ولایتی در بخش آغازین هر مجلد، دلیل نگارش این مجموعه را توضیح داده و نوشته است: «در دو سه قرن اخیر، هجوم فرهنگی و نظامی و سیاسی و اقتصادی استعمار موجب رخوت و عقبافتادگی جوامع مسلمان شد ولی بیداری اسلامی قرن گذشته و معاصر، و خیزش اسلامی چند دهه اخیر موجب حرکت مسلمانان گردید. تلاشهای نخستین در جهت رهایی از سلطه نظامی و سیاسی و کسب آزادی و استقلال بود و اکنون زمان بیداری فرهنگی و احیای اعتمادبهنفس اسلامی و ایرانی فرارسیده است.
برای تحقق چنین حرکتی، از جمله اقدامات اساسی، معرفی و بازشناساندن بزرگان تمدن اسلام و ایران، و بازتعریف ارزشهای اعتقادی اسلامی و هویت ملی است. ...»
جلد 87 این مجموعه به «ابوحنیفه دینوری» اختصاص دارد. در کتاب «ابوحنیفه دینوری» که در سه فصل گردآوری شده، مؤلف در فصل اول به معرفی مغازینویسان، نویسندگان تواریخ محلی، محققان در انساب و تواریخ ایام عربهای پیش از اسلام پرداخته است. بخش اصلی کتاب از فصل دوم آغاز میشود که به «زندگانی ابوحنیفه دینوری» اختصاص دارد. در فصل سوم نیز آثار ابوحنیفه معرفی و دو کتابش با عنوانهای «النبات» و «اخبار الطوال» بررسی شدهاند.
مؤلف درباره علم و تیزهوشی ابوحنیفه داستانی را از کتاب «زندگانی و آثار علمی ابوحنیفه دینوری» نوشته تقی تفضلی نقل کرده است:
«روایت شده که زمانی که مبرّد به شهر دینور وارد شد، میزبان او در آن شهر عیسی بن ماهان بود که از مبرد سؤالی درباره معنی یک کلمه عربی کرد. عیس از مبرد پرسید که ای شیخ، گوسفند مجثّمه که پیامبر اکرم (ص) مردم را از خوردن آن نهی کردهاند چگونه گوسفندی است؟ ولی مبرد در آن لحظه حافظهاش یاری نمیکرد که به او کمک فکری دهد؛ در نتیجه از جانب خود معنی اشتباهی را گفت، با اینکه میدانست درست نیست. جوابش این بود که یعنی گوسفند کمشیر و گوسفند مجثمه مانند گوسفند لَجبه کمشیر است و برای تعبیر اشتباهش سندی هم آورد که شعری اینچنین بود: لم یبق من آل الحمید نسمه/ الا عنیز لجبه مجثمه (جانداری برای خاندان حمید باقی نمانده است، مگر یک بز کوچک کمشیر). همینطور که آنها سرگرم صحبت بودند، پردهدار وارد شد و ورود ابوحنیفه دینوری را اجازه گرفت و ابوحنیفه دینوری هم وارد مجلس آنها شد و همان پرسش را هم از ابوحنیفه دینوری کردند. ابوحنیفه دینوری با شاهدی مؤثق پاسخ درست این پرسش را چنین گفت که گوسفند مجثمه گوسفندی است که پاهایش به زمین فرو رفته است و به زمین چسبیده است و، از پشت، گردن او را سر بریدهاند. بدین ترتیب، جواب قبلی را کاملا رد کرد. کسانی هم که در مجلس حضور داشتند از مبرد پرسیدند تو که معنی دیگری را درباره آن کلمه گفته بودی و ابوحنیفه دینوری هم چیز دیگری میگوید. مبرد که میدانست سخن ابوحنیفه دینوری درست است به اشتباه خویش اعتراف کرد و گفت به سبب شهرتی که در میان شما داشتم نمیخواستم بگویم معنی فلان کلمه را نمیدانم و برای همین پاسخی از خود ساختم که اشتباه بود.»
ابوحنیفه دینوری آثار متنوعی در علوم و فنون مختلف همچون جغرافیا، گیاهشناسی، حساب، جبر، هندسه، تاریخ و علوم فلکی نوشته است. در این کتاب به نقل از صفحه 132 کتاب «الفهرست»، ابن ندیم پانزده جلد کتاب از ابوحنیفه نام برده است که برخی از آنها عبارتاند از: النبات، الفصاحه، الانواء، القبله و الزوال، جواهر العلم، حساب الدور، الوصایا، الرّد علی لغذه الاصفهانی.
«ابوحنیفه دینوری» نوشته دکتر علیاکبر ولایتی با شمارگان 500 نسخه به بهای چهار هزار تومان در سال 1393 توسط انتشارات «امیرکبیر» به چاپ رسیده است.
نظر شما