در بخشی از پیشگفتار کتاب به قلم مولف میخوانیم: «جامعهشناسی شناخت، یا به املای عربی و متداول آن، جامعهشناسی معرفت، شاخهای بنیادی در دانش جامعهشناسی به شمار میرود. هرگونه نگاهی از سوی آدمی، سخن از درگیریها و برخوردهایی میکند که در تجربهی زندگانی و در خلال روزگاران به دستآمده است، تجربیاتی که از سوی برآمده از موقعیت تاریخی زندگی آدمی است و از سویی دیگر تعریف کننده و تغییردهندهی همان سرچشمههای دریافت اجتماعی او میباشد. بدینسان است که هر دریافت و آگاهی آدمی در فرایندی دیالکتیکی میان ذهن وی و واقعیت عینی ریشه گرفته و رفته رفته با بینشی که در تفسیر از موقعیت به دست میآورد بالنده و پروریده میشود.
به همین روی است که این شاخه از جامعهشناسی در بنمایههای مطالعات جامعهشناسی خانه کرده و در خاطرات آگاهانه و ناآگاهانهی هم انسان و هم پژوهشگر، از طریق فرایند اجتماع شدن نفوذ نموده و برنامهریزیهای فرهنگی و اجتماعی و نظریهپردازی پیرامون موضوع جامعهشناسی را با همین رابطههای دیالکتیکی میان ذهن و عین درگیر کرده است.
بر این اساس مطالعهی جامعهشناسی شناخت یا معرفت از سویی به فهم قواعد روانشناسی شناخت و روانکاوی سازوکار ذهن مربوط میشود از سویی دیگر به دریافتهای فلسفی، حسی و تجربی آدمی، از سویی به قلمرو رشتههایی چون فلسفه، معرفتشناسی یا شناختشناسی، معرفتشناسی شناخت، زیباییشناختی و منطق، و از سویی به تجربیات تاریخی انسان و به تجربههایی که در سازمان اجتماعی جامعه دریافت میکند مرتبط میشود و باز از سویی دیگر به نظریههایی که برآمده از این همه کنشهای متقابل و نیز تأثیرگذار بر این فرایند است مربوط میگردد، به گونهای که فهم و مطالعه نظریههای جامعهشناسی بدون توجه به قواعد معرفتشناسی نظریه، نظریهپرداز و زمانهی او ممکن مینماید. به همین دلیل جامعهشناسی شناخت یا جامعهشناسی معرفت، قلمروی چند ساحتی و چند رشتهای است و به مراتب، کار در قلمرو آن کمی دشوار و پیچاپیچ و نیازمند حوصلهی کنکاشگری صبور و ژرفا بین برای فهمیده شدن آن است.»
تنهایی تاکید میکند که برنامه مطالعه در بررسی جامعهشناسی شناخت در این کتاب نیز با توجه به ویژگیهای یاد شده در متن پیشین تنظیم شده است. به همین روی هم، نخست در پاره یکم کتاب به مطالعه معرفتی روانشناسی و روانکاوی شناخت، آگاهی و دریافت آدمی و سپس در همین پاره به دیدگاههای فلسفی پیرامون مسأله شناخت پرداخته میشود.
آنگاه در پاره دوم، به رابطههای متقابل سازمان و تاریخ در تجربه آدمی اشاره میشود. سپس در کوششی برای تعریف کردن این شاخه از دانش جامعهشناختی مروری کوتاه بر نگاه جامعهشناسان این شاخه دنبال میشود، و سرانجام در پارهی سوم و چهارم به فرایند گونهگونی چشماندازهای نظری یا بررسی قلمرو جامعهشناسی معرفت یا شناخت در میان نظریههای برخی از نظریهپردازان به شرح و نقد نظریه کنش، کلان و خرد و نیز همگرایی نظری پرداخته میشود. سپس در کتاب سوم، قلمرو جامعهشناسی معرفت را در نظریههای جامعهشناسان سه دوره مدرنیته میانی، در گذار و اخیر مرور میشود.
چاپ دوم کتاب «جامعهشناسی معرفت و معرفتشناسی نظریه» با ویراستی جدید تالیف حسین ابوالحسن تنهایی در 380 صفحه، شمارگان هزار نسخه به بهای 25 هزار تومان از سوی انتشارات بهمن برنا به چاپ رسیده است.
نظر شما