مجموعه داستان «پاهای آویزان آن زن» نوشته الاهه علیخانی از سوی نشر ثالث روانه بازار شد.
این مجموعه شامل 10 داستان با نامهای «زنها جگر دوست ندارند»، «پاهای آویزان آن زن»، «بزرگ و برزو»، «همه چیز مثل رویا بود»، «چوری»، «چیزی که هست و نیست»، «قفس»، «عاقلی از قفس پرید»، «دویدن از ایرانشهر تا خود انقلاب» و «شهابها» است.
در بخشی از داستان «پاهای آویزان آن زن» میخوانیم: «صدای دکتر ایرج میآید. صدای داغ و خفهاش پیچیده توی راهرو بالا و دارد می خورد به قابهای شیشهای که از دیوارها آویزان شده؛ بعد هم سرریز میشود کف راهرو و جریان میگیرد تا راه آب و میآید اینجا تا از کنار گوشهای من رد شود. اگر میشد دستهایم را از توی این دیوار رد کنم میتوانستم جلوی حرکتش را بگیرم. اما نمیشود.»
مجموعه داستان «پاهای آویزان آن زن» شامل داستانهایی است که اگر چه در فضایی عینی آغاز میشوند به سرعت به جهان درونی نویسنده یا راوی فرومیروند و امکان کنشگری آنها با جهان بیرونی قطع میشود. به عبارتی علیخانی، در حال ساختن جهان داستانی، مدام خودش نقض و شروع به حدیث نفس میکند.
ریشه بسیاری از این بازگشت به خویشتن در داستانهای او، انتخاب موضوعاتی چون خیانت، تردید، حسرت و امثال آن است.
مجموعه داستان «پاهای آویزان آن زن» در 103 صفحه به قیمت 6 هزار تومان با شمارگان هزار و 100 نسخه به تازگی از سوی نشر ثالث منتشر شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
نظر شما