حکایتهایی از مردم و برای مردم
ادبیات عارفانه همواره با رازوارگی خود، سالكان حقیقتجوی را كوی به كوی به تماشای جلوهگریهای پرشور و با نقش و نگار كشانده و با تلألو مفاهیم، تعابیر و اصطلاحات و مضامین كه درك آنها چندان هم ساده نیست به بازتاب راز دلدادگی پرداخته است. از این جهت هر كسی به فراخور حال واقف به بخشی از اسرار گردیدهاست و یا این که در جادۀ باریك فهم پیچیدگیها با سؤالات بیشتری مواجه شده و دنبالۀ كار خویش گرفته است. با این حال، روحی كه در عرفان عطّار نیشابوری به موج در میآید با همان حریری و سادگی و صفا فرصت بیشتری را برای تماشای عقاید و خواستههایش قرار میدهد و با توان هنری خود پنجرههای تازهای به روی خواننده میگشاید كه از آن جمله، آوردن حكایت و تمثیلهای عرفانی در آثار اوست. میتوان گفت، «اگر سنایی آنها را از طریق شعر و زبانی که مخاطبان اهل فضل بودند به میان دربار و اهل فضل برد، عطار به صورتی وسیعتر آنها را از مردم گرفت تا پس از حمل معانی عرفانی و اخلاقی دوباره آنها را به مردم بازگرداند. به همین سبب زبان عطار ساده و از پیرایههای شعری در مقایسه با شاعران پیش از خود خالیست»(پورنامداریان، 1372: 205).
بدون تردید داستانهای تعلیمی تمثیلی كه در این مقاله با عنوان فابل مد نظر قرار گرفته است در آثار عطّار از ویژگیهایی برخوردار است كه این فرصت را فراهم میآورد تا از خصلتهای خوب و بد، تعریف روانشناختی شخصیتها، پرهیز از عواطف انسانی در جهت دخل و تصرف، نبوغ اسطورهای و ادبی و همچنین پیوند اخلاقی و پیام فلسفه و عرفان را بتوان به وضوح مشاهده كرد و با رنگ و لعاب رمز، حقیقت را در طریقت جستوجو نمود و به آن دست یافت.
تمثیل حیوانی (فابل) چیست؟
تمثیل حیوانی معروفترین نوع تمثیل است كه فرنگیان به آن فابل میگویند و آن داستان اخلاقی و تربیتی منظوم یا منثور است كه قهرمانان آن غالباً حیوانات و یا اشیاء بیجان هستند، با این تفاوت که اینها نه حیوانات واقعیاند و نه انسانهایی در لباس حیوانات. «آنها حیواناتی هستند با افكاری كه انسانها، اگر فرضا به شكل حیوانات مسخ میشدند مسلما ًدارا بودند»(تراویک، 1373: 432). فابل در اصل لغتی فرانسوی وارد شده در زبان فارسی است و به حكایت كوتاهی اطلاق میشود كه یك مضمون اخلاقی را در بر داشته باشد. فابل یكی از كهنترین گونههای ادبیات است كه ریشه در ژرفای تاریخ دارد. باید گفت فابلها نشانه هوشمندی و تیزبینی و ژرفنگری گذشتگان در زندگی اجتماعی است كه بدین طریق با مشاهده ناهمواری روابط اجتماعی و بخصوص اخلاقیات درصدد اصلاح آن بر آمدهاند و با پنهان كردن شخصیت انسانی خود در پشت سر قالبهای حیوانی برای موعظه، حكمت، عبرتآموزی و برجستگی جنبههای سمبولیك اخلاقی، راهی تازه یافتهاند. همچنان كه امثال زیر نمونه و چكیدۀ رویدادها و اتفاقات و اندیشههایی است كه در زبان فارسی نقش فابل یا داستانهای حیوانی را آشكار میکند: «سگ زرد برادر شغال است»، «عاقبت گرگزاده گرگ شود». «در فابل، نویسنده یك اصل اخلاقی یا رفتاری را تشریح میكند. بدین ترتیب كه معمولاً در پایان آن راوی یا یكی از قهرمانان آن اصل اخلاقی را در یكی دو جمله بیان میکند. مثلاً سعدی از حكایت شیر و روباه شَل چنین نتیجه میگیرد: برو شیر درنده باش ای دغل/ مینداز خود را چو روباه شَل»(شمیسا، 1380: 250).
علاقه مردم ایران و ملل جهان به اینگونه داستانها و شباهتی كه به یكدیگر دارند شگفتآور است. در ادبیات فارسی، كتاب كلیله و دمنه با ویژگیهای مختص به خود از عالیترین نمونههای فابل است و دیگر كتاب ارزشمند، مرزباننامه است كه با هنرنمایی سعدالدین وراوینی در قلم ترجمه، شكوه زندگی ایرانیان را در قالب داستانی و بخصوص فابل نمایان ساخته است. به جز این دو اثر ارزشمند فابلهایی در دیگر متون ادب فارسی نظم و نثر وجود دارد كه در كتابهایی نظیر فرائدالسلوك، سندبادنامه، طوطینامه، جوامعالحكایات، آثار شیخ عطّار، حدیقةالحقیقة سنایی، مثنوی معنوی و اشعار پروین اعتصامی مشاهده میشود.
عطّار و فابل
در این یادداشت کوتاه، تنها به سه نمونه از فابلهای موجود در آثار عطار اشارتی کوتاه میکنیم:
1- حكایت باز با مرغ خانگی (ناپایداری دنیا)
ز مرغ خانگی بازی برآشفت به مرغ خانگی آنگه چنین گفت
كه مردم داردت تیمارخانه دمی نگذاردت بیآب و دانه
تو پیوسته ز مردم میگریزی چنین بدعهد از بهر چه چیزی؟
وفای توست مردم را همیشه تو را جز بیوفایی نیست پیشه
نیامیزی تو با مردم زمانی چو تو نشنودهام نامهربانی
وفایی نیست مرغ خانگی را که پیشه میکند بیگانگی را
چو مرغ خانگی بشنود این راز زبان بگشاد و گفت ای بیخبر باز
اگر صد ره فرود آیی به بازار نبینی باز گشته سر نگونسار
ولی صد مرغ بینی سر بریده به پای آویخته سینه دریده
وفای آدمی گر این چنین است از آن بیزار گشتم، این یقین است
چنین عهد و وفا را در زمانه چه بهتر خاك بر سر جاودانه
چه گر این ساعتم میپرورد لیك برای كشتنم میپرورد نیك
تو گر این را وفا دانی جفا به بسی كین از چنین مهر و وفا به (عطار، 1359: 214)
«دیدگاه منفی و تحقیرآمیز عارفان نسبت به دنیا و حیات دنی بر كسی پوشیده نیست. عرفا حیات مادی را در مقایسه با حیات معنوی ناچیز میشمارند»(یثربی، 1376: 395)
در این فابل، شیخ عطّار دل بستن به دنیا را نا معقول و مایۀ بیخردی میداند زیرا دل بستنهای زودگذر انسان را سرگردان میكند و در نهایت این جهان غدار مردم را همانند مرغان خانگی میپرورد تا این كه در فرصتی مناسب خون آنانرا بر زمین بریزد. پرنده باز در این تمثیل، نماد افراد غافل و مرغ خانگی نماد انسان حقیقتبین است و نتیجۀ اخلاقی حكایت، چشمپوشی از زرق و برق سرای سپنجی است.
2- حكایت پروانگان با شمع (فقــر و فنـا)
«فنا عبارت است از نهایت سیر الی الله و بقا عبارت است از بدایت سیر فی الله»(عطار، 1372: 222). باید گفت عرفا همواره از تنگنای قفس تن نالیدهاند و گرفتاری در این قفس و دام دنیا را سد راه نیل به فراخنای مجردات و عالم معنی و مینو دانستهاند و «دلیرانه و به لحن حماسی نه از روی دلتنگی و عاجزانه، آرزوی مرگ كردهاند تا بیاید و دست و بال آنها را بگشاید»(خرمشاهی، 1372: 974). در حكایت عطّار كه تصویر میدان عشقورزی است، شمع نماد معشوق حقیقی و تنها راه رسیدن به او فانی شدن عاشق در راه عشق اوست. همچنین پروانگان اولی و دومی نماد مدعیان دروغین عشق حقیقی هستند كه كمترین سختی و رنج خطر عشق را به جان میخرند و از دور هوس عشق را بر سر دارند. این حكایت فابلی نیز از زبان پروانه یك نتیجۀ اخلاقی پایدار در وفاداری عاشق واقعی به معشوق را طلب میكند.
3- حکایت پشه و چنار (استغنا) (عطار، 1338: 161)
نكته اساسی این حكایت تمثیلی، مقایسۀ وجود انسان از نظر عرفا در برابر خداوند متعال و حقارت انسان و سایر موجودات در برابر عظمت خداوند است.
نتیجۀ اندیشمندانۀ این ابیات از زبان عطار به این نكته ختم میشود که:
سخن در احتیاج ما و استغنای معشوقست چه سود افسونگری ای دل که در دلبر نمیگیرد(حافظ، 1371: 201)
در آثار عطّار نیشابوری فابلهای تمثیلی فراوانی وجود دارد كه از زوایای مختلف با ویژگیهای خاص قابل تأمل و تحقیق است.
به هر حال شیخ فریدالدین عطار در آثار خود با فابلهای عرفانی افق تازهای گشوده است كه در دنیای تصوف و عرفان انسان پرسشگر و معنویگرا را با همراهی در طول نمادهای حیوانی و اخذ نتیجه سمبولیك و عرفانی یاری میرساند.
منابع :
پورنامداریان، تقی، دیدار با سیمرغ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ سوم،1372،تهران .
تراویك،باكنر،تاریخ ادبیات جهان، ترجمه عرب علیرضایی، انتشارات فروزان،1373،تهران .
حافظ شیرازی،شمسالدین،دیوان غزلیات، به كوشش خلیل خطیب رهبر،انتشارات صفیعلیشاه، 1371،تهران.
خرمشاهی، بهاءالدین، حافظنامه، انتشارات علمی و فرهنگی،چاپ پنجم،،1372،تهران .
شمیسا، سیروس، انواع ادبی، انتشارات فردوس،چاپ،هشتم1380،تهران.
عطارنیشابوری، فریدالدین، اسرارنامه، به تصحیح سید صادق گوهرین، انتشارات زوار،1361،تهران .
عطار نیشابوری، فریدالدین، الهینامه، به تصحیح فواد روحانی،انتشارات زوار،1359،تهران
عطار نیشابوری، فریدالدین، مصیبتنامه،به اهتمام نورانی وصال، انتشارات،زوار،1338،تهران.
عطارنیشابوری،فریدالدین،منطقالطیر،به اهتمامسیدصادق گوهرین،انتشاراتعلمیو،فرهنگی1372تهران .
عطارنیشابوری،فریدالدین،دیواناشعار،حواشی و تعلیقات .درویش،انتشاراتجاویدان،1373،تهران
میرصادقی، جمال، داستان و ادبیات، انتشارات نگاه، 1375تهران
یثربی، یحیی، آب طربناك، انتشارات فكر روز،چاپ دوم،،1376تهران
نظر شما