پنجشنبه ۲ دی ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۰
​موحد: آتشی قویترین شاعر منطقه‌ای ماست / عابدی: شجاعت شعر آتشی شبیه به نیماست

ضیاء موحد در یازدهمین سالگرد منوچهر آتشی گفت که آتشی بسیار آشنا به مسائل جنوب کشور بود و این موارد را به خوبی در شعرهایش بیان می‌کرد و به همین دلیل او قویترین شاعر منطقه‌ای ماست. کامیار عابدی نیز در این آیین عنوان کرد که آتشی شجاعت بسیار زیادی در شعر داشت و از این لحاظ نزدیک‌ترین فرد به نیماست.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مراسم یازدهمین سالگرد درگذشت منوچهر آتشی، شاعر، مترجم و منتقد ادبی، شامگاه چهارشنبه (اول دی‌ماه) با حضور مجید غلامی جلیسه، مدیرعامل موسسه خانه کتاب، هرمز علیپور، کامیار عابدی، ضیاء موحد، حافظ موسوی، ساغر شفیعی، محمدرضا عبدالملکیان و م. مؤید در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

ضیاء موحد که نخستین سخنران این مراسم بود، در توضیح شعر منوچهر آتشی گفت: آتشی شعر می‌نوشت و بدون ویرایش چاپ می کرد، چراکه زندگی او شعر بود و هیچ لذتی را بالاتر از شعر نوشتن نمی‌دانست. او شعرهای سیاسی می‌گفت اما شعرهای ناب او کاری به این قضایا نداشت و بسیار دلنشین بود.

وی ادامه داد: به خاطر دارم که منوچهر بین تهران و بوشهر در رفت‌و‌آمد بود و زمانی که به تهران می‌آمد به سیمین بهبهانی زنگ می‌زد، چراکه خانه مرحوم بهبهانی خانه شعر و ادب بود. معمولا هر چند ماه یک بار نشست شعری در خانه سیمین بهبهانی برگزار می‌شد و شاعران با این‌که بعد از گذشت چند ماه در جلسه حاضر می‌شدند، کار چندان دلچسبی نداشتند و اگر بود نیز تعدادش بسیار کم بود، اما جالب است بدانید که منوچهر آتشی همیشه دست در جیب می‌کرد و یک بسته شعر درمی‌آورد که هر کدام از دیگری بهتر بود.

این شاعر پیشکسوت با اشاره به برخی کم‌لطفی‌ها نسبت به منوچهر آتشی اظهار کرد: همیشه وقتی می‌خواهند از شاعران نسل اول حرف بزنند نام منوچهر آتشی حذف می‌شود، چراکه دوستان معتقدند که شاعران نسل اول همگی قبل از سال 1310 متولد شده‌اند، در حالی‌که این شرایط برای فروغ نیز صدق نمی‌کند، زیرا او در سال 1313 متولد شده است؛ بنابراین من این ملاک‌ها را قبول ندارم و آن را ظلم به شاعر بزرگی مانند آتشی می‌دانم.

وی افزود: آتشی بدون شعر نمی‌توانست زندگی کند و به همین دلیل است که اشعار بسیار زیادی از او باقی‌ مانده است. هرچند که او مخالف این حرف من بود و آن‌را نمی‌پسندید، اما به‌نظرم آتشی قویترین شاعر منطقه‌ای ماست و کسی نمی‌تواند مانند او به این زیبایی شعر بگوید، چراکه برای شعر گفتن مانند آتشی باید مانند او زندگی کرد.

امیدوارم نگاه‌ها به شعر آتشی تغییر کند

هرمز علیپور، شاعر به‌نام کشورمان نیز قبل از شعرخوانی در صحبت کوتاهی گفت: شعر گفتنم را مدیون برادر و استاد خوبم، منوچهر آتشی هستم، چراکه بیش از 40 سال با او رفاقت و رفت‌و‌آمد خانوادگی داشتم و درس‌های بسیار زیادی از او آموختم. در این سال‌ها هیچ‌وقت ندیدم که به چیزی غیر از شعر فکر کند.

وی ادامه داد: شاعر به دنبال آرمان‌هایش است و به دنبال گرفتن حقش نیست، اما امیدوارم که نگاه‌ها به شعر آتشی تغییر کند و در کل نامهربانی‌ به شاعران کاهش پیدا کند.

