آثاری تازه از هارولد پینتر و هاوارد بارکر/ انتشار دو اثر از نمایشنامهنویسهای تاثیرگذار قرن بیستم از نشر بوتیمار
«درد خفیف» و «صحنههایی از اجرای یک اثر» عناوین دو نمایشنامه از آثار هارولد پینتر و هاوارد بارکر هستند که به تازگی منتشر شدهاند. شعله آذر و علیرضا فخرکننده به ترتیب نمایشنامههای پینتر و بارکر را ترجمه کردهاند.
«درد خفیف»
هارولد پینتر (Harold Pinter) نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان انگلیسی است که نخستین آثار او در دسته تئاتر ابزورد ((absurd قرار میگیرد. نمایشنامه «درد خفیف» نخستین بار با عنوان اصلی (A slight ache) در سال 1967 منتشر شد و در سال 1383 با ترجمه پیمان مجیدی تحت عنوان «درد مختصر» نخستین بار به فارسی برگردانده شد. کتاب حاضر ترجمه ای از شعله آذر مترجم چندین نمایشنامه از پینتر است.
آدمهای این نمایشنامه یک زن و شوهر مرفه هستند با یک فروشنده دوره گرد که ظاهرِ ژولیده و سکوت پیوسته او، مشغله ذهنی این زن و شوهر به نامهای ادوارد و فلورا میشود. در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
فلورا: تو ازش میترسی
ادوارد: نه نمیترسم.
فلورا: تو از یک پیرمرد مفلوک میترسی. آخه چرا؟
ادوارد: نمیترسم!
فلورا: ولی اون فقط یه پیرمرد مفلوک و بیآزاره.
از زیباترین بخشهای این نمایشنامه، خودگوییهای ادوارد در مقابل فروشنده دورهگرد است، بیآنکه فروشنده پاسخی بدهد. برای نمونه میخوانیم:
«ادوارد: شکی نیست که توی فکری که چرا دعوتت کردم توی خونه. لابد فکر می کنی ازت ترسیدم. اما کاملا در اشتباهی. من از تو نترسیدم. اصلا ترسناک نیستی. نهنه. هیچ چیزی بیرون این اتاق نمیتونه من رو بترسونه. راستش رو بگم، حالم رو به هم میزنی. یه سوالی میخوام بپرسم ازت. چرا از خروسخون تا بوقسگ دو در پشتی میایستی؟ چرا تظاهر میکنی کبریت فروشی؟ چیشده، لعنتی؟»
بخش پایانی کتاب یک یادداشت تحلیلی از مترجم درباره آثار پینتر و به خصوص این نمایشنامه است. شعله آذر در این یادداشت با اشاره به «تهدید» به عنوان مضمون مشترک غالب آثار پینتر و سکوت فروشنده دورهگرد این نمایشنامه به مثابه نشانه این تهدید مینویسد: «سکوت موحشی که در پیرمرد تجسم یافته، فلورا را نیز مانند همسرش به نابودی مطلق میکشاند و او را دچار کوری از نوع دیگری میکند. این شومی ناشناخته که به ظاهر، بیرون در، انتظار آن دو را میکشد، تجلی حس ناامنی، ترس و تهدید و در انتها مرگ است که به دعوت ادوارد و در یک فرافکنی خارقالعاده احضار می شود.»
بر اساس اطلاعات وبسایت کتابخانه ملی، از هارولد پینتر تاکنون نمایشنامههای «اتاق و بالابر غذا»، «اتاق و پیشخدمت گنگ»، «اتاق و مستخدم ماشینی»، «ازخاکستر به خاکستر»، «زبان کوهستانی»، «ایستگاه ویکتوریا، صداهای خانواده»، «بازگشت به خانه»، «پیشخدمت»، «جشن تولد»، «خیانت»، «در جستجوی زیمان از دست رفته»، «آسایشگاه»، «روزگار قدیم»، «زیرزمین»، «سرایدار»، «شبی بیرون از خانه»، «صدای پا»، «فاسق»، «کلکسیون»، «کوتولهها»، «مدرسه شبانه» و «یادداشت کوئیلر» از وی به فارسی ترجمه و منتشر شدهاند.
شعله آذر (متولد 1346) نویسنده و مترجمی است که ترجمه بیش از 10 عنوان کتاب را در کارنامه خود دارد. بعد از نمایشنامههای «پیشخدمت»، «خیانت»، «جشن تولد»، «درد خفیف» چهارمین نمایشنامهای است از پینتر که با ترجمه وی منتشر میشود.
