سه‌شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۵
صلاحی: تعداد رمان‌های دفاع مقدس در شأن عظمت این حماسه نیست/ امیرخانی: «لم‌یزرع» بدون منبر رفتن به تقریب می‌پردازد

محمود صلاحی، رییس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در آیین رونمایی کتاب «لم یزرع» گفت: تعداد رمان‌های نوشته شده در حوزه دفاع مقدس در شان عظمت این حماسه نیست. رضا امیرخانی هم اظهار کرد: نویسنده کتاب «لم‌یزرع» بی آن‌که به منبر برود، به مساله تقریب پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) آیین رونمایی از رمان «لم یزرع» نوشته محمد‌رضا بایرامی دوشنبه 13 اردیبهشت 1395 با حضور این نویسنده، محمود صلاحی، رییس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، قاسمعلی فراست، رضا امیرخانی، حسین فتاحی، محمد‌علی باشه‌آهنگر، صادق کرمیار، احمد دهقان در سالن سپیده فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار شد.

چرا «دفاع مقدس»؟
محمود صلاحی، رییس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در این برنامه گفت: تعداد رمان‌های نوشته شده در حوزه دفاع مقدس در شأن عظمت این حماسه نیست. در کشور‌های دیگر برای یک جنگ چند روزه، صد‌ها فیلم، داستان، شعر و رمان نوشته می‌شود. در کشور ما نیز رمان‌های خوبی درباره دفاع مقدس نوشته شده اما کافی نیست.

وی با بیان این‌که ایران طولانی‌ترین جنگ منطقه خاورمیانه را داشته است، افزود: این جنگ در عین حال، ناجوانمردانه‌ترین تهاجم صد سال اخیر دنیا بود. دفاع مقدس دو وجه دارد؛ نخست، ددمنشی دشمن و دیگر، پایمردی ایرانیان.

رییس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران با پرسیدن این پرسش که «چرا از جنگ هشت ساله عراق علیه ایران به عنوان دفاع مقدس یاد می‌شود؟» به حمایت ابرقدرت‌ها و کشور‌های مرتجع خلیج فارس از عراق در سال‌های جنگ اشاره کرد و گفت: در جنگ‌ها مرسوم است که اخلاقی‌ترین مسایل را زیر پا می‌‌گذارند اما رزمندگان ما چنین نبودند. آن‌ها در این زمان، بیشتر از زمان صلح عبادت می‌کردند، خود را فراموش کرده بودند و برای امنیت دیگران می‌جنگیدند. به همین دلیل، جنگ هشت ساله را «دفاع مقدس» می‌نامیم.

صلاحی گفت: من کتاب «لم یزرع» را تا پایان نخوانده‌ام اما آن را از این نظر که وضعیت دشمن را در خاک خود در زمان جنگ تحمیلی ترسیم می‌کند، اثر خوبی می‌دانم و به بایرامی تبریک می‌گویم.

وی در بخشی از سخنانش به بیست و نهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران اشاره کرد و گفت: در این دوره بیش از دو هزار ناشر، 2800 غرفه و 27 کشور خارجی حضور خواهند داشت و امیدواریم با تغییر مکان نمایشگاه توانسته باشیم کاری برای کاهش آلودگی هوای تهران انجام داده باشیم. نسل جوان را به کتاب‌ خواندن دعوت می‌کنم و امیدوارم سطح مطالعه به سطح شان مردم ایران نزدیک شود.

نوشتن پس از 5 سال مطالعه تاریخ معاصر عراق
بایرامی در این برنامه درباره دلیل پرداختن به چنین فضایی در رمان تازه‌اش گفت: در سال 1388 بنا بر دلایلی تمام تاریخ معاصر عراق، زمان به قدرت رسیدن صدام و پیش از آن را مطالعه کردم. این دوره را به قدری دراماتیک دیدم که هر تخیلی از آن جا می‌ماند.

وی با اشاره به این‌که «حادثه دجیل» تنها دلیل اعدام زود‌هنگام صدام بود، افزود: دیگر دلیل نوشتن این کتاب، اختلاف‌های موجود میان شیعه و سنی بود. نزدیک شدن به این کتاب برایم سخت بود و برای آغاز کردن آن می‌ترسیدم. به همین دلیل 5 سال برای نوشتن کتاب دست نگه داشتم.

نویسنده «هفت روز آخر» ادامه داد: در سفر توریستی که به کشور عراق داشتم، فضای اصلی داستانم شکل گرفت و ماجرای تازه‌جوانی را روایت کردم که دل به دختری از فرهنگ و قبیله دیگری می‌بندد اما عرف و مسایل تاریخی اجازه  این وصال را نمی‌دهد. نام کتاب نیز به این ماجرا اشاره می‌کند و هم به ماجرای دجیل که تا 10 سال زراعت در آن منطقه ممنوع اعلام شده بود. من برای نوشتن این کتاب افزون بر مطالعه کتاب‌های تاریخی، با ایرانیانی که در همان فضا زندگی کرده بودند هم گفت‌وگو کرده‌ام.

وی درباره دلیل پرداختن به خشونت در فضای داستان، توضیح داد: این مساله‌ای جدا از جامعه ما نیست. من به عنوان نویسنده از فضای پیرامونم تاثیر می‌پذیرم. در کشور ما بسیاری افراد برای آن‌که از این خشونت‌ها تا اندازه‌ای دور بمانند و تلخی‌ها را فراموش کنند، به طنز روی می‌آورند و طنز می‌گویند.

نویسنده خوب برتر از رمان خوب
قاسمعلی فراست، درباره کتاب «لم‌یزرع» اظهار کرد: نویسنده خوب را برتر از رمان خوب می‌دانم زیرا اوست که رمان خوب را می‌آفریند و بایرامی چنین کرده است. رمان‌نویسی که سلامت نفس داشته باشد و بتواند در هر شرایطی دغدغه‌مند عمل کند و بی‌آنکه نانِ برخی مسایل را بخورد بنویسد، بسیار اندک و البته با ارزش است. بایرامی در شرایطی نوشته است در کشور ما به ادبیات اهمیت چندانی داده نمی‌شود. پس باید قدر او را دانست.

وی درباره فضای داستانی کتاب «لم‌یزرع» توضیح داد: جایی که بایرامی ایستاده است، فضای خوبی برای حرف زدن درباره جنگ است. او زاویه دید خود را تغییر داده است و از داخل عراق جنگ را روایت می‌کند. این مهم است که بدانیم عراقی‌ها جنگ را چگونه می‌دیدند. همچنین نویسنده با فرم بازی کرده است و با آن‌که موضوع، داستان جنگی است و با خود خشونت دارد، حس عاطفی آن دل‌نشین است. دل بستن دو جوان در این کتاب جان بیشتری به داستان داده است.

این نویسنده لحظه‌پردازی‌های رمان «لم یزرع» را بدیع دانست و گفت: رد پای پژوهش در این کتاب به وضوح مشخص است اما ای کاش رد پای فرهنگ عراق هم در کتاب پررنگ‌تر می‌بود.

آرزوی رهایی «مردگان باغ سبز» از توقیف
شهریار عباسی دیگر سخنران برنامه بود. وی در ابتدای سخنانش به ممنوع شدن انتشار کتاب «مردگان باغ سبز» اشاره کرد و گفت: این اثر رمانی خوب و محکمی است که به زبان فارسی نوشته شده است و امیدوارم از توقیف در بیاید. داستان‌نویسی ظرفی برای انتقال اندیشه نیست، خودش روشی برای اندیشیدن است.

وی با انتقاد از روشی که بر داستان‌نویسی‌های نسل جدید حاکم شده است، اظهار کرد: متاسفانه بیشتر داستان‌نویسان درگیر فرم شده‌‌اند و در حال تقلید‌ند. نویسنده‌‌ای موفق خواهد بود که از تجارب زندگی خود بنویسد. کتاب «لم‌یزرع» به نوعی تجربه زیسته بایرامی است. او تمام ماجراهای داستان این کتاب را به نوعی در زندگی خود تجربه کرده و در فضای دیگری ترسیم کرده است.

این نویسنده ادامه داد: از متن «لم یزرع» به آسانی می‌شود دریافت که نویسنده شاهنامه را به خوبی خوانده است اما بهره‌گیری او از داستان‌های شاهنامه از متن بیرون نزده است و این حُسن کتاب است. من این کتاب را اثری صرفا در حوزه دفاع مقدس نمی‌دانم و نباید آن را به همین حوزه محدود کنیم. این کتاب داستان عشق و رنج انسان، در عین شباهت‌هاست. کتاب «لم یزرع» به نظر من اثری جهانی است و می‌تواند به زبان‌های دیگر دنیا ترجمه شود. آن‌ها دوست دارند بیشتر درباره ما بدانند و چه بهتر که خود را با ادبیات به دنیا معرفی کنیم.

«لم‌یزرع» روشنفکرانه‌ترین اثر بایرامی
رضا امیرخانی نیز در این برنامه گفت: بایرامی هر بار با انتشار اثر تازه‌اش تجربه تازه‌ای را به ما می‌دهد. «لم یزرع» بهترین کار و تکنیکی‌ترین اثر او نیست. من این کتاب را «روشنفکرانه‌ترین» اثر او می‌دانم.

وی ادامه داد: بایرامی وارد فضای محتوایی شده است. بی‌آنکه روی منبر برود، بدون شعار دادن به مساله تقریب وارد شده است. عده زیادی از روشنفکران جهان اسلام به این مساله می‌پردازند. در سفر اخیرم به یکی از کشور‌های عربی با کتابی به نام «انا سنیه و انت شیعی» از یک بانوی عربستانی مواجه شدم که محتوای آن می‌گفت که می‌توان در کنار هم و بی هیچ تنشی زندگی کرد. از این منظر، «لم‌یزرع» کار ویژه‌ای است.

نویسنده «من او» با تاکید بر این که «لم یزرع» را اثری صرفا در حوزه دفاع مقدس نمی‌دانم، گفت: با آن‌که داستان در میان مزرعه و مرز در حرکت است اما نشانه‌ای از هیچ مرز عملیاتی و جنگی در این کتاب نمی‌بینیم. در پایان هم شخصیت اصلی داستان می‌گوید که من تازه فهمیدم که ما با خودمان می‌جنگیم.

امیرخانی در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما در این کتاب با نرسیدن «عاشقان عذری» مواجهیم اما این نرسیدن برخلاف متون کهن ادبیات، به سود و خیر آن‌ها نیست. اتفاقا خیر در این است که آن‌ها به هم برسند. اما بایرامی با نرساندن آن‌ها به هم، کلیشه را در هم شکسته است.

پرداختن موفق به «تضاد‌ها»
حسین فتاحی در این بخش گفت: بایرامی در این کتاب توانسته است از فرم به نحوی جذاب استفاده کند که تکراری نباشد. او زمان را در هم شکسته و مخاطب را در میان زمان و مکان معلق نگه داشته است. در پرداختن به تضاد‌ها نیز موفق بوده است و بی‌منطقی فضا و جنگ را به صورت عریان نمایش داده است. شخصیت اصلی داستان کشته همین بی‌منطقی‌هاست.

به تنهایی محنت نمی‌کشیم
محمد‌علی باشه‌آهنگر نیز در سخنانش به توقیف کتاب «مردگان باغ سبز» اشاره کرد و گفت: من پیش از این گمان می‌کردم که فقط اهالی سینما هستند که محنت می‌کشند. اتفاق‌های عجیبی در کتاب «لم یزرع» رخ می‌دهد که آرزو می‌کنم زمانی همه ما بتوانیم به آن شیوه که می‌خواهیم به آن بپردازیم. خوشحال باشید که چنین آثاری را هنوز می‌توانید بنویسید و مثل من دلزده نشوید.

وی با اشاره به فضایی که در دوران جوانی در آن زندگی می‌کرد، گفت: ساخت مسجد موسی‌‌بن جعفر(ع) آبادان بسیار جالب بود. پدر من در ساخت این مسجد که دیوار آن با کلیسای پروتستان شهر یکی بود، مشارکت داشت. آن‌ها آب را برای ساخت مسجد از این کلیسا می‌آوردند و جالب است که کارگران آن نیز سنی مذهب بودند. این کنه تعامل‌ها را باید بتوانیم بنویسیم و به تصویر بکشیم.

کتابی درباره تعصب جاهلانه
صادق کرمیار، نیز در این برنامه کتاب «لم‌ یزرع» را اثری درباره تعصب جاهلانه خواند و گفت: می‌گویند این اثر، تکنیکی‌ترین اثر «بایرامی» نیست، اگر وی از چنین تکنیکی استفاده نمی‌کرد که نمی‌توانست این‌چنین رمانی بنویسد.

نویسنده «درد» یادآور شد: متاسفانه داستان تعصب جاهلانه فقط در میان شیعیان و سنی‌ها نیست. وقتی کتاب «مردگان باغ سبز» توقیف می‌شود، باید دانست که این تعصب متاسفانه میان خودِ شیعیان نیز وجود دارد. متاسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت فرهنگی از انتشار نیافتن این کتاب فقط اظهار بی‌اطلاعی و تاسف می‌کنند. بایرامی در این کتاب ما را متوجه عادی شدن تعصب‌های جاهلانه در میان خودمان کرد و باید مراقب باشیم که مسایل اجتماعی شکلی عادی به خود نگیرند.

جنگ، ابزاری برای نوشتن از زندگی
احمد دهقان، آخرین سخنران این برنامه به دلیل نوشته شدن داستان‌های جنگی و رواج آن‌ها اشاره کرد و گفت: در جنگ جهانی اول، برای ترسیم خشونت جنگ، از آن می‌نوشتند اما با پایان جنگ جهانی دوم، نویسندگان برای نمایش قدرتمندی زندگی در برابر مرگ و نمایش زندگی و ارزش آن، از جنگ نوشتند.

وی ادامه داد: جنگ وسیله‌ای برای نوشتن رمان زندگی بود. ما باید خوشحال باشیم که اکنون رضا بایرامی را در کنار خود داریم. نویسنده‌ای که هم «هفت روز آخر» را درباره ترسیم جنگ نوشت و هم «لم یزرع» را با مستمسک قرار دادن جنگ برای ترسیم زندگی. ما به داشتن او افتخار می‌کنیم.

در این برنامه از کتاب «لم‌یزرع» با حضور محمود صلاحی و سایر نویسندگان حاضر در جلسه رونمایی شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها