چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۷
رکود فعالیت‌های پژوهشی کتابخانه مجلس در دو سال اخیر نگران کننده است

سیدسعید میرمحمد صادق، معاون پیشین پژوهش کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی معتقد است در دو سال اخیر، عمده فعالیت‌های سودمندی که پیش از این در کتابخانه مجلس و زیرمجموعه‌های آن انجام می‌شد، متوقف یا به شدت دچار رکود شده‌ که این موضوع نگران کننده است؛ این مشکلات را به ویژه در مدیریت منابع انسانی، انتشارات و بخش پژوهش، می‌توان مشاهده کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، با توجه به اهمیت کتابخانه مجلس برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به کتاب، مدیریت این کتابخانه نیز از حساسیت بالایی برخوردار است، به همین دلیل «ایبنا» در گفت‌وگو با صاحبنظران و کارشناسان، جویای عملکرد چندین ساله این کتابخانه در دوره‌های مختلف مدیریتی و ویژگی‌های مدیر این کتابخانه شده است.

آنچه در ادامه می‌آید، بخش دوم گفت‌وگوی نسبتا طولانی این رسانه با سیدسعید میرمحمد صادق، معاون پیشین پژوهش کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی است.

میرمحمد صادق: کتابخانه مجلس در زمینه انتشار کتاب در دو سال اخیر کار خاصی نکرده است
سیدسعید میرمحمد صادق، معاون پیشین پژوهش کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در دوران مدیریت حجت‌الاسلام رسول جعفریان اعتقاد دارد که پس از استعفای جعفریان، دیگر کار چندانی در زمینه پژوهش و انتشار کتاب در این مرکز، صورت نگرفت و اکثر کتاب‌هایی که پس از رفتن آقای جعفریان منتشر شد قراردادشان در دوره مدیریت ایشان بسته شده بود.
در قسمت نخست گفت‌وگو با سیدسعید میرمحمد صادق، معاونت پژوهشی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، درباره تغییرات ساختاری این نهاد در دوران مدیریت حجت‌الاسلام رسول جعفریان صحبت شد. همچنین مقایسه‌ای نیز میان وضعیت انتشارات کتابخانه مجلس در دو دوران مدیریت حجت‌الاسلام رسول جعفریان و محمد رجبی دوانی، صورت گرفت. این بخش از گفت‌وگو را می‌توانید از این نشانی مطالعه کنید.

کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در کل دنیا یک استثناست، چرا که بعید است در کشوری، کتابخانه پارلمانی‌اش اهمیتی در حد و اندازه کتابخانه ملی آن کشور داشته باشد. هرچند این کتابخانه گنجینه‌ای بسیار غنی در زمینه نسخ خطی دارد، بفرمایید از چه دورانی این کتابخانه اهمیتی مانند این دوران پیدا کرد؟
این کتابخانه از زمان تاسیس هم از نظر ساختار اداری و هم از منظر بودجه، وابسته به مجلس بود. پس از انقلاب اسلامی، کتابخانه مجلس سنا نیز به آن افزوده شد. از زمان مدیریت آقای دکتر فدایی عراقی زمیه‌ه­ایی فراهم شد تا کتابخانه بتواند به لحاظ ساختار و بودجه از مجلس مستقل شود و در دوران آقای سید محمدعلی احمدی ابهری ساختار کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، تغییر کرد و استقلال کتابخانه از لحاظ مالی و استخدامی و همچنین برنامه‌ریزی و بودجه، بیشتر شد. این مساله باعث شد تا فعالیت‌های این نهاد افزایش پیدا کند. همچنین با ارائه یک بازتعریف نسبت به فعالیت‌های کتابخانه، اعم از شناسایی، فهرست نویسی و پژوهش نسخه‌های خطی، در دروه ریاست آقای دکتر احمدی ابهری، مرکزی به نام پژوهش در زیرمجموعه کتابخانه تاسیس شد. وظیفه این مرکز احیای نسخه‌های خطی به ویژه نسخه‌هایی که متعلق به گنجینه کتابخانه مجلس، تعیین شد. در مدت کوتاهی حجت‌الاسلام محمدابراهیم شمس ناتری مدیریت این مرکز را بر عهده داشت. پس از او آقای علی اوجبی این مسئولیت را بر عهده گرفت و در حدود 6 سال در این سمت فعالیت کرد. سپس خود آقای احمدی ابهری به عنوان سرپرست در دوران ریاست خود بر کتابخانه، مرکز را اداره کردند. در دوران مدیریت آقای دکتر احمد جلالی این سمت مشترکا به من و آقای بهروز ایمانی سپرده شد. در نهایت نیز با شروع دوران مدیریت حجت‌الاسلام رسول جعفریان من به تنهایی مدیریت پژوهش کتابخانه را بر عهده گرفتم و در ادامه با تاسیس معاونت پژوهشی در کتابخانه مسئولیت آن را بر عهده گرفتم.

عمده فعالیت‌های مرکز و معاونت پژوهشی در چه مواردی بود؟
مرکز پژوهش کتابخانه مجلس فعالیت‌های خود را در زمینه‌های احیای نسخ خطی و چاپ متون کهن در حوزه‌های گوناگون شروع کرد. مصححان و محققان برجسته و تراز اول کشور دعوت به همکاری شدند. از عمده تولیدات مرکز مجموعه‌ای به نام «گنجینه بهارستان» شامل تصحیح و انتشار رسائل کوچک، اما با اهمیتی که در دل مجموعه‌ها و سفینه‌ها نهفته بود. این رسائل توسط مصححان و فهرست‌نویسان پیشنهاد و در شماره‌های مختلف «گنجینه بهارستان» به صورت موضوعی مثلا گنجینه بهارستان علوم و فنون، تاریخ، فقه و حدیث، علوم قرآنی، حکمت و... به چاپ می‌رسید. تاکنون 19 عنوان از این مجموعه منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت و چهارمین گنجینه تاریخ باقی مانده که گویا اکنون در تدارک انتشارش هستند. همچنین مجموعه‌ای نیز به نام «میراث بهارستان» راه‌اندازی شد که افزون بر رسائل و نسخه‌های کوچک کتابخانه مجلس، از سایر کتابخانه‌ها را نیز به چاپ می‌رساند؛ این دو مجموعه افزون بر چاپ متون مستقل و فهرست نسخه‌های خطی بود. شایان ذکر است که هم‌زمان با تاسیس مرکز پژوهش، کتابخانه‌ای نیز برای پژوهشگران ـ که در ابتدا دارای کتاب‌های اندک و مرجع بود ـ شکل گرفت و به تدریج بنا به نیاز پژوهشگران این حوزه به غنای کتابخانه مرکز پژوهش افزوده ‌شد. در دوران آقای جعفریان در پی طراحی چند کتابخانه تخصصی در دل کتابخانه مجلس شورای اسلامی مثل کتابخانه تخصصی انقلاب اسلامی ـ که به نظرم لازمه کتابخانه های بزرگ و مرجع شکل دادن به کتابخانه های تخصصی است ـ تصمیم به تجهیز و خرید آثار تخصصی­تر در حوزه متن پژوهی، گرفته شد تا کتابخانه مرکز پژوهش ـ که در آن زمان در خیابان انقلاب قرار داشت ـ ضمن وابسته بودنش به کتابخانه مجلس ـ بتواند به استادان، پژوهشگران و دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری، خدمات کتابخانه‌ای و پژوهشی در حوزه متون کهن و نسخ خطی بدهد، اما متاسفانه با رفتن آقای جعفریان، این کار متوقف شد و با تصمیم مدیران جدید، کتابخانه‌ای که در طی 10 سال به صورت موضوعی جمع‌آوری شده بود، به کتابخانه مجلس در بهارستان منتقل و در مخزن عمومی کتابخانه پخش شد. من زمانی که این خبر شنیدم واقعا افسوس خوردم و حیف انرژی و زمانی که برای گردآوری این مجموعه کشیده شد.

