آقاخانی: نظارتی بر ترجمه و انتشار نمایشنامهها وجود ندارد/بسیاری از نمایشنامهنویسان اروپایی در ایران بیشتر از کشور خودشان معروف هستند
ایوب آقاخانی در نشست «بررسی نمایشنامههای منتشر شده در سال 1393» گفت که نظارتی بر ترجمه و انتشار نمایشنامه در ایران وجود ندارد و همین مساله باعث شده تا آثار نویسندگان سطحپایین اروپایی با ترجمههایی بد منتشر شده و مخاطبان و دانشجویان تئاتر را گمراه کند. آقاخانی همچنین اشاره کرد که انتشار چندین و چندباره ترجمه آثار برخی نمایشنامهنویسان بیارزش اروپایی باعث شده تا این نویسندگان در ایران بسیار بیشتر از کشور خود معروف شوند.
عدم نظارت بر انتشار نمایشنامه در ایران
ایوب آقاخانی، نمایشنامهنویس، بازیگر، کارگردان و مدرس تئاتر در این نشست گفت: متاسفانه در فضای انتشار کتابهای تئاتری در ایران، هیچ نظارتی بر انتشار نمایشنامهها به ویژه نمایشنامههای ترجمهای وجود ندارد. در این بازار نشر آثار بسیار زیادی از نویسندگان غربی منتشر میشود که هیچگونه ارزشی نداشته و ضرورتی برای انتشار آنها وجود ندارد.
وی افزود: نمایشنامهنویسی مانند «یون فوسه» یک نویسنده دسته چندم اروپایی است که در ایران بیشتر از کشور خود معروف است. جالب است که فقط ناشر ایرانی آثار این نویسنده، کارهای او را با اهمیت میداند. همچنین آرتور کوپیت، نمایشنامهنویس معاصر آمریکایی نیز، یک نویسنده متوسط است، اما چون نظارتی بر روند ترجمه و انتشار نمایشنامه در ایران نیست، هرکدام از آثار او چندین و چند بار از سوی مترجمان و ناشران مختلف به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
آقاخانی همچنین اضافه کرد: در کنار عدم ضرورت برای ترجمه و انتشار، باید به ترجمه غلط و فارسی بد این نمایشنامهها نیز اشاره کرد. بهعبارتی مخاطب با نمایشنامهای روبهروست که جملات آن گنگ و نامفهوم است و روند قصه مشخص نیست و البته موقعیت نمایشی جالبی نیز ندارد. فاجعه اینجا رخ میدهد که یک دانشجوی تئاتر، به ویژه در گرایش ادبیات نمایشی یا نمایشنامهنویسی برای یادگرفتن به سراغ مطالعه این ترجمهها میرود.
سرعت در انتشار کتاب، مشکلات بسیاری آفریده است
آقاخانی در بخش دیگری از سخنان خود، مشکلاتی را که برخی ناشران تئاتری برای بهدست آوردن سود بیشتر، موجب شدهاند، به این شرح بیان کرد: سرعت در انتشار یکی دیگر از معضلاتی است که امروزه باعث بسیاری از مشکلات شده است. در این چند سال اخیر بسیاری از ناشران برای آنکه زودتر از همه کتابها و یا نمایشنامههای نویسندهای را که «مد» شده، منتشر کنند، چهار دانشجوی زبان نابلد را استخدام کرده و آنها نیز با کمک نرمافزارهای ترجمه، به سرعت هرچه تمامتر به ترجمه آثار اقدام میکنند و کیفیت چنین ترجمهای نیز نیازی به توضیح ندارد.
بازیگر نقش افلاطون در نمایش «سقراط» در ادامه با اشاره به این نکته که در دهه اخیر، میزان مطالعه نمایشنامه به شدت کاهش پیدا کرده است، گفت: ترجمه بد و سانسور شدید و غیرعلمی، باعث شده تا میزان مطالعه نمایشنامه در ایران، به ویژه در میان دانشجویان تئاتر به شدت کاهش پیدا کند، هرچند که تنها دلایل کم شدن مخاطبان صرفا این موارد نیستند.
اقتصاد نشر ایران به شدت بیمار است
آقاخانی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از روند معمول جریان اقتصاد نشر در ایران گفت: یک اشکال عمده ناشران ایران توجه بیحد و حصر آنها به مساله سودجویی است. تاکنون 22 عنوان کتاب با تالیف یا ترجمه من منتشر شده است که البته اکنون حقوق هیچکدام از آنها را در اختیار ندارم، یعنی ناشر من حق دارد حتی تا 40 نوبت دیگر هم کتاب من را منتشر کند و سودش را ببرد، بدون آنکه ریالی به من بپردازد.
مدرس گروه تئاتر دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، در ادامه اظهار کرد: برای انتشار کتابهایم در مجموع با هفت ناشر کار کردهام و تقریبا همه آنها با محاسباتی مطلقا اقتصادی به چاپ کتاب فکر میکنند. منظورم از محاسبات مطلقا اقتصادی این است که این ناشران با من مولف به گونهای برخورد میکنند که انگار همین که دارند کتاب را منتشر میکنند، لطف بزرگی کردهاند و بنابراین نباید به حقوق مولف کوچکترین توجهی داشته باشند. این در صورتی است که زندگی مولف و یا مترجم از راه انتشار کتابهایش تامین میشود.
آقاخانی همچنین با اشاره به این نکته که اقتصاد نشر در ایران به شدت بیمار است، گفت: من از برخی ناشرانم بهجای دستمزد، تعدادی از نسخههای کتاب خودم را گرفتم. هرچند که ممکن است این نکته تفاهم خوب من با ناشر را برساند ولی این روند یک شوخی است.
باور کنید ترجمه نمایشنامه کار آسانی نیست
علی اکبر علیزاد، مترجم، نمایشنامهنویس، کارگردان و مدرس تئاتر نیز دیگر سخنران این نشست بود. وی در بخشی از سخنان خود گفت: امروزه با گسترش امکانات فضای مجازی و راهاندازی سایتهایی چون translate.google بسیاری با این تصور که دیگر ترجمه کار آسانی شده، وارد فعالیت در ترجمه نمایشنامه شدهاند و این مساله یکی از مهمترین دلایل عدم کیفیت بسیاری از ترجمههای منتشر شده در این سالهای اخیر است.
وی افزود: همه ناشران باید شورای علمی و ویراستارانی متبحر داشته باشند، تا متنی را که مترجمان تحویل میدهند را با متون اصلی مقابله کنند. متاسفانه در این چند سال اخیر بسیار شاهد بودهایم که ترجمههای فارسی نمایشنامهها با متن اصلی مطابقتی ندارند.
مترجم نمایشنامه «اولئانا» اثر دیوید ممت در ادامه با اظهار تعجب از شتاب ناشران در زمینه انتشار ترجمه متون نمایشی، گفت: واقعا شتاب ناشران برای چاپ نمایشنامه برای من بسیار عجیب است، اما نکته عجیبتر از آن این است که ما با وجود شتابزدگی ناشران در چاپ نمایشنامه از جریانهای روز تئاتر در جهان بسیار عقب هستیم. به عبارتی ما نسل جدید نمایشنامهنویسان آمریکایی و یا حتی نسل جدید نمایشنامهنویسان آلمانی و فرانسوی را اصلا نمیشناسیم.
احترام به مخاطب باعث بارور شدن اقتصاد نشر میشود
علی اکبر علیزاد که خود به عنوان مشاور نشر بیدگل در زمینه ترجمه و انتشار کتابهای حوزه تئاتر فعالیت دارد، در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به لزوم احترام به شعور مخاطبان، گفت: سازوکار نادرست اقتصاد نشر در ایران، بعضا باعث شکست خوردن برخی ناشران شده است که تمام تلاش خود را برای تولید و انتشار مناسب کتاب گذاشته بودند. یکی از این ناشران شکست خورده «نشر تجربه» است که علیرغم انتشار کتابهایی مناسب در حوزه تئاتر، متاسفانه ورشکست شد.
این مترجم همچنین اضافه کرد: به نظرم احترام به شعور مخاطبان باعث بارور شدن اقتصاد نشر میشود. یکی از ناشرانی که توانست خود را در بازار نشر کتابهای تئاتر نگه دارد و امروزه به سوددهی مناسب هم از این کتابها برسد، نشر بیدگل است. بهنظر من مهمترین دلیل برای موفقیت بیدگل، احترامی است که به مخاطبان خود میگذارد. این ناشر هم از نظر کیفیت محتوا و هم از نظر کیفیت چاپ تمام تلاش خود را میکند.
80 درصد نمایشنامه20 درصد تئوری
عابس خلقی، محقق حوزه تئاتر نیز در این نشست گفت: آماری که از سوی مراجع رسمی منتشر شده در سال 93، 80 درصد کتابهای منتشر شده در حوزه تئاتر، نمایشنامه بوده و 20 درصد باقیمانده به بخشهای دیگر این حوزه اعم از تئوری، خاطرهنگاری و... تعلق داشتند. سوال اینجاست که چرا باید در طول یکسال این همه نمایشنامه منتشر شوند؟
وی افزود: بیشتر نمایشنامههای منتشر شده نیز تالیفی و به قلم نمایشنامه نویسانی چون محمد چرمشیر، ایوب آقاخانی، قطب الدین صادقی و... است. یعنی نمایشنامههای نویسندگان جوانتر در میان این آثار منتشر شده نیست. سوال مهم دیگر این است که آیا اعتمادی به آثار نویسندگان جوان وجود ندارد؟
نظر شما