تاثیر پس لرزههای کودتای نافرجام در ادبیات ترکیه
کودتایی که کلاسهای درس ناظم حکمت و عزیز نسین را به تعطیلی کشاند/ دیواری از شعر به جای عکس ژنرالها
برخی از چهرههای ادبی شناخته شده و جهانی ترکیه، پرورش یافته مدارس نظامی بودند؛ شاعران و نویسندگانی چون ناظم حکمت، عزیز نسین، فاضل حسنو داغلارجا و نجیب فاضل کیساکورک و ... ؛ اینک پس از کودتای نافرجام ترکیه و به دستور دولت حاکم، مدارس نظامی تعطیل شدهاست؛ مدارسی که بعضا به جای عکس ژنرالها و قهرمانان جنگی، اشعاری از شاعران مطرح ترکیه بر دیوارهای آنها نقش بسته بود.
خشم و شاید ترس اردوغان از تکرار چنین واقعهای آنچنان زیاد است که او دو روز پیش دستور بسته شدن تمام مدارس نظامی ترکیه را صادر کرد. نظامیههایی که بخشی از افتخارشان تربیت شاعر و نویسنده به جای سرباز و ژنرال بودهاست.
تاریخچه تاسیس مکتبهای نظامی ترکیه به زمان فتح استانبول به دست سلطان محمد فاتح باز میگردد. در آن زمان هرکس که توان پرداخت هزینههای آموزشی را نداشت، حتی با لطیفترین احساسات و شاعرانهترین افکار نیز به مکتبهای نظامی میرفت و بعد از پایان آموزش به سپاه عثمانی ملحق میشد. این قاعده در طول سدههای متوالی در ترکیه تغییر نکرد و قشر کمدرآمدی که تمایل داشتند فرزندانشان تحصیلات خوبی داشته باشند، آنها را به مکتبهای نظامی میفرستادند. اما همیشه این سوال مطرح بودهاست که در این مدارس به شاگردان چه تدریس میکردند که بیشتر آنها تیغ بُرنده قلم را به تیغ شمشیر ترجیح میدادند!
ناظم حکمت، عزیز نسین، فاضل حسنو داغلارجا و نجیب فاضل کیساکورک، نوزات تارهان، باکر صدقی اردوغان، اسکندر پالا، جان یوجه، مته چوبوکچو، علی کرجا و اردال شافاک تنها تعداد معدودی از اهل قلم ترکیه هستند که در دورهای از زندگی مسیرشان از این مدارس نظامی گذشت و شاید نخستین آثارشان را پشت میز کلاسهای درس خشک و خشن این مکتب و در واکنش به خشونت خلق کردند.
پیوند میان ادبیات و ارتش در ترکیه آنچنان ناگسستنی است که بر روی ستونهای دبیرستان نظامی هیبلیآدا که متعلق به نیروی دریایی این کشور است، به جای عکس ژنرالها و قهرمانان جنگی، اشعاری از شاعران مطرح ترکیه نقش بسته است.
بر روی ستونهای پرابهت مدرسه شبانهروزی هیبلیآدا که زمانی خانه دوم شاعر بزرگی چون ناظم حکمت بود، تابلوهای رنگارنگی از اشعار شاعران مشهور آویزان است. اشعاری چون «من در زندگی بیش از هر کس پدرم را دوست دارم» از جان یوجل، شعر «من مجبور به تو هستم» از آتیلا ایلهان، «شعر عشق» از امید یاشار اوغوزجان، «باید نامی بماند» از احمد حمدی تانپنار و «از تجربیاتم چیزی آموختم» از آتااوول بهراماغلو.
ناظم حکمت که در ترکیه ملقب به «غول چشم آبی» است، تنها 13 سال داشت که به مدرسه نظامی نیروی دریایی رفت که در آن زمان مکتب بحریه خوانده میشد. در دفتر ثبت نام، مسئولان ناظم را اینگونه توصیف کردهاند: «پسر با قد 1 متر و 56 سانتیمتری، با موهای زرد، صورت کک مکی، دارای چشمانی به رنگ آبی تیره و پوستی سفید.»
ناظم حکمت در سن 16 سالگی با کسب رتبه نهم، موفق به فارغالتحصیلی از مکتب بحریه شد و به عنوان افسر در کشتی حمیدیه، دوران خدمت آموزشی خود را گذراند. اما بعد از آن تصمیم گرفت به نوع دیگری به کشورش خدمت کند و با اشعارش به «شاعر وطن» ترکها، تبدیل شد.
پروفسور ایلبر اورتایلی، مورخ شهیر ترک که یکی از پرنفوذترین آکادمیسینهای ترکیه است پیشنهاد داده که این مدارس نظامی حداقل به کتابخانه یا موزه تبدیل شود تا مردم بتوانند از این بناهای زیبا که اکثرا قدمتی تاریخی دارند استفاده کنند.
شاید این پیشنهاد اورتایلی به گوش مسئولان ترک برسد و ما به زودی خبر کتابخانه شدن مدارس نظامی را برای شما کار کنیم. شاید نیز این تصمیم دولتمردان ترکیه سبب خیر شده و چند ده شاعر و نویسنده دیگر نیز از میان فارغالتحصیلان این مدارس که اکنون همه بیکارند بیرون آید و ما اخبار کتابهایشان را پوشش دهیم!
در این باره بیشتر بخوانید:
نظر شما