آتشی با طبیعت ارتباط عجیب و غریبی داشت

حافظ موسوی، دیگر سخنران این نشست با اشاره به سخت و پیچیده بودن اشعار منوچهر آتشی اظهار کرد: شعر برخی شاعران مانند سپانلو و آتشی، گاهی دشواری‌هایی دارد که خواننده را پس می‌زند و نیاز است که در چنین شرایطی نقد ادبی نقش میانجی را داشته باشد تا مخاطبان را به سمت شعر هدایت کند.
 
وی افزود: آتشی با طبیعت ارتباط عجیب و غریبی داشت و همه تمثیل‌ها، تشبیه‌ها و استعاره‌های او در ارتباط با طبیعت است که در این بین اقلیم جنوب در توجه بیشتری قرار داشته است. او بیشتر حرف‌ها و پیام‌هایش را به‌وسیله زبان طبیعت بیان می‌کرد و گویی به انسان اعتمادی نداشت و معتقد بود که حرفی که به شکل مستقیم بیان شود، تاثیری ندارد و باید از طریق میانجی بیان شود.

این شاعر برجسته در توضیح ویژگی‌های شعری آتشی گفت: او ذرات جغرافیای جنوب را می‌شناسد و همه طبیعت جنوب را لمس کرده است. اوج دوران شاعری او نیمه دوم دهه 70 بود که در همین سال‌ها کتاب «چه تلخ است این سیب» را منتشر کرد، اما متاسفانه و به دلایلی که من نمی‌دانم مورد استقبال قرا نگرفت.
 
موسوی ادامه داد:‌ آتشی برای تجربه‌های شخصی خود احترام بسیار زیادی قائل بود و به همین دلیل از تک‌تک آن‌ها در اشعارش استفاده کرده است.

کودکی شاعر در قامت آن مرد رشید بود

محمدرضا عبدالملکیان نیز قبل از شعرخوانی در این آیین در جملاتی کوتاه اظهار کرد: به خاطر دارم که در اوایل دهه 60 بود که منوچهر آتشی در مجله سروش فعالیت می‌کرد، اما بعدها او را مجبور به استعفا کردند و او 10 سال در بوشهر در یک کارخانه فعالیت می‌کرد و شرایط مناسبی نداشت.

وی افزود: به‌نظرم در سینه او قلب یک پرنده خوش‌نوای کوچک و صمیمی می‌تپید و کودکی شاعر در قامت آن مرد رشید بود و من این ویژگی‌ها را در کمتر شاعری دیده بودم.

منوچهر آتشی شبیه‌ترین فرد به نیما بود

کامیار عابدی که آخرین سخنران این نشست بود در توضیح ریسک‌پذیر نبودن شاعران گفت: وقتی روند و مسیر شعر را بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم، شاعرانی که خطر کردند و از یکنواختی خارج شدند، تعدادشان بسیار کم است؛ البته در دوره معاصر  تعداد این شاعران کمی بیشتر شده است.

وی ادامه داد: یکی از این افرادی که به نوآوری روی آورد، نیما بود که کلیشه‌ها را کنار زد. او پیشنهاد می‌کرد که شاعران نترسند و از عناصر بومی و محلی استفاده کنند. شاعران دیگر به اندازه او به این مساله رغبت نشان ندادند. البته اخوان و شاملو کارهای محدودی را انجام دادند، اما محسوس نبود.

این کارشناس حوزه ادبیات با اشاره به جسارت منوچهر آتشی بیان کرد: در بین شاعران معاصر، منوچهر آتشی شبیه‌ترین فرد به نیما بود و بدون هیچ تردیدی به نکات و درس‌های نیما توجه خاصی داشت. آتشی در سه دفتر نخست خود، به قوی‌ترین صدایی که درد منطقه جنوب و به‌ویژه استان بوشهر است، می‌پردازد.

عابدی افزود: در گذشته بوشهر در مناطق جنوبی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود، اما با کشف نفت در خوزستان، از اهمیت این شهر کاسته شد و به همین دلیل آتشی در شعرهایش به اعتراض این موضوع‌ها پرداخته است. به‌نظر من اگر رئیسعلی دلواری، نماد بوشهر در ابتدای قرن 20 است، آتشی نیز نماد این شهر در نیمه دوم قرن 20 بوده است.

در این پایان این مراسم از دو کتاب «چه شکل‌های گوناگونی دارد عشق» (یادنامه‌ی زنده‌یاد منوچهر آتشی) که به سعی محمدجواد حق‌شناس تهیه و تدوین شده و بخش‌های مختلفی را دربر می‌گیرد و کتاب «ارغوانی از بوسه» که گزیده‌ای از اشعار منوچهر آتشی را شامل می‌شود و توسط دختر وی (شعله آتشی) انتخاب شده، رونمایی شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها