رمان «آنجا نیست» اثر جوی فیلدینگ که در سال 2016 توسط این نویسنده راهی بازار جهانی شد، طی روزهای گذشته با ترجمه الهه شمسنژاد توسط انتشارات مروارید راهی کتابفروشیهای ایران شد.
در این کتاب مخاطب شرح روزها، هفتهها و سالهای بعد از این ماجرا و لحظات سخت و پر از رنجی که بر کارولین، مادر سامانتا گذشت را در کتاب خواهید خواند. سفر از زمان حال به گذشته و دوباره بازگشتن به زمان حال، بلاتکلیفیهای روحی، هیجان محض، و شوکهایی که از آشکار شدن حقیقت در خواننده به وجود میآید، «آنجا نیست» را به رمانی قوی و دوست داشتنی و یکی از پرفروشترین رمانهای سال 2016 تبدیل نموده است.
این کتاب یک رمان روانشناسی است. داستان زنی که بعد از ربودن دخترش در دو سالگی در مکزیک دچار شوک میشود. رمان از زمانی روایت میشود که «سامانتا» باید حدود 17 سال داشته باشد. دختری که به اعتقاد روزنامهنگاران وقتی تنها دو سال داشت ناگهان از درون تختش در یک هتل اعیانی در بندری در مکزیک ربوده شد. این رمان که از 38 فصل تشکیل شده است، یک فصل درمیان زمان حال و 15 سال پیش را روایت میکند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «ساعت بعد از اینکه کارولین، از مفقود شدن سامانتا مطمئن شد، ساعاتی پر از ابهام و اشک و فریاد، و همین طور اتهامات مبهم و بیپایه و اساس بود. در میان گریههای وحشتزده میشل، او مرتب اسم سامانتا را فریاد میزد: «سامانتا!» «سامانتا کجایی؟» در سوئیتشان میدوید و فریاد میکشید. میشل مانند سگ کوچلوی وحشتزده به دستوپای کارولین میپیچید. «نه، نه، نه،نه، نه، نه، ...» هانتر بدون لباس، مسواک به دست، از حمام بیرون آمد: «اینجا چه خبره؟» «اون رفته، نیست. سامانتا نیست.» هانتر با چشمان وحشتزده و صورت رنگ پریده به سمت اتاق خواب بچهها دوید: «چی داری میگی؟» کارولین روی دست و پایش افتاده بود، داخل کمد، زیر میز و پشت پرده را میگشت. «اوه خدا. وای خدا. اینجا نیست. اینجا نیست.» «امکان نداره، باید اینجا باشه.» اتاق خواب خودشان و تمام سودیت را دوباره گشتند.»
رمان «آنجا نیست» اثر جوی فیلدینگ با ترجمه الهه شمسنژاد در 420 صفحه، شمارگان 550 نسخه و به بهای 31 هزار تومان توسط انتشارات مروارید راهی بازار نشر شده است.
جوی فیلدینگ یکی از نویسندگان کتابهای پرفروش نیویورکتایمز است و از آثار او میتوان به «خیابان رودخانه وحشی»، «کسی نگاهمان میکند» و چندین اثر دیگر اشاره کرد. فیلدینگ اولین داستان خود را در هشت سالگی و اولین فیلمنامه خود رادر 12 سالگی نوشت و آن را برای یک مجله محلی ارسال کرد. اما هیچکدام از آنها پذیرفته نشدند. او که چند نقش کوتاه در فیلمهای مختلف را ایفا کرده بود، در نهایت در سال 1972 همین مختصر بازیگری را نیز برای آغاز نویسندگی تمام وقت کنار گذاشت. او تا به حال 23 رمان منتشر کرده است که از روی دو مورد از آنها فیلم ساخته شده است. حوادث شخصیتهای کتابهای فیلدینگ در شهرهای آمریکا به ویژه بوستون و شیکاگو رخ میدهد.
نظر شما