چاپ اول نمایشنامه «درد خفیف» در 64 صفحه با شمارگان هزار نسخه و بهای پنجهزار و 100 تومان از سوی انتشارات بوتیمار روانه بازار شده است. رضا حیرانی مدیرهنری این مجموعه نمایشنامهها بوده است.
«صحنههایی از اجرای یک اثر»
هاوارد بارکر (Howard Barker)متولد 1946 نمایشنامهنویس انگلیسی و مبدع اصطلاح «تئاتر فاجعه» (Theatre of Catastrophe) است که نمایشنامه «صحنههایی از اجرای یک اثر» از او نخیتسن بار در سال 2012 و با عنوان اصلی «Scenes from an execution» منتشر شده است. ترجمه فارسی کتاب حاضر را علیرضا فخرکننده بر عهده داشته است.
این نمایشنامه در 20 صحنه نوشته شده و 12 شخصیت دارد که موضوع هنر و هنرمند و مسائل پیرامونی و در پیوند با آنها در کانون اثر قرار میگیرند. یک کارگاه نقاشی در ونیز، یک قصر، سربازخانه، استودیوی نقاشی، کلیسا، زندان و نمایشگاه صحنههایی هستند که اتفاقات نمایشنامه در آنها میگذرد.
یک نقاش زن (گالاکتیا)، یک نقاش مرد(کارپتا)، یک منتقد هنری (ریورا)، فرماندار ونیز (اورجنتینو)، دریادار (سافیچی)، مجروح جنگی (پرودو)، دادستان (پاستاچیو) و اسقف اعظم برخی آدمهای این نمایشنامه هستند.
در بخشی از صحنه هشتم این نمایشنامه که در سربازخانه میگذرد، میخوانیم: «گالاکتیا: سیمتر بالاتر از سطح زمین، توی این تاریکی نشستم، روی این تختهها که لقاند و مدام غژغژ میکنن، با این شبپرهها که اونقدر دور این شمعها گشتن که روانشون پاکشده، یه کسی باید از طرف این مرده ها حرف بزنه. یه کسی باید صداهای اون ها رو به گوش بقیه برسونه. نه اینکه دردی رو که میکشند یا وضعیت رقتبارشون رو نشون بده و ترحم بقیه رو برانگیزه، بلکه فقط انزجارشون رو شعلهور کنه. یه انزجار ریشهار و بیقید و شرط. خون از قلمو بچکه و جنون بیداد کنه.»
بخش پایانی کتاب را مقاله مفصّل علیرضا فخرکننده با عنوان «سیاه در دل خود رنگها دارد: خوانشی تحلیلی از نمایشنامه صحنه هایی از اجرای یک اثر» تشکیل میدهد. این مقاله سال 2012 در دانشگاه وارویکِ انگلستان ارائه شده است.
فخرکننده در پیش گفتار این مقاله، نمایشنامه «صحنههایی از اجرای یک اثر» را سومین و آخرین حلقه از سهگانه بارکر در دهه هشتاد معرفی میکند و با اشاره به تفاوتهای اصلی این اثر با دو اثر دیگر، مبنای خوانش انتفادی اش از ای نمایشنامه را سه چیز معرفی میکند: زیباییشناسی هنر و هنرمند (واقعگرایی و شور شناسی)، تبارشناسی بدن و تفسیر هرمنوتیکی.
«در آمد و پسزمینه تاریخ نمایشنامه»، «شورمندی و واقعگرایی»، «هویت ملی و ملی گرایی: بدن، ایدئولوژی و هنر»، بخشهای مختلف این مقاله ارزشمند هستند که با نگاهی به نظریات برخی متفکران قرن بیستم از جمله ت. تئودور آدورنو، ژیل دلوز، کیرکگارد، آندره برتون، مارتین اسلین و... به تحلیل و واشکافی لایههای مختلف نمایشنامه میپردازد.
هاوارد بارکر از سال 1970 تا 2009 نزدیک به 100 نمایشنامه صحنهای، رادیویی و تلویزیونی نوشته است که از آن میان تنها 5 نمایشنامه به فارسی برگردانده شده است. نمایشنامههای «تاریخ و فاجعه»، «ترحم در تاریخ»، «رخ دادنیها»، «سرزنش بیپایان» و آثار دیگری به نام «قصر» و «مرگ، آن یگانه و هنر تئاتر» از سال 1389 به بعد، منتشر شدهاند که ترجمه همگی آنها را علیرضا فخرکننده بر عهده داشته است.
چاپ اول نمایشنامه «صحنه هایی از اجرای یک اثر» به همراه مقاله ای تحلیلی از مترجم در 180 صفحه با شمارگان هزار نسخه و بهای 13 هزار و 500 تومان از سوی انتشارات بوتیمار روانه بازار شده است.
نظر شما