شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۰
نباید به سمت ادبیات عامه‌پسند برویم

محمود برآبادی، نویسنده و منتقد ادبی معتقد است، مهمترین چالشی که رمان نوجوان امروز با آن رودررو است، لغزیدن به سمت مخاطب‌محوری است و در عین حالی که ما تلاش می‌کنیم کتاب، با شمارگان بالا منتشر شود و خوانندگان زیادی داشته باشد اما نباید صددرصد به سمتی برویم که از خواست‌ها و علایق مخاطب تمکین کنیم و به سمت ادبیات عامه‌پسند در حوزه کودک و نوجوان پیش رویم.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- مریم معمار: خیلی‌ها تصور می‌کنند که خواندن رمان‌های مختلف، هیچ سودی برایشان ندارد و خواندن رمان یعنی وقت تلف کردن، اما اینطور نیست، به‌ویژه برای نوجوانانی که در آغاز راه آموختن و کسب مهارت و تجربه برای انتخاب مسیر زندگی هستند. کسب مهارت در گفت‌وگو، افزایش قدرت بیان، توانایی استفاده از واژه‌های مختلف و شناخت جایگاه‌ بهره‌گیری از هرکدامشان، افزایش دامنه واژگان اندوخته شده در ذهن،‌ افزایش قدرت تجسم، تحلیل و تفکر انتزاعی، افزایش توان برقراری روابط اجتماعی از طریق این توانایی‌های کسب‌شده، آشنایی با دنیاهایی جدید، فرهنگ‌ها نو و ایده‌های تازه و زوایای دید متفاوت، بخشی از خوبی‌های خواندن کتاب، و اینجا، رمان است. گاهی خواندن حتی یک کتاب در کودکی و نوجوانی می‌تواند به کل، مسیر زندگی یک شخص را دگرگون کند و افق‌های تازه‌ای پیش رویش بگشاید.
 
با اینهمه، امروزه شاهد انتشار تعداد زیادی رمان ترجمه و تالیفی در حوزه نوجوان هستیم که در چند گروه عاشقانه، تاریخی، مذهبی، آموزشی و پلیسی دسته‌بندی می‌شود. اما با توجه به اینکه نوجوانان فرصت کافی برای مطالعه همه این رمان‌ها ندارند، ایبنا در گفت‌وگو با محمود برآبادی، نویسنده کودک و نوجوان، منتقد ادبی، نائب رئیس انجمن نویسندگان کودک و داور جایزه‌های مختلف ادبی، به بررسی وضعیت رمان نوجوان در سال‌های اخیر به‌ویژه سالی که گذشت، پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.
 
- به نظر شما در چند سال اخیر چه اتفاق تازه‌ای در حوزه رمان نوجوان افتاده؛ چه خطوطی پررنگ‌تر شده است و چقدر نویسندگان به موضوعات جدید روی آورده‌‌اند؟

