سی و سومین جلد از مجموعه «خانه درختی سحرآمیز» با عنوان «کارناوال در نور شمع» نوشته مری پوپ آزبرن، نوجوانان را در قالب سفری پرماجرا به ونیز میبرد و با شگفتیهای آنجا آشنا میکند.
نشر نخستین برای نخستین بار در ایران، 28 جلد از سری نخست این مجموعه (مأموریتهای مورگن، کتابدار شاه آرتور) با برگردان هوری عدل طباطبایی منتشر کرده است. سری جدید این مجموعه از شماره 29 با عنوان سفر به سرزمین جادویی آرتور شاه با مأموریتهای هیجانانگیز از طرف مرلین به جک و آنی منتشر میشود.
کتاب «کارناوال در نور شمع» سی و سومین جلد از این مجموعه است و ماجرای خانه درختی سحرآمیز در درباره سفر به ونیز را در قالب 9 فصل بیان میکند.
آنچه در خانه درختی این شماره در سفر به ونیز آمده است عبارتند از: « کتاب جادو، کارناوال، بانوی بزرگ دریاچه، موشها!، لورنزو، فاجعه، پادشاه و حاکم، بازگشت در صبح، نقاشی». در پایان کتاب نیز اطلاعات بیشتری درباره شهر ونیز بیان شده است.
«کارناوال در نور شمع» پنجمین کتاب از سری جدید کتابهای خانه درختی سحرآمیز تحت عنوان مأموریتهای مرلین است. در چهار کتاب اول مأموریتهای مرلین جک و آنی به مکانهای افسانهای و دنیاهای خیالی سفر کردند و در این سفرها ماجراهای جادویی اتفاق افتاد. در این کتاب نیز آنها به ونیز سفر میکنند.
مری پوپ آزبرن در مقدمه این کتاب مینویسد: «من خیلی دوست دارم درباره دنیاهای خیالی و همچنین زندگی واقعی، کتاب بنویسم. بنابراین در کتاب بعدی مأموریتهای مرلین هر دو مطلب را با هم ترکیب خواهم کرد و جک و آنی با ماجراهای خیالی در زمانهای واقعی به مکانهای واقعی خواهند رفت. یکی از شگفتانگیزترین مکانهایی که من در عمرم دیدهام شهر ونیز است.
ونیز روی دریاچهای از آبهای کمعمق دریا و تعدادی جزیره، بین سرزمین اصلی ایتالیا و دریای آدریاتیک ساخته شده. کانالها، هنر، معماری و جو حاکم بر فضای آن چیزهایی است که باعث شده ونیز یکی از زیباترین شهرهای دنیا باشد. نوشتن ماجراهایی که در ونیز واقع میشود، میتوانست برای چندین ماه هر روز مرا در خیال به ونیز ببرد. کار روی این کتاب، سفری بسیار هیجانانگیز بود.»
در فصل نخست این کتاب با عنوان «کتاب جادو» میخوانیم: «در فراگ کریک سپیده داشت میدمید. جک درخشیدن نوری را بالای سرش دید و به طرف آن دوید. آنقدر سریع میدوید که نمیتوانست صدای برخورد پاهایش روی زمین یخ زده از سرمای زمستان را بشنود و احساس کند.
وقتی به نور نزدیکتر شد، توانست خانه درختی سحرآمیز را روی بلندترین درخت بلوط ببیند. پسر و دختری داشتند از پنجره به بیرون نگاه میکردند. دختر موهای تیره و فرفری و چشمهای آبی به رنگ دریا و پسر موهای ژولیده قرمز و لبخندی بر لب داشت. هر دو برای جک دست تکان دادند و او احساس شادمانی زیادی کرد.
ـ جک، جک! بیدار شو. جک چشمهایش را باز کرد. خواهرش آنی کنار تختخواب او ایستاده بود. کت زمستانی بر تن داشت. بیرون هوا اندکی روشن شده بود.
آنی گفت: «همین الان خواب خانه درختی را دیدم. ما داشتیم در سپیدهدم در جنگل میدویدیم. وقتی به خانه درختی رسیدیم، تدی و کتلین منتظرمان بودند.» جک نشست و خوابآلود گفت: «من هم همین خواب را دیدم!» آنی گفت: «پایین میبینمت.» و از اتاق برادرش بیرون رفت. جک از رختخواب بیرون پرید. عینکش را بر چشم گذاشت. لباسهایش را پوشید. کت زمستانی و کولهپشتیاش را برداشت و بیسروصدا از پلهها پایین رفت و از در جلو قدم به ایوان گذاشت. آنی در ایوان جلو خانه منتظرش بود. هوای ماه فوریه سرد بود و چمنهای یخزده برق میزد...»
مری پوپ آزبرن درباره چگونگی نوشتن این کتاب میگوید: «من تصمیم گرفتم یک داستان درباره ونیز بنویسم. چون مایل بودم دوباره به این شهر شگفتانگیز بروم. چند سال پیش به ونیز رفته بودم. وقتی به خانه برگشتم دایم به آنجا فکر میکردم. به خصوص به اولین شبی که به میدان سن مارکو و یاسن مارک رفتم. زیبایی حیرتانگیز معماری میدان را به خاطر میآورم و کافهها در هوای آزاد با نور شمع روی میزها، نوای شیرین موسیقی که موزیسینها با لباسهای رسمی تاکسیدو ویولون مینواختند. خیلی دلم میخواست دوباره به ونیز بروم و چه بهانهای بهتر از آنکه کتابی درباره آن بنویسم...»
از دیگر کتابهای این مجموعه میتوان به «دایناسورها قبل از تاریکی، شب نینجاها، امشب در کشتی تایتانیک، سونامی در تعطیلات هاوایی، سفر به سرزمین جادویی، قصر تسخیر شده در شب هالوین، تابستان افعی دریایی و زمستان جادوگر یخ» اشاره کرد.
انتشارات نخستین، کتاب «کارناوال در نور شمع» را در قالب 96 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه منتشر کرده است. علاقهمندان میتوانند این کتاب را با قیمت 50 هزار ریال خریداری کنند.
نظر شما