شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۰
نگاهی به مذاکرات ژنو در «سیاست خارجی و دیپلماسی هسته‌ای ایران»

کتاب «سیاست خارجی و دیپلماسی هسته‌ای ایران» تالیف رحمن قهرمان‌پور به مطالعه چندوچون بحران هسته‌ای ایران اختصاص دارد. در این میان صفحاتی از کتاب مربوط به انتقاد از نبود اجماع داخلی درباره مساله هسته‌ای است که مذاکرات ژنو علت و زمینه‌ساز اجماع داخلی نیز شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «سیاست خارجی و دیپلماسی هسته‌ای ایران» تالیف رحمن قهرمان‌پور به بررسی زوایای مختلف بحران هسته‌ای ایران می‌پردازد.

کتاب در شش فصل با این عناوین «فهم نظری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و جایگاه برنامه هسته‌ای در آن»، «درک و تحلیل نظری رویکرد قدرت‌های بزرگ به موضوع هسته‌ای ایران عوامل تکنولوژیک»، «اقدامات اعتمادساز در بحران هسته‌ای ایران»، «نگاهی به تجارب سایر کشورها»، «مساله هسته‌ای ایران در بستر منطقه‌ای» و «توافق دین و چشم‌انداز سیاست خارجی ایران» تنظیم شده است.

رشد اندک اندک جریان اسلام پساسیاسی
«فهم نظری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و جایگاه برنامه هسته‌ای در آن» در فصل نخست از زاویه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و اصول آن به بحران هسته‌ای نگاه می‌کند تا بتواند به این پرسش پاسخ دهد که چرا جمهوری اسلامی ایران قریب 12 سال بر مواضع خود به ویژه در ارتباط با غنی‌سازی در خاک ایران تأکید کرد؟

تغییر هنجار و یا تعدیل آن در نظام جمهوری اسلامی بر سیاست خارجی نیز موثر بوده، در شرح بیشتر این تغییر می‌خوانیم: «هویت دولت جمهوری اسلامی ایران در دهه 1360 عمدا متأثر از هنجارهای اسلام سیاسی بود، اما از دهه 1370 اندک اندک جریان اسلام پساسیاسی رشد کرد و خود را به عنوان دومین منبع هنجاری هویت جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد. به موازات این دو منبع هنجاری، هویت دولت جمهوری اسلامی ایران هم در سال‌های گذشته دچار برخی تغییرات شده است. از یک منظر سازنده‌گرایانه این دو منبع هنجاری، دو نوع سیاستی خارجی را توصیه کرده و در دستور کار قرار داده‌اند: مقاومت در برابر تعامل.»(ص87)

فصل دوم «درک و تحلیل نظری رویکرد قدرت‌های بزرگ به موضوع هسته‌ای ایران عوامل تکنولوژیک» چرایی موضع‌گیری قدرت‌های بزرگ و مخصوصا غربی در قبال فعالیت‌های هسته‌ای ایران بررسی شده است. این قدرت بزرگ در رفتارهای خود شباهت‌ها و تفاوت‌هایی را در پیش گرفته بودند که درک آنها اهمیت دارد. مولف در سطوری از این مجال در پاسخ به چرایی مخالفت با برنامه هسته‌ای ایران آورده است: «موضع‌گیری امریکا در مقابل برنامه هسته‌ای ایران متأثر از عواملی چند در رأس آنها امنیت اسرائیل و امنیت انتقال نفت است. هرگونه قدرتمندتر شدن ایران در اثر دستیابی به فناوری‌های حساس هسته‌ای می‌تواند در بلند‌مدت منافع امریکا و نیز متحدان نزدیک آن نظیر اسرائیل را در سطح منطقه‌ای با تهدیدات جدی مواجه کند. چنین امری می‌تواند به معنای صدور انقلاب و شعارهای آن در منطقه و حتی جهان اسلام در شکلی جدید تفسیر شود.»(ص152)
 
فصل سوم «اقدامات اعتمادساز در بحران هسته‌ای ایران» یکی از پیچیده‌ترین و اختلاف‌برانگیزترین موضوعات در بحران هسته‌ای ایران یعنی اعتمادسازی و اقدامات اعتمادساز را مطالعه می‌کند. در این میان در رابطه با نقش اجماع ژنو بر فضای ایران آمده است: «نباید از این واقعیت غافل شد که گروه 1+5 و به ویژه چهار عضو غربی آن به بهانه‌های مختلف و بدون توجه به رویکردهای مثبت ایران اقدام‌های یک جانبه‌ای را انجام داده‌اند.

در مدالیته یا طرح کاری مورد توافق در سال 1385 نیز اتفاق مشابهی رخ داد، یعنی آژانس با فشار کشورهای غربی از مسیر عادی‌سازی بازرسی‌ها از ایران دورتر و دورتر شد. انتقادی که شاید وارد باشد این است که تلاش شد تا مذاکرات ژنو علت و زمینه‌ساز اجماع داخلی باشد، نه اینکه ابتدا اجماع داخلی به دست آید و به پشتوانه آن مذاکرات ژنو انجام شود. به نتیجه رسیدن زودهنگام مذاکرات ژنو و توافق اصولی در مورد مبادله سوخت برای بسیاری از بازیگران سیاسی و دست‌آندرکاران غافل‌گیر کننده بود و بخشی از انتقادها ناشی از همین امر بود.»(ص292)

علت تاخیر غنی‌سازی رزنده در جنوب ریودوژانیرو
«نگاهی به تجارب سایر کشورها» به عنوان فصل چهارم تلاش دارد برنامه هسته‌ای ایران را با برنامه هسته‌ای برخی کشورهای دیگر مقایسه کرده و تفاوت‌ها و شباهت‌های آنها را استخراج کند. آرژانتین و برزیل از جمله کشورهایی هستند که در یک مسیر پرافت‌وخیز و همراه با بحران، موفق شدند به فناوری غنی‌سازی در خاک خود دست یابند و لذا مطالعه تجربه آنها اهمیت ویژه‌ای دارد. نگاهی به فعالیت هسته‌ای ایران و برزیل نکاتی را روشن می‌کند که در رابطه با این مهم می‌خوانیم: «زمانی که در آوریل 2006 برزیل اعلام کرد غنی‌سازی صنعتی را آغاز می‌کند، نگاه‌ها بلافاصله متوجه مقایسه ایران با برزیل شد؛ چرا برزیل می‌تواند غنی‌سازی داشته باشد اما ایران از آن محروم شود؟ این مقایسه به حدی جدی بود که لولا، رئیس‌جمهور برزیل دستور داد افتتاح مرکز غنی‌سازی رزنده در جنوب ریودوژانیرو چند ماه به تأخیر بیفتد. خود برزیلی‌‌ها از مقایسه ایران و برزیل به‌شدت خودداری می‌کنند، اما نگاهی دقیق‌تر به نحوه فعالیت‌ها و مسائل به‌وجود آمده برای برزیل نشان می‌دهد شباهت‌هایی میان پرونده هسته‌ای دو کشور وجود دارد.»(ص323)
 
سرانجام در فصل پنجم «بحران هسته‌ای ایران در یک بستر منطقه‌ای» یعنی خاورمیانه مطالعه شده است. در این فصل تلاش شده اهمیت و پیامدهای برنامه هسته‌ای ایران در خاورمیانه بررسی شود. در همین راستا درباره فعالیت‌های ایالات‌متحده در مخدوش نشان دادن رویکرد هسته‌ای ایران آمده است: «آمریکا برای همراه کردن پاکستان با سیاست‌های خود در قبال برنامه هسته‌ای ایران، درصدد است حمایت لایه‌هایی از نخبگان نظامی ـ سیاسی پاکستان را را برای طرح اتهاماتی علیه ایران به منظور اثبات تخطی آن از تعهدات خود در چهارچوب NPT جلب کند؛ امری که می‌تواند به پیشبرد سیاست‌های هسته‌ای امریکا کمک کند. در این زمینه مراکز تحقیقاتی و سیاستگذاری امریکا از ظهور حلقه‌های اشاعه در میان کشورهای در حال توسعه سخن می‌گویند که پاکستان در کانون آن قرار دارد و لذا محدود کردن پاکستان می‌تواند سبب جلوگیری از انتقال فناوری هسته‌ای به سایر کشورهای در حال توسعه شود. بزرگ‌نمایی اقدامات عبدالقدیرخان و شبکه نامیدن آن، ریشه در این امر دارد.»(ص370)
 
مولف در همین قسمت درباره تغییر و تحول روابط ایران و ترکیه آورده است: «پیش از آغاز اعتراض‌های عربی در سال 2011 تصور غالب در ایران و منطقه آن بود که ترکیه در حال فاصله گرفتن از سیاست انفعالی دوره کمالیستی در خاورمیانه و در همان حال ایفای نقش سازنده در تحولات منطقه‌ای است اما همراهی ترکیه با مداخله نظامی در لیبی و سپس حمایت‌ از براندازی نظام سیاسی بشار اسد، باعث بروز نارضایتی تهران از آنکارا شد. ترکیه به همراه عربستان و مصر سه کشوری هستند که غربی‌ها می‌گویند در صورت هسته‌ای شدن ایران به سمت ساخت یا تهیه سلاح هسته‌ای خواهند رفت. دلیل این امر تلاش آنها برای ایجاد موازنه با ایران در منطقه است. در مورد ترکیه اخبار تأییدنشده‌ای مبنی بر انجام برخی فعالیت‌های هسته‌ای وجود داشت، اما تاکنون شواهدی دال بر انجام فعالیت‌های هسته‌ای گسترده در مقیاس کلان دیده نشده است.»(ص391)
 
اعتمادسازی در موضوع هسته‌ای روندی زمانبر دارد
فصل ششم «توافق دین و چشم‌انداز سیاست خارجی ایران» نام گرفته است که با اشاره به توافق ایران و غرب در رابطه با روند اعتمادسازی میان دو طرف آمده است: «توافق هسته‌ای جامع ایران و غرب نشان داد که اولا تقابل ایران و غرب در همه موارد و همان‌طور که عده‌ای می‌گویند امری ذاتی و دائمی نیست و این‌گونه نیست که تقابل و دشمنی، سرنوشت محتوم دو طرف باشد. وقتی ایران و غرب بتوانند در مورد مساله حساس و بسیار مهم و امنیتی نظیر هسته‌ای به توافق برسند، چه دلیلی وجود دارد که در سایر موارد نتوانند به توافق برسند. دوم اینکه روند اعتمادسازی در موضوع هسته‌ای همواره روندی طولانی‌مدت و زمان‌بر است و به همین دلیل نباید موضوع هسته‌ای ایران را پس از توافق وین، پایان‌یافته تلقی کرد زیرا مسیر اعتمادسازی تازه آغاز شده و لذا نمی‌توان انتظار داشت دو طرف بدون طی کردن این مسیر به ارزیابی جامعی از نیات یکدیگر برسند. برزیل، ژاپن و آرژانتین به مدت چندین دهه با غرب اعتمادسازی کردند و توانستند فناوری هسته‌ای و غنی‌سازی داشته باشند.»(ص401)

کتاب «سیاست خارجی و دیپلماسی هسته‌ای ایران» تالیف رحمن قهرمان‌پور در 408 صفحه، شمارگان 600 نسخه و به بهای 28 هزار و نهصد تومان از سوی انتشارات تیسا منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها