«دیدار در کوالالامپور»، نوشته ناصر قلمکاری، تازهترین رمان این نویسنده است که در نشر چشمه به چاپ رسیده است. رمان قبلی او در سال 1393 با نام «گذر از هزارتو» در نشر نگاه منتشر شده بود.
بهداد و دختر مورد علاقهاش غزل، تصمیم به مهاجرت غیرقانونی به استرالیا میگیرند و این سرآغاز ماجراهایی پرتعلیق و تکاندهنده است. خانواده بهداد از این سفر بیاطلاعند و اگر بفهمند محال است اجازه دهند زوج جوان به این سفر پرمخاطره بروند. هرچه سفر طولانیتر میشود بیشتر با چهره خشن و بیرحم پناهندگی و ترک دیار آشنا میشویم.
در زمان حال داستان و پس از وقایعی که در غربت روی داد، بهداد شخصیتی موجه و سرشناش است. او تنهاست و تنها علاقهای که دارد، کارش یعنی تحلیل بازارهای مالی مثل بورس است. او سعی دارد گذشته تلخ و وقایعی که بر خودش و همسرش رفته را فراموش کند و وارد رابطهای جدید شود. سفر به کوالالامپور، پایتخت کشور مالزی این فرصت را به او میدهد تا با دختری آشنا شود که از قضا قصد مهاجرت به کانادا را دارد.
«دیدار در کوالالامپور» رمانی پركشش و تعلیق است. از ابتدا تا انتهای داستان و فصل به فصل این تعلیق نفس گیرتر و جذابتر میشود تا سرانجام در فصل نوزدهم و بیستم داستان به اوج خود میرسد. رمان علیرغم تکنیکی بودنش به هیچ وجه دشوار خوان و دیر یاب نیست. روایت خطی پیش میرود و خبری از پیچیدگیهای بیمورد و طاقت فرسا نیست.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «صدای سالن اجتماعات از اینجا در اتاق استراحت هم میتوان شنید و گوشه گوشهی آن را در نمایشگرهای متعدد روبهرو نگاه کرد. خانم رضایی دم در ورودی از هر کس که وارد میشود نامش را میپرسد، در فهرستی که دارد نگاه میکند که حتما ثبتنام کرده باشد و شمارهی تماسش را داشته باشیم. بعد یک عدد پوشهی تبلیغات موسسه را به او میدهد.سالن تقریبا پر شده . خیلیها هم حتما بدون نامنویسی تلفنی آمدهاند. پنجاه نفری میشوند. جاهای خالی، این بار خیلی کمتر است.
مسئول حفاظت سالن که دوربینها را بررسی میکند، چیزی دربارهی سود مرکب میپرسد. درست نمیفهمم. حواسم به سالن است. میگویم «فقط آنقدر بدون که انیشتن در این باره گفته که سود مرکب یکی از شگفتیهای دنیای آدمهاست. هر کس که درکش کنه، ثروتمند میشه و هرکی که درکش نکنه، فقیر میمونه.»
وارد سالن که میشوم، جلو پایم بلند میشوند. در مسیری که تا صندلی طی میکنم با دست اشاره میکنم بنشینند. بلند گو را روشن میکنم و سلام میکنم. به تک تک چهرهها خیره میشوم. بیشتر مرد هستند و تعداد زنها خیلی کم است. عدهای تک و توک جواب سلامم را میدهند.»
«دیدار در کوالالامپور»، نوشته ناصر قلمکاری در 219 صفحه و به بهای 18 هزار تومان توسط نشر چشمه منتشر شد.
نظر شما