پارسی نژاد در مراسم پاسداشت مرضیه نظرلو نویسنده دفاع مقدس عنوان کرد: من در ادبیات غرب، آمریکا، جنگ ویتنام کار کردهام. آنها بلدند از هیچ اسطورهسازی و قهرمانسازی کنند.
«نظرلو» از نویسندگان حوزه ادبیات دفاع مقدس است که اخیرا کتابهایی چون «همچنان میروم تا خط امام بماند» مجموعه مقالات مهدی رجب بیگی، «ام کاکا» زندگی و خاطرات رزمنده جانباز حمید حکیم الهی، «بگو ببارد باران» زندگی نامه مستند داستانی شهید احمدرضا احدی و... از او منتشر شده است.
کامران پارسینژاد در ابتدای سخنانش ضمن بیان اینکه کارکردن برای شهدا برکت دارد و این نکته را کسانی که کار دفاع مقدس میکنند بهتر متوجه میشوند، گفت: اگر نفرین کار شایستهای بود، نویسندگانی که دست به قلم میبرند و مغرضانه یا غیرمغرضانه قصدشان لطمه زدن به تندیس مقدس شهدا است نفرین میکردم ولی چون نفرین خوب نیست برای این دوستان دعا میکنم تا متوجه اشتباهشان شوند.
ثبت بخشهای تاریک تاریخ از طریق خاطره و داستان
وی خاطره و خاطرهنویسی که در دوران قاجار به شدت طرفدار داشته و متاسفانه به تدریج از میان ما رفته را کار بسیار مهمی دانست و افزود: ما فرهنگ خاطرهنویسی را از دست دادهایم نویسندگان و سیاستمداران ما گهگاه سراغ این حوزه میروند و به این کار مبادرت میورزند که آقای رفسنجانی جزو معدود افرادی بود که این کار را به دقت انجام داد. خاطرهنویسی وظیفه همه افراد است تا بخشهای تاریک تاریخ را زنده کنند. اتفاقات حاشیهای که شاید بسیار مهمتر از روایت کلی تاریخ است از طریق خاطره و داستان ثبت میشود که نقش مهم و کلیدی خاطره را متذکر میشود.
پارسینژاد اضافه کرد: خوشبختانه در حوزه دفاع مقدس ما کم کاری نداشتهایم. در این بخش خاص علیرغم بخشهای دیگر که ما ضعفهای عمده داریم، یک مقدار کار خوب پیش رفته است که این برای آینده که ثمره آن را در دراز مدت شاهد باشیم خیلی تاثیرگذار است.
این منتقد با اعتقاد بر اینکه در پاسداشت باید ویژگی مثبت کار فرد را عنوان کرد، گفت: از ویژگیهای مهم کار خانم نظرلو داشتن صداقت در کلام است که در خاطرهنویسی خیلی مهم است. در ثبت رویدادهای اتفاق افتاده، در درجه اول راوی باید صداقت کلام داشته باشد اما نباید دچار این مسئله انحرافی شویم که ما داریم بزرگنمایی میکنیم.
وی اظهار کرد: واقعیت امر این است که شهدای ما بزرگ بودند، ما اسطوره نساختیم، خودشان اسطوره بودند و نویسندگان ما اگر یک شخصیت بزرگی را ترسیم میکنند، اصلا نیاز ندارند که اسطوره بسازند. من در ادبیات غرب، آمریکا، جنگ ویتنام و ... کار کردهام. آنها بلدند از هیچ اسطورهسازی و قهرمانسازی کنند. هرسال کهنه سربازهای خود که در جنگ ویتنام جنایت کردهاند در کارناوالهایی در مسیر یک خیابان بزرگ حرکت میدهند که مورد استقبال و قدردانی مردم قرار میگیرند.
پارسینژاد در رابطه با اثر خانم نظرلو گفت: در این کار اصل راستگویی صداقت و مستندگری را دیدم. که این در همه اثرهای خاطرات دیده نمیشود. یکی از کتابهای خاطرات جنگ هست که خیلی معروف شده و تا مرز جایزه گرفتن هم رفته اما من رگههای راستگویی را در آن ندیدم. کتاب خیلی تاثیرگذار است و لحظه به لحظه میتوان خود را جای آدمهای قصه گذاشت.
کارشناس نشست با اشاره به جنبههای اثر نویسنده مثل شیوه روایتی خوب، بی نقص و جسورانه و مهمتر از همه صداقت کلام او افزود: نویسنده در انتخاب زاویه دید اول شخص در این کتاب کار جسورانهای کرده، چون در خاطرهنویسی و خصوصا در ارتباط با شهدا معمولا زاویه دید سوم شخص انتخاب میشود که کار نویسنده فوقالعاده کار ریسکی و خطرناکی بوده است اما جواب داده، چون زاویه دید اول شخص ویژگی که دارد این است که مخاطب بهتر میتواند همذاتپنداری کند و حس را بهتر منتقل میکند.
وی با بیان خاطراتی از رشادت نیروهای ارتش و سپاه در دفاع مقدس اضافه کرد: درخواستی که دارم این است که در این آثار اختلافات کوچک و ناچیز بین سپاهی و ارتشی را بزرگ نکنیم و به این مسئله دامن نزنیم. حتی اگر این اتفاقات و اختلافات درست هم باشد این کار شایسته و جایز نیست.
نظرلو پایبند به حس شاعرانگی کلام شهید است
جواد کلاته عربی، نویسنده دفاع مقدس در مورد تازهترین اثر منتشر شده این نویسنده با نام «بگو ببارد باران» که روایت مستند زندگی شهید احمدرضا احدی است، گفت: هر کتابی میتواند یک رسالتی داشته باشد. رویکرد و هدفی برای خود تعریف کند و پایبند به آن باشد. قرار نیست در هر کتاب همه چیز گفته شود و به همه جوانب امر پرداخته شود. چه بسا بشود با بیان برشی از یک امر، جان کلام را گفت و تاثیر گذاشت که احساس میکنم در «بگو ببارد باران» این اتفاق افتاده است.
وی پایبندی به حس شاعرانگی کلام شهید را ایده اصلی کتاب دانست و اظهار کرد: نویسنده با انتخاب روایت دوم شخص در این کتاب دست به کار خطرناک و سختی زده و الزامات آن را رعایت کرده که نتیجهبخش بوده است. اوج هنرمندی نویسنده این است که نویسنده مخاطب و شهید را در لحظاتی با هم تنها قرار میدهد و اینکه مخاطب میماند و آن حقیقتی که راوی تعریف میکند که این رسالت خیلی از کارهای دفاع مقدسی ماست که در بازار نشر بزن، برو به دست فراموشی سپرده شده است.
کلاته در ادامه جسارت نویسنده در حذف برخی خاطرات و ترجیح کیفیت بر کمیت را ستود و گفت: احساس میکنم نویسنده به خوبی توانسته بود با شهید و موضوع ارتباط برقرار کند و کتاب برآمده از یک شهود است. رسالت خیلی از این کارها حرکت دادن ما آدمها یک قدم به جلو است که این کار توانسته این اتفاق را شکل دهد.
استانداردسازی اهداف در ادبیات دفاع مقدس
ناصری، روزنامهنگار و عکاس در رابطه با کتاب «ایستگاه دهلران» این نویسنده بحث خود را با تحلیل خود کتاب شروع کرد، آن را خوشخوان و خواندنی توصیف کرد و دلیل اصلی آن را تهرانی، بازاری و کاسب بودن مصاحبه شونده خواند و گفت: راوی در مقاطعی زندگی میکرده که مقاطع مهم تاریخ معاصر بوده و چون مصاحبه از کودکی شروع شده و تا پایان جنگ و زمان حال ادامه دارد، به نوعی روایتگر وقایع مهم تاریخ معاصر است. همچنین نکات جامعهشناختی هم در کتاب زیاد است که خوب است کسانی که اهل مطالعات مردم شناسی هستند، توجه داشته باشند.
وی در نقد یا پیشنهاد به کتاب ضمن بیان اینکه پاورقیهای کتاب خوب هستند ولی برای اغلب مخاطبهای غیر تهرانی آشنا نیست، عنوان کرد: چون آدرسهای کتاب زیاد هستند، کتاب یک نقشه ضمیمه احتاج دارد. همچنین یک جاهایی احساس میشود که به قول سینماییها بد کات میخورد. چون بعضی اوقات بین دو سوال متوالی هیچ ارتباط موضوعی برقرار نیست که این پیگیری نکردن سوال حس بدی به خواننده میدهد.
این روزنامهنگار در ادامه ضمن اشاره به تاریخ شفاهی از لزوم جزئی شدن موضوعات و مشخص کردن مخاطب سخن به میان آورد و در ضرورت هدف در نوشتن گفت: در علوم انسانی ما تقریبا هیچ چیز چند مرحلهای نداریم که اول آن با هدف شروع نشود و اتفاقا این همان جایی است که همه ضعف دارند. در خاطره نویسی هم ما باید بدانیم هدفمان چیست و میخواهیم به چه خروجی برسیم که اینها لازم است استانداردسازی شود و استانداردسازی هم کار شخص نیست و حتما باید یک نهاد متولی این کار شود.
اصلانی دیگر مهمان نشست در رابطه با دیگر اثر مرضیه نظرلو با عنوان «ققنوس سوخته» روایت زندگی بهروز فلاحتپور صحبت کرد و به ارائه کتاب در سه بخش توسط نویسنده اشاره کرد. از شخصیت شهید فلاحتپور در کتاب سخن به میان آورد و از پردازش شخصیت واقعی شهید توسط نویسنده تمجید کرد.
وی در رابطه با کتاب گفت: ما به بهانه اینکه کاری که درباره زندگی شهید و جانبازان مینویسیم، نباید از کار کم بگذاریم و این شامل هم ناشر، هم نویسنده و هم کسانی که مورد مصاحبه قرار میگیرند میشود. ما نهایت وسواس و دقت را در این کتاب میبینیم.
اصلانی افزود: خانم نظرلو با ابتکار خوبی این کتاب را به سامان رسانده است. در عین حال میتوان گفت کتاب هم خاطره است و هم روایت و حتی در بعضی قسمتها از عناصر داستانی و گفت و گو استفاده شده است. با آرزوی موفقیت برای خانم نظرلو، امیدوارم اینچنین کتابهایی بیشتر چاپ، دیده و خوانده شود.
کار در حوزه دفاع مقدس برای شهدا توفیق است
مرضیه نظرلو نیز ضمن تشکر از مهمانان به چگونگی ورود خود به نویسندگی در حوزه دفاع مقدس اشارهای کرد و گفت: کار در حوزه دفاع مقدس و کار برای شهدا توفیق است. در کارم خیلی حساس هستم که صداقت حفظ شود و بتوانم اصل مطلب را ادا کنم که همین موضوع خیلی وقتها کار را برای من سخت میکرد و چند بار تصمیم گرفتم حوزه دفاع مقدس را رها کنم اما هر بار اتفاقی مرا به این حوزه بازگردانده است.
وی اظهار کرد: ما کاری انجام نمیدهیم. کار اصلی را آنهایی انجام دادند که در این مسیر شهید شدهاند. ما فقط تا زمانی که این عنایت و لطف باشد در این مسیر هستیم و در این اطراف پرسه میزنیم. نوشتن از شهدا برکات زیادی برای ما داشته و امیدوارم که شهدا هم بپذیرند و ما را مورد عنایت خود قرار دهند.
در پایان حمید حکیمی، راوی کتاب «ام کاکا» از دیگر آثار این نویسنده به خاطرات مصاحبه برای نوشتن کتاب اشاره کرد و گفت: قرار نبود این کتاب، کتاب شود اما پیگیری سرسختانه و جدی خانم نظرلو باعث شد این کار سرانجام گیرد و جلسه با تقدیر از نظرلو با لوحهای تقدیری از طرف برگزارکنندگان نشست و هدیهای از طرف نشر نارگل به پایان رسید.
نظر شما