اتفاقی که در چند سال اخیر در این حوزه افتاده و بخشی از آن مرتبط با به‌وجود آمدن یا تاسیس نهادهای مستقل انتخاب کتاب مانند لاکپشت پرنده، مهر طه یا جوایز کوچک و بزرگی که در چند سال اخیر پا گرفته‌اند، است که به دلیل اینکه این جوایز به نهادهای دولتی و غیردولتی وابستگی نداشته‌اند، توانسته‌اند با دقت بیشتری کتاب‌های خود را معرفی کنند و بر این‌ اساس نویسندگانی که خارج از چارچوب و روند معمول می‌نویسند جرات پیدا کرده‌اند آثارشان را منتشر کنند و مورد توجه قرار گرفته‌اند. نکته بعدی این است که در سال‌های اخیر خرید کتاب‌ از سوی نهادها کمتر شده و هرچند این مساله موجب عدم رضایت ناشران شده اما از سویی دیگر سبب ایجاد رقابتی تنگاتنگ بین آثار شده است. بر این اساس اگر نهاد یا سازمانی قرار است کتاب‌های کمتری خریداری کند سعی می‌کند گزیده‌تر انتخاب کند. همچنین این مساله درباره خانواده‌ها هم صدق می‌کند و اگر آنها مجبورند به‌خاطر شرایط مالی کتاب‌های کمتری بخرند، سعی می‌کنند بهترین انتخاب را داشته باشند. در واقع این خود کتاب است که در بازار طبیعی رقابت، خودش را نشان می‌دهد. 
نکته سوم اینکه آثار زیادی در چند سال اخیر ترجمه شده که از بین بهترین آثار نویسندگان خارجی انتخاب شده و خیلی به روز بوده است مثلا سال قبل در اروپا منتشر شده و امسال در ایران و این نزدیکی کتاب در داخل و خارج سبب شده آثاری ترجمه شود که خیلی به‌روز است و تاثیرش روی کتاب‌های تالیفی این است که نویسندگان با خواندن این آثار تا حدی به خود می‌آیند و سراغ موضوعات جدید می‌روند و به افق‌های تازه‌تری توجه می‌کنند و این مساله کمک می‌کند، آثار بهتری خلق شود. نکته بعدی توجه به ضوابطی مانند قطع، گرافیک و طرح جلد و ... است که برای آماده‌سازی کتاب لازم است. این مساله در دهه گذشته به دلیل خرید‌های فله‌ای نهادها و سازمان‌ها کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت. نکته دیگر توجه به ویراستاری و چیزی است که مربوط به ادبیات کتاب می‌شود، یعنی ناشران بسیاری سعی می‌کنند همه مراحل ویراستاری شامل سجاوندی و فاصله‌گذاری، نشر و ... در کتاب‌هایشان رعایت شود. این پنج عامل سبب شده کتاب‌های بهتری به ویژه در حوزه تالیف در چند سال اخیر منتشر شود.
 
- وضعیت رمان نوجوان ایرانی، در سالی که گذشت نسبت به سال‌های قبلی چگونه بود؟

امسال در حوزه رمان نوجوان شاهد رشد چشمگیری نسبت به سال‌های گذشته بودیم. البته واقعیت این است که رمان نوجوان به نسبت کتاب کودک از سوی داوران و نهادهای انتخاب‌کننده مثل لاکپشت پرنده یا کتاب سال بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد که به صورت غیرمستقیم بر این مساله تاثیر می‌گذارد. مخصوصا در جایزه کتاب سال وقتی کتاب کودک 10 صفحه‌ای انتخاب می‌شود از نظر داوران کار بسیار سختی است که این جایزه بزرگ را به کتابی با این حجم پایین بدهند. در این شرایط یک کتاب کودک 10 صفحه‌ای با یک رمان سه‌جلدی نوجوان 800 صفحه‌ای مقایسه می‌شود که عادلانه نیست. 
موضوع دیگر که امسال در این حوزه رخ داده و خیلی به چشم می‌آید، این است که نویسندگان ما در حوزه تالیف به موضوعاتی توجه کرده بودند که در سال‌های گذشته کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت، مانند محیط زیست در قالب رمان که نمونه بارز آن کتاب «سایه هیولا» بود که در آن دو داستان موازی هم پیش می‌رود و ما در این کتاب به طبیعت سرسبز شمال و جنگل‌های گلستان سفر می‌کنیم و در آنجا با موضوع شکاربان‌ها و مشکلات آنها در مواجهه با شکارچیانی که برای منافع مادی شکار می‌کنند و به طبیعت لطمه می‌زنند، مواجه می‌شویم. در این کتاب تلفیق خوبی بین ارتباط با محیط‌ زیست و داستانی عاشقانه صورت می‌گیرد که سبب می‌شود مخاطب، غیرمستقیم با طبیعت احساس دوستی، الفت و مسئولیت‌‌پذیری کند. 
همچنین موضوعاتی که در رمان‌های امسال بیشتر دیده می‌شود توجه به موضوعات تاریخی است که برخی بازنویسی و برخی رمان‌های تاریخی هستند. از نمونه‌کارهای بازنویسی می‌توان به کتاب «پسر نان و نمک» نوشته عباس جهانگیریان اشاره کرد که مربوط به زندگی یعقوب لیث صفاری است. نویسنده در این کتاب توانسته رخدادهای تاریخی را با بهره‌گیری از تکنیک‌های داستان‌نویسی تلفیق کند. «آناهید ملکه سایه‌ها» نوشته جمال‌الدین اکرمی، نیز رمان تاریخی دیگری است که به داستان‌های رخدادهای تاریخی دوره ساسانیان مربوط می‌شود در آنجا هم می‌بینید درگیری‌هایی که بین دربار ساسانی و موبدان زرتشتی که نفوذ زیادی در دربار دارند و بر همه تصمیمات شاه تاثیر می‌گذارند، می‌پردازد. از رمان‌های دیگری که در سال‌های قبل کمتر شاهد بودیم تالیف رمان‌های سیاسی ـ اجتماعی است که بیشتر به وقایع دوران مشروطه می‌پردازد؛ مانند «کافه خیابان گوته» نوشته حمیدرضا شاه‌آبادی که داستان عاشقانه‌ای است درباره افرادی که در گروه‌های سیاسی فعالیت می‌کنند و رقابت‌هایی که بین این افراد وجود دارد، منجر به حوادث پرکششی شده است.



- آیا همه رمان‌هایی که در کشور ما برای نوجوانان منتشر می‌شود مناسب آنهاست؟

قبل از پاسخ به این پرسش باید ابتدا درباره مخاطبان یعنی گروه‌بندی‌های سنی در حوزه کودک و نوجوان توضیح دهیم. ما آنقدر بین مخاطبان در یک گروه سنی تفاوت داریم که گاهی مخاطب را از یک گروه منفک می‌کند و به گروه سنی دیگر متصل می‌کند. دلایل آن؛ نخست اینکه خیلی از اقوام ایرانی مانند کردها، لرها، بلوچ‌ها، ترکمن‌ها، ترک‌ها قبل از اینکه بچه‌هایشان به مدرسه بروند به زبان مادری حرف می‌زنند و بعد از مدرسه زبان فارسی را یاد می‌گیرند بنابراین مانند بچه‌های فارسی‌زبان به همان میزان درک و فهم و دریافتشان از کتاب‌های گروه سنی خودشان یکسان نیست. دوم مسئله شمال و جنوب شهر بودن است. کودکانی که در شمال شهر زندگی می‌کنند نسبت به کودکانی که در جنوب شهر زندگی می‌کنند به دلیل اینکه از امکانات مختلف و تکنولوژی‌های آموزشی گوناگونی برخوردارند میزان درک و فهم و علایقشان نسبت به کتاب متفاوت است، همین اختلافات بین روستا و شهر هم وجود دارد. بیشتر رمان‌هایی که نویسندگان ما می‌نویسند ماجرایشان شهری است و اتفاقات آن در شهر می‌گذرد و شخصیت‌های آن شهری‌‌اند به جز برخی نویسندگان بومی‌نویس مثل رضا موزونی، عباس عبدی و یوسف قوجق. غیر از این استثناها 70درصد رمان‌های تالیفی ما در شهر اتفاق می‌افتد و شخصیت‌های شهری دارند و موضوعات بچه‌های شهری را مطرح می‌کنند. البته در 20 سال اخیر نسبت جمعیت روستایی ما به جمعیت شهری جابه‌جا شده و تعداد شهرنشینان افزایش پیدا کرده است. ولی در اینکه درک و توانایی و علایق کودک روستایی متفاوت با کودک شهری است، تاثیری ندارد.

بنابراین باید ببینیم مخاطب ما کدام نوجوان است. اگر به این موضوع توجه کنیم در پاسخ به سوال شما باید بگویم بخشی از این رمان‌ها، مناسب و بخشی نامناسب است. نوجوانی که در شهر بزرگ با امکانات بهتر زندگی می‌کند و با ماهواره، فضای مجازی، رایانه سروکار دارد،  اینگونه آثار نمی‌تواند او را راضی کند. اما برای مخاطب عام که اکثریت مخاطبان نوجوان ما هستند، می‌تواند راضی‌کننده باشد. ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم کودک و نوجوان امروز نسبت به یک نسل قبل کاملا متفاوت است و گاهی می‌بینیم، نویسندگان از مخاطبان یک قدم عقب‌ترند و پا به پای آنها حرکت نمی‌کنند و این مسئله گاهی به خود نویسنده و گاهی به محدودیت‌هایی که نویسندگان با آن روبه‌رو هستند برمی‌گردد و دست آنها در انتخاب سوژه و شخصیت‌هایی که با آن روبه‌رو هستند تا حد زیادی می‌بندد.
 
ـ در حال حاضر بیشتر نوجوانان تمایل دارند رمان‌های ترجمه شده بخوانند تا تالیفی در حالی که در سال‌های اخیر رمان‌های تالیفی خوبی هم تولید شده است، به نظر شما دلیل آن چیست؟

می‌دانیم کتاب‌های ترجمه از بهترین آثار خارجی انتخاب می‌شوند و ما با انبوه ترجمه مواجهیم. بدیهی است که جاذبه برخی از ترجمه‌ها در این است که بخشی از جهانی که ما ندیده‌ایم را پیش روی ما می‌گستراند. دلیل دیگر استفاده از تکنیک‌های داستان‌گویی جدید است. اگر بخواهیم نویسندگان ایرانی را با بهترین نویسندگان خارجی مقایسه کنیم آنها در روایت، طرح و توطئه در داستان، گره‌افکنی و گره‌گشایی و بیان روایت‌های موازی و روایت‌های چندصدایی در رمان موفق‌تر از نویسندگان ما هستند. دوم گرایش بچه‌ها به ژانر ترس و وحشت به خاطر تاثیر رسانه‌های تصویری، سینما، تلویزیون و بازی‌های رایانه‌ای است که در سال‌های اخیر افزایش یافته است. آنها سلیقه خاصی را در طول این سال‌ها اعمال کرده‌اند و این انگشت گذاشتن روی یک سری از نقاط و ویژگی‌های روانشناختی مخاطب است که از هیجان، اضطراب و ترس کنترل‌شده لذت می‌برد. علت اصلی گرایش نوجوان‌ها به رمان‌های خارجی ترسناک این است که نویسندگان و سازندگان فیلم‌های خارجی از نقاط ضعفی که در شخصیت انسان وجود دارد مانند ترس از مرگ و ناشناخته‌ها استفاده می‌کنند و بر این اساس رمان‌ها را خلق می‌کنند.

درباره ژانر جادوگری هم که در آثار ترجمه زیاد دیده می‌شود، باید گفت همانطور که بتلهایم(برونوو بتلهایم، دانشمند آمریکایی) معتقد است نه تنها کتاب جن و پری برای کودک ما مضر نیست و آنها را خرافاتی بار نمی‌آورد بلکه به تفکر آنها کمک می‌کند، این قضیه را دانشمندان علوم تربیتی قبول ندارند و معتقدند روحیه جست‌وجوی علمی را در کودک از بین می‌برد. به نظر من هر دو درست می‌گویند و بستگی دارد ما با چه کودکی طرفیم و چه میزان از این خرافه‌ها را ترویج می‌کنیم و این کار را تا چه سنی باید ادامه دهیم چرا که باید در یک دوره‌ای واقعیت‌های زندگی اجتماعی به نوجوانان گفته شود؛ چه تلخ و چه شیرین، باید جهان‌بینی علمی به نوجوانان بدهیم در حد اینکه نوجوانان را به کتاب خواندن تشویق کنیم.
 
-چرا رمان‌های نوجوان تالیفی ما در محافل جهانی جایی ندارند؟

دلیل اصلی این مسئله زبان است. ما به زبانی صحبت می‌کنیم که اغلب مردم جهان این زبان را نمی‌شناسند. زبان برتر انگلیسی است و از نظر اقتصادی بر جهان سلطه دارد و این سلطه را از طریق فرهنگ هم اعمال می‌کند. بر همین اساس اغلب کتاب‌هایی که منتشر می‌شوند، انگلیسی زبان هستند. اگر با روال و سیری که جوایز جهانی طی می‌کنند آشنا باشیم سازوکاری برای آنها تعریف شده که کتاب‌ها باید ترجمه شود تا این امکان برایشان فراهم شود که از سوی داوران بررسی شوند و این مسئله کار ساده‌ای نیست بسیار هزینه‌بر و زمان‌بر است و با توجه به اینکه اغلب داوران زبان فارسی را کمتر می‌شناسند و از سویی دیگر در ترجمه بخشی از حساسیت‌ها و ظرایف زبانی هم از بین می‌رود این اتفاق تابه‌حال نیفتاده است و اتفاقی که درباره سینما و آثار تصویرگری ما افتاده و در مجامع بین‌الملل دیده شده‌اند، در کتاب‌های تالیفی رخ نداده است.



ـ به نظر شما امروزه رمان نوجوان با چه چالش‌هایی رودررو است؟

مهمترین چالش، لغزیدن به سمت مخاطب‌محوری است. در عین حالی که ما از این استقبال می‌کنیم که کتاب باید با شمارگان بالا منتشر شود و خوانندگان زیادی داشته باشد اما نباید صد در صد به سمتی برویم که از خواست‌ها و علایق مخاطب تمکین کنیم. به ویژه اینکه مخاطب ما یک مخاطب معمولی نیست و در شرایط مختلف از سوی سازمان‌ها و نهادها مختلف دنیا تاثیر می‌گیرد. او تولیدات غرب را می‌بیند و تحت تاثیر آنها سلیقه‌اش ساخته می‌شود، در عین حالی که توجه می‌کنیم نباید به عنوان یک نویسنده خود را آن اندازه پایین بیاوریم که به سمت ادبیات عامه‌پسند در حوزه کودک و نوجوان برویم. همان‌طور که در حوزه بزرگسال ادبیات عامه‌پسند ایجاد شده است.
 
ـ در رقابت میان بازی‌های رایانه‌ای یا موبایلی و رمان، چگونه نوجوان‌ها را به رمان‌ خواندن ترغیب کنیم؟

کتاب و بازی‌های رایانه‌ای دو مدیوم متفاوت هستند، با اینکه هر دوی آنها بچه‌ها را سرگرم می‌کنند اما با شیوه‌های مختلف این کار را انجام می‌دهند. با توجه به صحبتی که درباره سلیقه مخاطب نوجوان جامعه ما مطرح شد، طبیعتا جذابیت‌های بازی‌های رایانه‌ای بسیار بیشتر از خواندن کتاب است. حتی خواندن یک کتاب خوب و جذاب به راحتی دیدن یک فیلم جذاب نیست. در زمان خواندن رمان باید تصاویری که در متن ایجاد شده را در ذهن مجسم کنیم و این کار به راحتی دیدن تصویر نیست. اما همین عملی که واژه‌ها را تبدیل به تصویرهای ذهنی می‌کند بسیار جالب و خلاقانه است و این است که کتاب خواندن را جذاب می‌کند و شما در دنیایی قرار می‌گیرید که نویسنده برایتان خلق کرده است و این دو اصلا قابل مقایسه نیست. هرچند نوشتن رمان‌های خوب و جذاب نیز در علاقه‌مند کردن نوجوانان به کتاب‌خوانی بسیار موثر است.
 
-شما داور جایزه‌هایی مانند لاکپشت پرنده هستید و طبیعتا بسیاری از رمان‌هایی را که در طول سال منتشر می‌شود، اعم از تالیف و ترجمه را مطالعه کرده‌اید، تعدادی از رمان‌های نوجوان مورد علاقه‌ و پیشنهادی‌تان را نام ببرید؟

مجموعه «رودخانه واژگون»، «قصه‌های ترسناک»، «سایه هیولا»، «آناهید ملکه سایه‌ها»، «زباله»، «بیرون ذهن من»، «وحشی»، «کافه خیابان گوته»، «اقلیم هشتم»، «زیر نور ماه شیشه‌ای» و «اقیانوس انتهای جاده».

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها