یکشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۶
قصه زندگی فارابی روایت شد

انتشارات تیرگان، کتاب «قصه زندگی فارابی» نوشته زینب یزدانی با تصویرگری مریم میرحسینی مطلق را برای کودکان گروه سنی «ب و ج» منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) زینب یزدانی در کتاب «قصه زندگی فارابی» به عنوان دهمین جلد از مجموعه «بزرگان ایرانی» ماجرای یکی از دانشمندان قدیم ایرانی به نام «محمد فارابی» را برای کودکان گروه سنی «ب و ج» از دوران کودکی تا بزرگسالی بیان می‌کند.
 
ماجراهای این کتاب از زبان خود این اندیشمند بزرگ در قالب پنج قصه به هم پیوسته با نام‌های کودکی و قصه پدر، پیشنهاد استاد، سفر به بغداد، نور چراغ پاسبانان و ارزش واقعی یک دانشمند بیان می‌شوند.
 
در یکی از این قصه‌ها می‌خوانیم: «مادر راست می‌گفت. پدرم فرمانده سپاه سامانیان بود. برای همین همیشه دیر به خانه می‌آمد و تلاش می‌کرد تا به کارهای فرماندهان و سربازان خود نظارت داشته باشد. گاهی که زودتر به خانه می‌آمد، بعد از خوردن شام، مرا در آغوش می‌گرفت به اتاقم می‌برد و در رخت خوابم می‌گذاشت. کنارم دراز می‌کشید. با دست‌های مهربانش موهایم را نوازش می‌کرد. من هم از فرصت استفاده می‌کردم و از او می‌خواستم از خاطرات جنگ بگوید...»
 
در بخش دیگری از این کتاب می‌خوانیم: «نمی‌دانم چرا هرقدر از فاراب دورتر می‌شدم دلتنگی‌ام بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد. دلم می‌خواست به اندازه یک دریا گریه کنم. اما وقتی به یاد حرف‌های پدرم می‌افتادم، بغضم را می‌خوردم و سعی می‌کردم دلتنگی‌هایم را فراموش کنم. چند روزی طول کشید تا به بغداد برسم...
استادان مدرسه بغداد اصلا قابل مقایسه با استادان قبلی‌ام نبودند. بیشترشان از روی کتاب‌هایی که خودشان نوشته بودند، به دانشجویان درس می‌دادند. بسیار با سواد بودند و درمورد هر موضوعی که در کلاس مطرح می‌شد، اطلاعات زیادی به دانشجویان می‌دادند...»
 
‌ انتشارات تیرگان، کتاب «قصه زندگی فارابی» را در قالب 48 صفحه با شمارگان سه هزار نسخه منتشر کرده است. علاقه‌مندان می‌توانند این کتاب را با بهای 50 هزار ریال خریداری کنند.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها