بررسی وضعیت کمیک استریپ در ایران /6
سپاسی: کمیکبوکها برای مبارزه با زندگی به ما نیرو میدهند/ جذابیت تصویرسازی داستانهای کهن برای مخاطب
ماندانا سپاسی، استاد دانشگاه، پژوهشگر و عضو هیات علمی حوزه هنری معتقد است که کمیک بوکها از اهمیت بالایی برخوردارند؛ آنها سرگرمی صرف نیستند بلکه تصویری از خود ما هستند که نه تنها مخاطب با خواندن آنها سرگرم میشود، بلکه نیرویی هم برای مبارزه با زندگی کسب میکند.
عضو هیات علمی حوزه هنری با اشاره به سایر آثار کمیک در گذشته، افزود: غیر از این ستون در دیگر تمدنها هم فرشها، سنگتراشیها و دیگر مواردی وجود داشته که داستانی را بهطور پیوسته با تصاویر روایت میکردند که این در واقع تعریف امروزی ما از کمیک است؛ مجموعهای از نقاشیهای دنبالهدار که ماجرایی را روایت میکند. بعد از اختراع چاپ نخستین متنهایی که با این روش منتشر میشدند، متنهای مذهبی بودند، اما در قرن 17 و 18 میلادی کمکم طنز و کاریکاتور جای خود را در مجلات و روزنامهها باز کرد. در سالهای 1920 و 1930 میلادی در اروپا کمکم کمیکها به سمت جذب مخاطبان کودک رفتند. از معروفترین کمیکهای این دوره میتوان به «ماجراهای تن تن» اثر «هرژه» اشاره کرد که تا سالها منتشر میشد. در همین دوران بود که در آمریکا موضوعاتی مانند ماجراجویی و اَکشن هم به کمیکها اضافه شد.
چاپ «سوپرمن»؛ آغاز عصر طلایی کمیکبوکها
وی چاپ کمیک «سوپرمن» در سال 1934 را آغاز عصر طلایی کمیکبوکها عنوان کرد و گفت: در سال 1938 مجموعه کتابهای «Action Comics» وارد بازار شد. تصویر جلد نخستین نسخه از این کتاب تصویری از سوپرمن در حال بلندکردن یک ماشین بود. با محبوبیت فوقالعاده این کاراکتر، ژانر اَبَرقهرمانی در کمیکهای آمریکا پدید آمد و به شدت مورد استقبال قرار گرفت. در زمان جنگ جهانی دوم اَبَرقهرمانها و حیوانات بامزه مانند «گوفی» محبوبترین ژانر کمیک در آمریکا بودند. با کاهش محبوبیت اَبَرقهرمانها ژانرهایی مانند وسترن، عاشقانه و علمی - تخیلی گسترش یافتند. در دهه 50 با ظهور تلویزیون، فروش کمیکها رو به کاهش گذاشت، اما در دهه 60 کمیکها دوباره به شهرت رسیدند. دوره مدرن کمیکبوکها از اواسط 1980 شروع میشود و تا به امروز ادامه دارد.
به گفته این استاد دانشگاه، امروز در دنیا هر کمیک توسط صدها نویسنده و طراح کار میشود و هرکدام از آنها جنبههای جدیدی از قهرمان داستان را آشکار میکند. کسانی مانند فرانک میلر و آلن مور شخصیت بتمن را به سمتی بردند که هر مخاطب جدی از خواندن آنها لذت خواهدبرد. کمیکها دیگر به جایی رسیدهاند که کتاب «Watch men» اثر جاودانه «آلن مور» در فهرست 100 رمان برتر قرن بیستم توسط «مجله تایم» جای گرفته است.
کمیکبوکها برای مبارزه با زندگی به ما نیرو میدهند
سپاسی با بیان اینکه کمیکبوکها سرگرمی صرف نبوده و از اهمیت بالایی برخوردارند، افزود: آنها قهرمانانی را به تصویر میکشند که خواننده میتواند با آنها احساس همذاتپنداری کند؛ کسانی که با وجود مشکلات فراوان فردی سعی میکنند از پا نیفتند و به جنگ خود ادامه دهند؛ آنها تصویری از خود ما هستند. با خواندن آنها نه تنها سرگرم میشویم، بلکه نیرویی برای مبارزه با زندگی کسب میکنیم و چه چیزی مهمتر از این.
به اعتقاد این پژوهشگر، کمیکاستریپ از طریق تأثیرات غیرمستقیم بر ذهن کودک میتواند موجب نهادینه کردن فرهنگ خاصی در کودکان باشد و تا به امروز از طریق بخشهای فرهنگی شهرداری و نهادهای مختلف نیز تلاشهایی برای این امر صورت گرفته است.
وی با اشاره به اینکه کمیک میتواند نقش بسیار سازندهای در فرهنگسازی جامعه داشته باشد و از ظرفیت بالایی برخوردار است، مهمترین مساله را توجه به منابع مالی و تأمین هزینههای آن دانست و ادامه داد: این مساله یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشرفت و روند اجرایی کمیکاستریپ محسوب میشود؛ البته روند کمیکاستریپ در ایران را رو به رشد است. در حال حاضر شاهد به نمایش گذایش کمیکاستریپهای موفقی در اماکن عمومی مانند مترو، اتوبوس و غیره هستیم. بهنظر میرسد طرح فرهنگی شهرداری در زمینه استفاده از کاریکاتوریستها در اجرایی کردن کمیکاستریپهای مترو و اتوبوس در جهت فرهنگسازی نسل جدید و حتی در مواردی برای مخاطبان با سنهای مختلف بسیار موفق بوده است.
تصویرسازی داستانها و اسطورههای کهن برای مخاطب جذابیت دارد
سپاسی در ادامه سخنانش به ظرفیت بالای داستانها و روایتهای کهن ایرانی برای تبدیل شدن به کمیکاستریپ اشاره کرد و گفت: با جرأت میتوان اذعان کرد که تصویرسازی داستانها و واسطورههایی مانند «هزار و یکشب»، «کلیله و دمنه» و «شاهنامه» به راحتی امکانپذیر و برای عموم مردم یا بهتر بگویم برای مخاطبان زیادی با سنین مختلف از جذابیتهای خاصی برخوردار است. مثلا در «شاهنامه» معمولا چند حادثه با هم در یک صحنه طراحی میشود؛ مانند تابلوی کمک سیمرغ در زادن رستم به رودابه به شیوه بسیار زیبایی، تصویرگر دو کادر را نقاشی کرده که در کادر بالا، کوههایی را نشان میدهد که محل زندگی سیمرغ است و در کادر پایین رودابه در بستر همراه با اطرافیان است. سیمرغ هر دو کادر را شکسته و مثل یک سوپرمن در کمیکهای آمریکایی، مسلط به هر دو کادر وارد صحنه شده است. در این حالت، تصویرگر درصدد بهوجود آوردن نوعی توالی زمانی است.
به گفته این نقاش و تصویرگر، یکی دیگر از ظرفیتهای کمیک استفاده از آن برای آموزش مخاطبان است. استفاده از کمیک برای یاد دادن موارد مختلف آموزشی و فرهنگی و به نوعی فرهنگسازی در جهت تربیت کودکان و نوجوانان و نسل آینده ایران بسیار ثمربخش و از ظرفیت بالایی برخوردار است.
تصویر کشیدن دغدغههای اجتماعی و تربیتی کودکان در قالب کمیک
عضو هیات علمی حوزه هنری اظهار کرد: در حال حاضر شاهد به تصویر کشیدن و اجرای بسیاری از دغدغههای اجتماعی و تربیتی کودکان چه بهصورت کمیک و چه کارتن و اجراهای عروسکی مانند «بابا برقی» و «سیا ساکتی»، «پسرخاله» و «پنچ انگشتی» هستیم که در فواصل و زمانهای متفاوت از تلویزیون پخش میشد و میشود و بهخوبی توانسته بهطور پیوسته کودکان را به رعایت بسیاری از بایدها و نبایدها مانند بستن کمربند ایمنی و استفاده بهینه از انرژیها تشویق کند و در مواردی هم همین کودکان رعایت موارد خاص در جهت امنیت بیشتر را به والدین خود تذکر میدهند و این امر شما را به این نتیجه میرساند که میتوان توسط شخصیتهای مورد علاقه کودکان، اقدام به تولید کمیکاستریپهای زیبایی در جهت فرهنگسازی کرد.
نظر شما