جشنواره حامیان نسخ خطی چگونه شکل گرفت و اجرایی شد؟
با توجه به اهمیت نسخ خطی، برای در ارتباط بودن مصححان و فهرست‌نویسان، در دوران مدیریت آقای احمدی ابهری از طرف مدیر پژوهشی وقت یعنی آقای علی اوجبی، پیشنهاد برگزاری آیین بزرگداشت حامیان نسخ خطی ارائه شد تا فعالان این عرصه هم تکریم شوند و هم اینکه سالی یکبار دور هم جمع شده و در باب کارهایی که می‌شود کرد، با هم مشورت کنند. این پیشنهاد بسیار عالی بود که عملیاتی شد. از دوره چهارم تا دوره هشتم نیز من دبیر برگزاری این آیین بودم. بعدها برگزاری این آیین و جشنواره به کتابخانه ملی منتقل شد. روند برگزاری این آیین، اتفاقات خجسته‌ای نیز داشت. به خاطر دارم که در یکی از دوره‌ ها، نوجوانی از استان کهگیلویه و بویراحمد مقاله‌ای درباره یکی از مشاهیر کهن ادب فارسی ارسال کرده بود، که من پیشنهاد تقدیر از او را ارائه کردم. همچنین در دوره‌ای نیز یک لوح تقدیر به دلیل طراحی و اجرای سمفونی‌هایی از متون ادب فارسی به لوریس چکناواریان تعلق گرفت و جالب است که خود او در مصاحبه‌اش بیان کرد که که یکی از جوایز جذابی که گرفته همین جایزه جشنواره حامیان نسخ خطی بوده است، چرا که جشنواره‌ای غیر از حوزه موسیقی به کار او توجه کرده است.

در بخش قبلی این گفت‌وگو به کتاب‌های منتشر شده از سوی انتشارات کتابخانه مجلس اشاره کردید. در بخشی از این قسمت بیان شد که انتشار کتاب پس از دوران حجت‌الاسلام جعفریان در این انتشارات بسیار کم‌رونق شد و همچنین کتاب‌هایی نیز انتشارشان ضرورتی نیست. در این باره بیشتر توضیح دهید.
بسیاری از کسانی که فعالیت‌های کتابخانه مجلس را در دوره مدیریت آقای رجبی دوانی پیگیری می‌کردند، نسبت به انتشار کتاب در این دوران نقد داشته و دارند. حتی چند کتاب نیز منتشر شد که جای تعجب و شگفتی بسیار داشت. ببینید یکی از ویژگی‌های انتشارات کتابخانه مجلس عدم بازنشر کتاب‌هایی بود که پیشتر از سوی ناشران دیگر چه خصوصی و چه دولتی منتشر شده بودند، اما در دوران مدیریت جدید چند کتابی که پیشتر از سوی ناشران دیگری منتشر شده و حتی نسخه‌های آن هنوز در بازار موجود بودند، بازنشر شدند. پیشتر قاعده بر این نبود که انتشارات کتابخانه مجلس بیاید و کتاب همکاران یا مدیران مجموعه را که پیش از این چاپ شده بود، بازنشر کند. به‌نظر من بهتر این بود که انتشارات کتابخانه مجلس به جای تجدید انتشار این کتاب‌ها، آثار جدید و تا به‌حال منتشر نشده و متکی به گنجینه نسخ خطی را منتشر کند. فراموش هم نکنیم که مخاطب کتاب‌های فرهنگ و زبانهای باستانی محدود است. تعداد گروه‌های فرهنگ و زبان‌های باستانی در کل دانشگاه‌های کشور با احتساب دانشگاه آزاد، به 10 گروه هم نمی‌رسد که بگوییم تجدید انتشار این کتاب برای دانشجویان الزامی بود.

مورد عجیب دیگر انتشار کتاب «زند اوستای انکتیل دوپرون» بود. این اوستا هرچند که ارزش پژوهش و بررسی را دارد، اما به هیچ عنوان ارزش انتشار نداشته و ندارد. شما کافی است در اینترنت جست‌وجو کرده و متن این اوستا را دانلود کنید. این کلام من مبنی بر این نیست که به متون زبان‌های کهن توجه نشود و حتی عقیده شخصی من این است که برای بازشناسی و ریشه‌شناسی زبانی، این متون اهمیت دارد، اما به شرطی که نسخه‌ای منحصر به فرد از یک اوستا که در گنجینه کتابخانه مجلس وجود داشته و البته از نظر محتوایی و پژوهشی حرف جدیدی داشته باشد، منتشر شود، اما این اوستا که کتابخانه مجلس منتشر کرد، به هیچ عنوان ارزشی برای انتشار نداشت. حتی اگر به دلایلی باید این کتاب منتشر می‌شد، مدیران وقت کتابخانه می‌توانستند آن را به صورت دیجیتالی نشر کنند تا هم انتشار آن هزینه چندانی نداشته و باشد و هم سرمایه‌اش از طریق فروش بازگردد.پ

نگاه آقای رجبی دوانی برای اداره این کتابخانه، بیشتر یک نگاه بین‌المللی بود. یعنی اگر بخش اخبار سایت کتابخانه مجلس را در دوران مدیریت ایشان مطالعه کنید، متوجه می‌شوید که در این دوران هر ماه یا در دورانی هر دو هفته یکبار، فلان سفیر و یا کارگزار فرهنگی فلان سفارتخانه برای دیدار از کتابخانه می‌آمد یا اینکه رئیس کتابخانه مجلس برای بازدید از مجموعه‌های مشابه و رایزنی با آن‌ها به مسافرت‌های خارج از کشور می‌رفت.

این نوع نگاه خوب است یا بد؟
نمی‌توانم در خوب یا بد بودن آن صریح اظهارنظر کنم. بد نمی‌دانم از آن جهت که ما باید به هر حال در میان کشورهای دیگر شناخته بشویم و با آنها تعامل و همکاری داشته باشیم. البته پیش از دوران جناب رجبی نیز این مساله تعامل به خوبی پیش می‌رفته است، اما اکنون دستاورد این سفرهای خارجی و این تعاملات در دوران جدید هنوز مشخص نشده است. به‌هر حال هر داده‌ای باید یک ستانده‌ای هم داشته باشد. باید ببینیم که در دوسال اخیر، خروجی تفاهم‌های بین‌المللی یا بین کتابخانه‌ای که در دوره مدیریت فعلی بسته شده چه مواردی بوده است؟ هدف از این مسافرت‌ها و قراردادهای بین‌المللی اهدای کتاب بوده که پیشتر هم این کار انجام شده است. یعنی مازاد کتاب‌ها از سوی دو طرف به هم اهدا شده است. من در زمان کاری خوددر کتابخانه مجلس، به رییس پیشین در مشاوره‌های خود تاکید می‌کردم که تفاهم‌نامه‌ها حتما به گونه‌ای نوشته شوند که بتوان آنها را عملیاتی کرد، اما من هیچگاه در وبگاه کتابخانه مجلس در این دو سال چیزی درباره عملیاتی شدن این تفاهم‌نامه‌ها نخوانده‌ام. در زمینه احیا اسناد هم باید بگویم که این کار در دوران آقای جعفریان صورت گرفت. با تمام این اوصاف من اگر بخواهم به دوران‌های مدیریتی در کتابخانه و مرکز اسناد مجلس نمره بدهم، نمره دوران آقای ابهری 20 است و نمره دوران جعفریان با توجه به اینکه فعالیت‌های زیادی اعم از کمی و کیفی در احیا کتابخانه و افزایش بودجه انجام داد، و دیگر ویژگی‌هایی که بیان کردم 20 با ستاره است.

منظور شما از احیای اسناد که گفتید که در دوران حجت‌الاسلام جعفریان رخ داد، چیست؟
در دوران آقای جعفریان در زمینه تامین منابع و نسخه‌های خطی جدید برای کتابخانه تحول بسیاری به‌وجود آمد. افزون بر چاپ موضوعی کتاب های مختلف در حوزه اسناد تاریخی کتابخانه ـ که بیشتر اسناد پارلمانی ایران بود ـ خرید نسخه‌های خطی و همچنین اسناد تاریخی، به‌شدت زیاد شد. اسناد بسیار مهمی که شاید پیشتر مشابه آنها موجود نبود. اعتبار آقای جعفریان در این زمینه و همچنین خبر فعالیت‌های او در کتابخانه باعث شد تا توجه کسانی که گنجینه‌های خوبی در مجموعه شخصی خود داشتند، جلب شود. بسیاری از این مجموعه‌داران با حضور در کتابخانه یا اسناد خود را اهدا کرده و یا با تعیین مبالغی واگذار کردند.

سفرهای خارجی مسئولان کتابخانه در دوران مدیریت حجت‌الاسلام جعفریان بیشتر به کدام کشورها بود؟
آقای جعفریان ازفرصت نمایشگاه‌هایی که پیش می‌آمد ـ چه داخلی و چه خارجی ـ بیشترین بهره را برای تامین منابع کتابخانه می‌برد. این سفرها با حداقل نیرو، صرفا برای تامین منابع کتابخانه انجام می‌شد. سفرهای خارجی در این دوران هم حاصل تعاملات بین کتابخانه‌ای و یا بین سازمانی بود. به عنوان مثال یکی از این سفرها برگزاری یک کارگاه آموزشی فهرست نویسی و تصحیح نسخه‌های خطی و نمایه‌سازی به علاقه‌مندان و دانشجویان زبان و ادب فارسی در هند بود. این برنامه یک تعامل بین دو سازمانی بود که کتابخانه مجلس تنها هزینه بلیط سفر به هند را پرداخت کرد و باقی هزینه‌ها بر عهده رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در هند بود. کسانی هم که به این سفر فرستاده شدند، افرادی شناخته شده در این حوزه‌ها بودند. کلیه سفرهای خارجی در دوران آقای جعفریان اینگونه بود، نه اینکه سفری صرفا برای بازدید از کتابخانه‌ای در خارج باشد. همچنین گزارش جز به جز همه این سفرها در سایت کتابخانه منتشر می‌شد و همگان از بازخورد این سفرها مطلع می‌شدند.

یک مثال دیگر نمایشگاهی بود که در اربیل عراق برگزار شد که دو نفر از کتابخانه مجلس به آنجا رفتند و کتاب خریداری کردند. آقای جعفریان هم در سفرهای حج خود کتاب‌های مناسب بسیاری را برای کتابخانه مجلس خریداری می‌کرد. تمامی خریدها نیز با نظرخواهی از جمع انجام می‌شد و من یادم نیست که خود آقای جعفریان نیز بدون مشورت با دیگران کتابی را برای کتابخانه مچلس خریداری کرده باشد.

آیا انتشارات کتابخانه مجلس در خارج از کشور شناخته شده است؟
کتاب‌های منتشر شده در کتابخانه، مخاطب عمومی در سطح جهانی ندارد، اما پژوهشگران حوزه‌های علوم انسانی و علوم اسلامی در جهان پژوهش بی نیاز از کتاب‌های منتشر شده کتابخانه مجلس نیستند، با این اوصاف اما باید بگویم که من پس از استعفا از کتابخانه سفری شخصی به پاریس داشتم و در ادامه به دانشگاه کلن آلمان رفتم. برای من جالب بود که کتاب‌هایی که ما در کتابخانه مجلس منتشر کرده بودیم در بخش ایرانشناسی دانشگاه سوربن و در دانشگاه کلن آلمان، وجود داشت. حتی برخی اساتید ایران شناس و زبان فارسی در دانشگاه‌های آمریکا نیز از جدیدترین آثار منتشر شده در کتابخانه مجلس با خبر بودند که بازخورد آن را در مقالات و پژوهش‌هایی که منتشر می‌کردند، می‌توان مشاهده کرد.

پس از شروع به کار مدیریت جدید، جابه‌جایی‌هایی در پست‌ها قرار گرفت و تعدادی از چهره‌های پیشکسوت عرصه پژوهش درباره نسخ خطی، دیگر به همکاری خود در کتابخانه ادامه ندادند. نظر شما در این باره چیست؟
آقایان ابهری و جعفریان تمام تلاش‌شان بر این بود که برای پست‌ها و حوزه‌های مدیریتی از افراد و نیروی انسانی خود کتابخانه استفاده کنند. در این میان اگر قرار بود، نیرویی از بیرون به مجموعه اضافه شود، سعی می‌شد که یک نیروی متخصص در آن بخش انتخاب شود. یکی از اشتباه‌های مهم در دو سال اخیر، آوردن افراد از بیرون در پست‌های مدیریتی کتابخانه، مانند بخش پژوهش، روابط عمومی و بخش اداری و مالی بود. بر این اساس زمان زیادی برای هماهنگی این اشخاص با ساختار اداری، صرف شد.

پیش از این، چهره‌هایی دلسوز و واقعا علمی در این نهاد فرهنگی کار می‌کردند که پس از شروع به کار مدیریت جدید، به هر دلیل، برخی از آن‌ها از ادامه کار باز ماندند. مثلا یکی از کارشناسان خبره ادبیات فارسی و مباحث نسخه‌های خطی که در مراکز دانشگاهی و پژوهشی کشور و حتی خارج از کشور شناخته شده بود، از کار کنار گذشاته شد. متاسفانه در دو سال اخیر، به جای بهره­گیری از آراء و اندیشه­های نیروهای خبره و باتجربه، طوری با ایشان برخورد شد که حتی در چاپ آثار جدید نه تنها از ایشان مشورت نمی گرفتند که حتی مرکز پژوهش تحت مدیریت ایشان و همه همکاران ایشان را با تغییر کاربری از هم دیگر پراکنده کردند. در مثالی دیگر می‌توانم به این مورد اشاره کنم که یکی از افراد خبره در حوزه کتاب آرایی و صفحه‌بندی کتاب را که در مرکز پژوهش کار می‌کرد و نیروی بسیار خلاقی هم بود به دبیرخانه منتقل کردند، که واقعا مایه تاسف بود.

کنار گذاشتن سردبیر «نامه بهارستان» نیز اشتباه بزرگی بود. وی در حوزه کاری خود دانش بسیاری داشت و در زمان آقای احمدی ابهری این نشریه را پایه‌گذاری کرده بود. این نشریه اندکی پس از شروع به کار خود به یک فصلنامه مهم بین‌المللی تبدیل شد و افزون بر این که از مشاوره‌های استادان بنام حوزه نسخ خطی در ایران و خارج از ایران بهره می برد، مورد توجه پژوهشگران و استادان داخل و خارج از کشور قرار گرفت. برای محققان و مدرسان دانشگاه انتشار مقاله در این نشریه افتخار بزرگی بود. به نظرم یکی از اشتباهات دوره اخیر، تغییر این سردبیر بود. من مخالف تغییرات نیستم، دنیا دنیای تغییر است، اما تغییری که اگر کسی آمد به جایی باید یا آنجا را در همان حد نگه دارد و یا حد آن را بالاتر ببرد. متاسفانه با تغییر سردبیر «نامه بهارستان» سطح این نشریه بسیار پایین آمد تا جایی که در مواردی به دلیل کمبود محتوا ناچار به بازچاپ مقاله‌های پیشتر منتشر شده در نشریات دیگر می‌شدند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها