دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۱
فیروز زنوزي جلالي: داستان نویسی را دست کم گرفته‌ایم/ نوشتن یک داستان شش دانگ کوتاه بسیار سخت‌‍‌تر از نوشتن رمان است

فیروز زنوزي جلالي در کارگاه داستان نویسی گفت: ما داستان نویسی را خیلی دست کم گرفته‌ایم، با نگاهی اجمالی به داستان‌هایی که نوشته می‌شود می‌بینیم اکثر این داستان‌ها مال خودمان نیست و همان چیزهایی است که در داستان نویسی کهن ما وجود داشته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) كارگاه داستان‌نويسي فيروز زنوزي جلالي، نويسنده ادبيات داستاني، عصر امروز(دوشنبه 6 بهمن 93) با حضور جمعي از نوقلمان در سراي اهل قلم برگزار شد.

زنوزي جلالي در این کارگاه با چند توصيه به نوقلمان گفت: وقتی متن‌هایی را که نویسندگان نوقلم می‌نویسند می‌خوانم، به این نتیجه می‌رسم که مشکلات زیادی در نثر این دوستان وجود دارد. نکات زیادی وجود دارد که همواره باید از سوی یک نویسنده مورد توجه قرار گیرد. مثلا باید ببینیم که نویسنده چه می‌خواهد بگوید و چگونه این مطالب را بیان می‌کند.
 
وی ادامه داد: جهان بینی نویسنده و میزان اشرافش نسبت به موضوعات مختلف و موضوع داستان و همچنین اینکه چه موضوعاتی در اطرافش می‌گذرد از نکات مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
 
زنوزی گفت: یک داستان خوب داستانی است که بلافاصله نظم چیزی را در ابتدا به هم بزند و هرچه این بهم خوردگی زودتر اتفاق بیفتد داستان درست‌تر و به قاعده‌تر خواهد بود. در برخی موارد دیده می‌شود که نویسنده به گونه‌ای می‌نویسد که انگار صحنه تئاتر را روایت می‌کند.
 
وی ادامه داد: از طرفی پایان داستان هم مانند شروع داستان بسیار مهم است. در بسیاری مواقع می‌بینیم نویسنده داستانی را به خوبی می‌نویسد و ادامه می‌دهد، درحالی که نمی‌تواند پایان کار را به خوبی جمع کند و داستان جمع بندی ناقص و ناموزونی دارد.
 
این نویسنده تصریح کرد: واقعیت این است که ما معمولا می‌شنویم در حالی که به عنوان یک نویسنده باید خوب گوش دهیم. از طرفی خواندن یک نویسنده با خواندن یک مخاطب عادی تفاوت دارد. نویسنده باید با دقت کتاب‌ها را بخواند نه اینکه فقط آن را مرور کند. نویسندگان باید بیشتر بیندیشند تا اینکه فکر کنند. باید نظر کنند تا اینکه ببینند. وقتی این اتفاقات رخ ندهد منتهی می‌شود به تولید یکسری داستان‌های سطحی و دم دستی.
 
وی ادامه داد: نویسنده باید معظلات و مشکلات دنیای خویش را بداند و به آنها آگاه باشد. در واقع یک نویسنده باید آئینه زمان خویش باشد. ما داستان نویسی را خیلی دست کم گرفته‌ایم. با نگاهی اجمالی به داستان‌هایی که نوشته می‌شود می‌بینیم اکثر این داستان‌ها مال خودمان نیست و همان چیزهایی است که در داستان نویسی کهن ما وجود داشته است.
 
زنوزی با بیان اینکه نوشتن یک داستان شش دانگ کوتاه بسیار سخت‌‍‌تر از نوشتن یک رمان است، افزود: نویسنده نباید به هر سوژه‌ای تن دهد. نباید سوژه را از بیرون از محیط، جغرافیا، خانواده و باورهای خودمان بگیریم و دنبال کنیم. البته نباید واقعت‌های محیط اطرافمان را همانگونه که هست، بازگو کنیم باید از این واقعیت‌ها سوژه بگیریم و آنها را با استفاده از تخیلاتمان بپرورانیم.
 
وی در ادامه به مقوله «مقاله- داستان» اشاره کرد و گفت: گاهی داستان‌ها به صورت مقاله-داستان نوشته می‌شوند. این مقوله ریشه قدیمی دارد و در آن روایتی را بهانه قرار می‌دهند برای شرح سفرها و ایدئولوژی‌ها. در این مقوله غالبا دو انسان اندیشمند روبه‌روی هم قرار می‌گیرند و درباره هر موضوعی که دغدغه آنهاست صحبت می‌کنند و به بحث می‌نشینند. در این نوع داستان، شخصیت‌ها یا خیلی خوب‌اند یا خیلی بد، مانند برخی از آثار احمد محمود.
 
زنوزی گفت: معمولا در داستان کوتاه باید اتفاقی بیفتد و موقعیتی تغییر کند و شخصیت اصلی داستان از نقطه الف به نقطه ب حرکت کند و شخصیت دچار استحاله شود. البته امکان و شرایط بروز شخصیت اصلی به معنای گسترده و مورد انتظار مانند رمان در داستان کوتاه وجود ندارد.
 
وی ادامه داد: همچنین در داستان نویسی باید از مطلق‌نگری پرهیز کنیم. شخصیت‌های داستان نباید به گونه‌ای توصیف شوند که فرازمینی به نظر برسند. در این شرایط مخاطب نمی‌تواند با شخصیت داستان ارتباط برقرار کرده و با آن همزادپنداری کند.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها