ و دانشگاهی نیز وارد تعامل علمی و عملی با حوزه شد، مسأله هم از بنیاد حل می‌شود. آنگاه دانشگاهی ما علوم انسانی خواهد خواند اما علوم انسانیِ اسلامی. حوزوی ما نیز فقه و فلسفه خواهد خواند اما فقه و فلسفة کاربردی و ناظر بر نیازهای زمانه. در این وضعیت این دو قشر به وحدت می‌رسند زيرا مبانی و منابع یکسان می‌شود، منطق هم‌سان می‌شود و کاربرد همسو می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها