علی محمدی، پژوهشگر تاریخ در یادداشتی که بر کتاب «نهضت آزادی ایران از تأسیس تا انشعاب» نوشته است تلاش نویسنده برای تبیین گوشهای از تاریخ معاصر کشورمان را که کمتر به آن اشاره شده، تحسینبرانگیز میداند.
این اثر با رویکرد سیستمی تالکوت پارسونز، تحولات و جناحبندیهای درونی این گروه را مورد بررسی قرار داده است. در این رهیافت، نهضت آزادی فراتر از نقش مؤثر مؤسسان و رهبرانش در تاریخ معاصر کشورمان به مثابه یک سیستم یا واحد تشکیلاتی در نظر گرفته میشود. سیستمی که رخدادهای سیاسی داخلی و خارجی به عنوان دادههای ورودی آن و تصمیمهای اتخاذشده از سوی آن به مانند خروجی سیستم در تقابل با محیط عمل میکنند. جناحبندیها و تحولات درونی نهضت آزادی ایران نیز مانند پروسه یا فرآیندی است که از درون اخذ دادهها به برونرفت تصمیمات سیستم منجر میشود. فصل اول کتاب «تبیین چرایی بهکارگیری این چارچوب نظری» است. این فصل به خوبی توانسته سیری تاریخی از زندگی علمی پارسونز را به نمایش بگذارد و در مرحلة بعدی، عناصر اصلی نظریه کارکردگرایی ساختاری را به زبانی سادهفهم که در عین حال، مؤلفههای اساسی این تئوری را تبیین میکند، توضیح دهند.
در فصل دوم، «سیر وقایع منتج به تأسیس نهضت آزادی»، از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و نقش فعالان نهضت ملی شدن صنعت نفت در نهضت مقاومت ملی تا تحولات اوایل دهه چهل خورشیدی مانند نخستوزیری امینی و تشکیل جبهه ملی دوم و سپس حوادث منتهی به قیام ۱۵ خرداد ۴۲ که به رکودی عمیق و طولانی در فعالیتهای نهضت منجر شد، بررسی شدهاند. این فصل، روایتی از اولین دوره حیات سیاسی نهضت آزادی ایران است. تبیین این ریشهها و اختلافات سابق در نهضت مقاومت ملی و سپس جبهه ملی دوم که موجب شکلگیری خط فاصلی میان رادیکالها و محافظهکاران بوده است؛ کمک خوبی برای فهم اختلافات بعدی است که ریشههای انشعاب نهضت آزادی ایران پس از پیروزی انقلاب را موجب میشوند.
فصل سوم شامل «چرایی تشکیل سازمان مجاهدین خلق از درون نهضت آزادی و چگونگی روابط نهضت آزادی با این سازمان» است. تبیین فضای تغییر فاز مبارزه سیاسی به نظامی و شمول این مسأله به گروههای مختلف با اندیشههای گوناگون؛ از جمله موارد مشروح در این فصل است. سیر اندیشهگانی رهبران اولیه سازمان مجاهدین خلق، نحوه مواجهه رهبران نهضت آزادی با آنها و تداوم این مسیر تا تغییر ایدئولوژی در این سازمان، از دیگر بخشهای این فصل است. خواننده که در فصل پیشین با پیشینیه عملکردها و ایدههای مؤسسان مجاهدین خلق در دوره فعالیت در نهضت آزادی ایران آشنا شده، این بار به خوبی میتواند تداوم آن رفتارها را در شکلگیری این سازمان سیاسی و نظامی و تفاوت بارز آنها در رویکردشان نسبت به معلم و پیشوایشان مهندس مهدی بازرگان را دریابد. همچنین در این مرحله، خواننده به تفاوت رویکرد مهندس بازرگان با آیتالله طالقانی در رویه حمایتشان از سازمان مجاهدین خلق پی میبرد. تفاوتی که راه را بر اختلاف نظرهای بعدی، به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی باز میکند و عملا نهضت را به دو جناح چپگرای رادیکال و راستگرای محافظهکار تقسیم میکند. این فصل با تحلیلی واقعبینانه از چرایی تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین و نقدی بر نظر سادهانگارانه اعضای نهضت آزادی ایران از این مسأله، پایان مییابد.
فصل چهارم و پایانی نیز به «اختلافات درونی نهضت آزادی» که به انشعاب در آن در سال ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی منتهی شد، میپردازد. سیر تاریخی سالهای پایانی دولت پهلوی و تغییراتی که در لحن و بیان بیانیهها و مواضع نهضت آزادی به مرور ایجاد میشود و سپس اختلافات درونی پس از شکلگیری دولت موقت از مهمترین بخشهای این فصل است. اختلافاتی که در نهایت به انشعاب مهندس سحابی و دوستانش از نهضت آزادی ایران انجامید. موضع جناح رادیکال نهضت آزادی نسبت به وقایع و رخدادهای سیاسی و اقتصادی پس از انقلاب و به خصوص تسخیر سفارت آمریکا که منجر به سقوط دولت موقت انقلاب اسلامی به ریاست مهندس بازرگان شد؛ از جمله مهمترین بخشهای این فصل است. در پایان کتاب در بخش «گالری تصاویر» نیز تصاویر جالب و بعضا نادیدهای از سیر تاریخی تشکیل نهضت آزادی ایران با ترسیم شخصیتهای تراز اول و فعالان مؤثر این گروه به نمایش درآمده است. تصاویری که متناسب با سیر تاریخی کتاب از اوایل دهه سی خورشیدی آغاز و به اواخر دهه پنجاه خورشیدی ختم میشود.
نگاهی به منابع کتاب روشن میسازد که مولفان علاوه بر متون تاریخی و اسناد کتابخانهای معتبر و به ویژه خاطرات مکتوب اعضای برجسته نهضت آزادی ایران، اقدام به مصاحبه با برخی شخصیتهای سیاسی مطرح و مؤثر در فعالیتهای این حزب نیز دست یازیدهاند. مصاحبههایی که پس از پایان متن تحلیلی کتاب به ضمیمه آن آورده شدهاند. مصاحبههای جالب توجهی با آقایان ابراهیم یزدی(دبیر کل نهضت آزادی)؛ محمد توسلی(رییس دفتر سیاسی نهضت آزادی)؛ عبدالرضا نیکبین(از مؤسسان سازمان مجاهدین خلق)؛ لطفالله میثمی(عضو سابق نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق)؛ حجتالاسلام دعایی(رابط امام خمینی با برخی گروههای مبارز مانند سازمان مجاهدین خلق)؛ محمد بستهنگار(عضو گروه ملیمذهبی) و محمدمهدی جعفری(عضو سابق نهضت آزادی). نویسنده کتاب، عباس علیقلی طایفه، بیان کرده به دلیل اینکه درباره انشعاب دوم یعنی جدایی مهندس سحابی و دوستانش از نهضت آزادی ایران، منبع مکتوب چندانی در دسترس نبود؛ تصمیم به مصاحبه با برخی فعالان سیاسی آن دوران گرفته است.
البته در کتاب خاطرات آقایان محمدمهدی جعفری و همچنین جلد دوم کتاب خاطرات مهندس سحابی، اشاراتی به این نکته شده است. هر چند که جلد دوم خاطرات مرحوم عزتالله سحابی در ایران به طور رسمی منتشر نشده است. مصاحبه با حجتالاسلاموالمسلمین سید محمود دعایی نیز به این جهت بوده که وی رابط امام خمینی با برخی گروههای مبارز از جمله سازمان مجاهدین خلق بود. هر چند مصاحبه با لطفالله میثمی و دکتر سید محمدمهدی جعفری و ابراهیم یزدی، بعضا در مواردی تنه به خاطرات مکتوب آنها میزند، اما مصاحبه با دیگر آقایان، توانسته علاوه بر تحلیلی از چرایی تحولات درونی نهضت آزادی ایران، گوشههایی ناگفته از زندگی سیاسی این افراد را نیز بازگو کند که تا کنون کمتر به رشتة تحریر درآمده است. در میان این مصاحبهها، مصاحبه با آقای عبدالرضا نیکبین از محتوای ارزشمندتری برخوردار است. مصاحبهای که مختصر و مفید و با نکاتی دقیق و بجا، توانسته تحلیل عمیقی از روند و علل شکلگیری و سپس تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ارائه کند.
این کتاب، تفاوتهای بارزی با دیگر آثار منتشره درباره نهضت آزادی ایران دارد. عمده پژوهشهایی که در رابطه با نهضت آزادی ایران انجام شده، نگاهی بیرونی دارد و غالبا نیز مرتبط با عملکرد نهضت آزادی در سالهای پس از انقلاب بوده است. این آثار غالبا نیز توسط شخصیتها و جریانهای سیاسی منتقد عملکرد نهضت در این ادوار نگاشته شدهاند. اما کتاب حاضر توانسته دوره حیات سیاسی این گروه در سالهای پیش از پیروزی انقلاب را، آن هم با نگاهی درونمحور بررسی نماید. با توجه به نقد درونی نهضت آزادی، بیشتر ارجاعات به اسناد اولیه نهضت آزادی، آثار فکری مهندس بازرگان و جزوات ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق، خاطرات اعضای آن مانند مهندسسحابی، دکتر یزدی و دکتر جعفری و همچنین آثار سرهنگ غلامرضا نجاتی( وکیل مدافع بعضی از اعضای نهضت آزادی در دادگاه نظامی سال 1342) بوده است.
مولفان در کاربرد چارچوب نظری کتاب در فصل دوم یا فصل شکلگیری نهضت و تبیین روند سیستماتیک فروپاشی نهضت مقاومت ملی و سپس افول جبهه ملی دوم، تا حد زیادی موفق بودهاند. اما کتاب در فصلهای سوم و چهارم، بیش از تحلیل محتوا متناظر به چارچوب نظری، به سمت تحلیل تاریخی میرود. علاوه بر این، نقد دیگری که در سراسر کتاب به چشم میخورد؛ این است که متن تاریخی کتاب، مقداری طولانی و خستهکننده به نظر میرسد. کتاب به ویژه در مواردی متنهای طولانی بیانیههایی را آورده که میتوانست به جای چنین ارجاعاتی، ضمن اشاراتی به مفاهیم اصلی مورد نظر، در پی تحلیل محتوای این بیانیهها باشد. همچنین انتشار مواردی طولانی از گفتهها و نقل قولهای مطول برخی شخصیتها، کسلکننده است. نویسندگان میتوانستند به ویژه درباره برخی نقل قولها که از مصاحبههای همین کتاب اخذ شدهاند؛ به تلخیص و تنها اشاراتی ضمنی بپردازند. بهتر آن بود که کتاب با عبور از موارد تاریخی که پیش از این در کتب دیگر، نشریات یا مقالات ژورنالیستی به تفصیل درباره آنها صحبت یا تحلیل شده است؛ بیشتر بر کاربرد ایده کارکردگرایی ساختاری متناسب با تحولات تاریخی مد نظر، تمرکز کند. این مزیت نسبی کتاب نسبت به دیگر آثار منتشره درباره نهضت آزادی ایران است.
در مجموع، کتاب میتوانست به صورتی فشردهتر و به تعبیر معروف مختصر و مفید، ظاهر شود. این نکته هم از حجم و به تبع قیمت کتاب میکاست و هم حوصله خواننده را کمتر سر میبُرد! نقد دیگری که میتوان به کتاب وارد دانست، اندکی کمسلیقگی(اگر گفته نشود بیسلیقگی!) نامتعارف است و آن هم این که در پایان کتاب، تصاویری از آقای طایفه و مصاحبهشوندگانش آورده شده است. گویی که مولف با این امر، قصد داشته حضورش در مصاحبهها و انجام آنها را به تصاویر، مستند کند. حال آنکه طبیعی است وقتی این مصاحبهها منتشر میشوند، فردی در اصالت آن تشکیک نمیکند، زیرا مولف به خوبی میداند که در عصر فراوانی اطلاعات، امکان جعل چنین مواردی بسیار نادر و البته هزینهزاست. با این حال، تلاش برای تبیین گوشهای از تاریخ معاصر کشورمان که کمتر به آن اشاره شده، تحسینبرانگیز است.
نظر شما