گزارش ایبنا از نشست نقد و بررسی کتاب «روشنفکران رذل و مفتش بزرگ» و نکوداشت داریوش مهرجویی
قادری: شخصیتهای روشنفکر آثار داستایوفسکی به زیست و وجود آدمی برمیگردد/ فیلم «گاو» و رابطه آن با مسائل روشنفکری
حاتم قادری، استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیتمدرس در نشست نقد و بررسی کتاب «روشنفکران رذل و مفتش بزرگ» و نکوداشت داریوش مهرجویی گفت: برخی از شخصیتهای روشنفکر کتابهای داستایوفسکی از جمله برادران کارامازوف به ویژه «ایوان» را در نظر بگیرید، عمیقترین پرسشهای ممکن را طرح میکند که به زیست و وجود آدمی برمیگردد.
مهم بودن فیلم گاو درباره مساله روشنفکری آن زمان
دکتر حاتم قادری، استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیتمدرس با اشاره به بحث درباره فیلم «گاو» مهرجویی در 40 سال گذشته گفت: زمانی دانشجوی کلاس دکتر عباس میلانی بودم و آن زمان میلانی متمایل به گرایشهای چپ مائویستی بود و بعدا مشخص شد در فعالیتهای مسلحانه نیز نقش داشته است. پس از مدتی دستگیر شد ابتدا حکم اعدام گرفت و بعدا به حبس ابد تغییر یافت که این حکم نیز در تحولاتی تعویض شد.
وی افزود: آن زمان (شاید تقریبا دو سال قبل از انقلاب) من گرایش مذهبی داشتم و رابطه میلانی با دانشجویان مذهبی خوب بود و شاید میتوان از آن جزء معدود اتفاقاتی در سطح دانشگاه ایران یاد کرد که دانشجویان مذهبی یک کلاس با استادی که از لحاظ گرایش سیاسی رقیب بودند، رابطه نسبتا دوستانه و خوبی داشتند.
مولف «اندیشههای سیاسی در اسلام در ایران» ادامه داد: به یاد دارم در آن فضای رقابتآمیز و در عین حال دوستانه درباره یک فیلم بحث میکردیم که نام آن «گاو» بود. در این مجال نمیخواهم به این بپردازم که دوستان و دکتر میلانی درباره این فیلم چه نظری داشتند، اما همین قدر بگویم که این فیلم در فضای آنروز درباره مساله روشنفکری، فیلم مهمی بود.
عمیقترین پرسشهای داستایوفسکی در برادران کارامازوف
قادری اظهار کرد: درباره برخی از صحنههای فیلم گاو بحث میکردیم و تصور بر این بود که بعضی اسامی از جمله مشاسلام متفکرانه و با دقت انتخاب شده و همچنین نقشی که بر عهده این کاراکتر گذاشته شده بود. این بحث وجود داشت که مشحسن و گاوش میتواند نمادی از ملت و مشاسلام نمادی از روشنفکر متعهد دینی باشد.
وی در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: امروز در کلاسهای دانشگاه به شکل آزاد کتابهای داستایوفسکی را همراه دانشجویان مطالعه میکنیم، به طوری که در اردیبهشت کتاب «جنایت و مکافات» را با برخی دانشجویانم خواندیم و در حال حاضر نیز «برادران کارامازوف» را میخوانیم و در آینده نیز سایر آثار این نویسنده روس را مطالعه خواهیم کرد.
این منتقد درباره نوع پرسشهای مطرح شده در کتابهای خالق «جنایت و مکافات» عنوان کرد: برخی از شخصیتهای روشنفکر کتابهای داستایوفسکی از جمله برادران کارامازوف به ویژه «ایوان» را در نظر بگیرید، عمیقترین پرسشهای ممکن را طرح میکند که به زیست و وجود آدمی برمیگردد. به نظرم میتوان از این نویسنده روس به عنوان یک نویسنده کلاسیک نام ببریم زیرا به باور من پرسشهایی را مطرح کرده که سرحدات انسانی را بررسی میکند.
فراز و فرودهای شدید و سهمگین در روح انسان
قادری گفت: به تعبیر من داستایوفسکی یک نویسنده سرحدی است نه به عنوان نویسندهای که صرفا مهارت و تبحر دارد که درباره انسان پرسش کند بلکه کسی است که خودش را پرورش داده تا بتواند حرفهای بنویسد و اصولا خودش موجودی سرحدی است. یعنی داستایوفسکی خود موجودی سرحدی است به این معنا که در یک جاهایی سیر میکند که عموما مردم عادی به آن تصرف ندارند. در آنجا ممکن است فراز و فرودهای شدید و سهمگینی در روح و روان انسانی پیش بیاید.
وی افزود: بیدلیل نیست که میبینید برخی از شخصیتهای داستایوفسکی در عین خشونت و غلیان اعتراض و عصیان، ممکن است همان لحظه روی زمین زانو بزنند و زمین را ببوسند! میل عجیبی که به قتل و خشونت دارند و میل عجیبی که از پردههای وجودی انسان از جمله بحث دین، خدا و ... پرسش میکنند.
مولف «پراکسیس: اندیشه سیاسی و فعل سیاسی در خاورمیانه» ادامه داد: شخصیتهای داستایوفسکی پرسشهایی مطرح میکنند که بعضا پاسخی ندارند یعنی «ایوان» برادران کارامازوف پرسشهایش بیش از پاسخهاست. این فضایی است که نویسنده برای ما طراحی میکند.
انقلاب گرهگشای معضلات، مشکلات و تنگناهاست؟
قادری با اشاره به مقایسه شخصیت «ایوان» برادران کارامازوف با فضای روشنفکری ایران قبل از پیروزی انقلاب بیان کرد: وقتی درباره فضای روشنفکری ایران صحبت میکنم به همه رگهها و چهرههای روشنفکری نظر ندارم. عمدتا با آن رگه و چهرههایی کار دارم که برای خودشان نقشه راه داشتند. در واقع آنها یک صورتبندیهای داشتند و تصور میکردند که این صورتبندیها در نهایت منجی ایران و فلاکتهای ایرانی بوده باشد.
وی افزود: شاید امروز به راحتی بتوانیم صورتبندی روشنفکران دیروز را نقد کنیم. اما حقیقت این است که اگر بخواهیم به تجربه تاریخی، نحوه زیستی که داشتیم و آدمهایی که در آن دوره فعال بودند، برگردیم احتمالا نخواهیم توانست آنها را مورد مذمت قرار دهیم. زیرا نزاعها در بیشتر موارد کار را به جایی میرساند که تصور بر این میشود که در واقع انقلاب باید گرهگشای معضلات، مشکلات و تنگناها باشد.
نظر شما