رمان «مرد بارانی» اثر لیونر فلیشر با ترجمه قاسم کبیری توسط نشر بهسخن منتشر شد.
این کتاب شرح حال ساده اما با اثربخشی بینظیر است. قصد معجزهگری یا شفابخشی ندارد بلکه تنها بیان پذیرش و خودیابی است. انسان اوتیسمی یا درخودفرومایه که زندگی روزانهاش در معرض دید و تحلیل انسانهای معمولی است. «مرد بارانی» نشان میدهد که این فرد به اصطلاح درخودفرومانده نسبت به طبیعت خود صداقت دارد. عشق، خوشی، رنج و درد را مثل انسانهای دیگر درک میکند؛ ولی همانند مردم عادی قادر به ابراز احساسات خود نیست.
نویسنده این کتاب لیونل فلیشر است که بیش از 25 سال در همه زمینههای انتشاراتی کار کرده و دارای آثار ارزشمندی مانند «ستارهای متولد میشود»، «آسمان میتواند منتظر بماند»، «شهرت»، «قربانی پروردگار» و «سهسوت» است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «بهتر بود که ریموند را پیدا میکرد و میدید که وضع و حالش خوب است یا باز هم بهگونهای غیرعادی به حالت خلسه فرورفته است. بیشک این حادثه برای او ضربهای بود و کارهای یکنواخت و جاری او را مختل کرده است. چارلی به اتاق ریموند برگشت؛ لبخندی بر لب داشت و خود را آماده کرده بود تا با برادرش رفتاری خوش داشته باشد. آنچه که دید، چارلی را از رفتن بازداشت و سبب شد که همانجا بماند و خیره خیره نگاه کند.
رمان «مرد بارانی» اثر لیونر فلیشر با ترجمه قاسم کبیری در 272 صفحه، شمارگان 500 نسخه و بهبهای 25هزار تومان توسط نشر بهسخن منتشر شده است.
نظر شما