خانیکی در نقد کتاب «پساتلویزیون در ایران» مطرح کرد
مساله ارتباطی در عصر پساتلویزیون فراتر از فناوری است
هادی خانیکی، مدیر گروه ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی گفت: در سیاستگذاری رسانه باید به نهادهای مدنی و تخصصی و نیز جامعه فعال در کنار دولت، توجه شود. تلویزیون باید تفاوتها را به رسمیت بشناسد و برای جلب سلایق مختلف بکوشد.
هادی خانیکی، مدیر گروه ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی انتشار کتاب «پساتلویزیون در ایران» را کار مهمی دانست و گفت: این کتاب به رغم کاستیهایی که دارد، پرسشهای خوبی را مطرح میکند. یکی از پرسشهای اصلی کتاب این است که چرا بهرغم اینکه در دوره پساتلویزیون به سر میبریم، پاسخهای ما مربوط به دوره پیشاهمگرایی است؟ چرا پاسخهای ما سنتی و ساده است و با تناقضهای جدی مواجهایم.
وی با استناد به گفتههای پژوهشگر این کتاب، سیاستگذاری تلویزیون را سیاستگذاری متناقض و گرفتار بین دل و عقل توصیف کرد و افزود: راه حل این مسئله روی آوردن به سیاستهای دموکراتیک و مشارکتی است.
خانیکی افزود: در سیاستگذاری رسانه باید به نهادهای مدنی و تخصصی و نیز جامعه فعال در کنار دولت، توجه شود. تلویزیون باید تفاوتها را به رسمیت بشناسد و برای جلب سلایق مختلف بکوشد.
مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه با اشاره به موضوع فردگرایی و استقلال فردی که در این کتاب به آن پرداخته شده، افزود: باید مساله رشد فردگرایی را در ایران جدی گرفت. جامعه ایرانی نسبت به گذشته، روز به روز فردگراتر میشود.
خانیکی همچنین با اشاره به اهمیت موضوع فناوری در بحث رسانه تأکید کرد که مساله ارتباطی در عصر پساتلویزیون فراتر از فناوری است. در این عصر، نقش تلویزیون از تمرکزگرایی و هدایت متمرکز جامعه کمرنگ میشود و رقبایی چون شبکههای ماهوارهای جای آن را میگیرند. با توجه به شرایط کنونی جامعه، تلویزیون باید نقش مداخله فرهنگی در فرهنگ عمومی را کمتر کند و در پی جلب مشارکت باشد.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به این کتاب، اجرای چنین پژوهشها و انتشار آنها را نشاندهنده بحران سیاستگذاری رسانه در ایران دانست که میتواند خلأ تحقیقات موردنیاز در این حوزه را تکمیل کند.
نباید به سازوکار بازار و نیاز مخاطب بیتوجه بود
اکبرزاده جهرمی، پژوهشگر این اثر به ارائه توضیحاتی درباره پژوهش انجامشده پرداخت و گفت: من از منظر صنعت، تلویزیون را بررسی کردهام و به دورههای مختلف تلویزیون در ایران پرداختهام. بر این اساس در این پژوهش سه دوره پیشاهمگرایی، دوره گذار و همگرایی و دوره پساهمگرایی بحث و بررسی شده است.
جهرمی تأکید کرد بررسیهای من نشان میدهد که بر سیاستگذاری رسانه در ایران، غلبه با رویکرد مهندسی فرهنگی است. در حالی که در شرایط امروز جهان نباید به سازوکار بازار و نیاز مخاطب بیتوجه بود.
وی با اشاره به وضعیت تلویزیون طی دو دهه گذشته به بررسی چالشهای همگرایی رسانهای و گذار به عصر پساتلویزیون در ایران و دیگر کشورها پرداخت و دلایل غفلت از همگرایی رسانهای تلویزیون در ایران را تشریح کرد.
وی همچنین به لزوم توجه بیشتر به همگرایی رسانهای و تبعات غفلت از آن اشاره کرد و افزود: سیاستگذاران اصلی حوزه رسانه همچنان اسیر منطق فضای پیشاهمگرایی هستند و از تغییراتی که در حوزه رسانه و به ویژه تلویزیون در جهان رخ داده است غافلند. البته نشانههایی مانند کاهش مخاطبان صدا و سیما و یا اقبالی که به رسانههای جدیدی چون شبکههای اجتماعی وجود دارد، درک شده اما ریشه و ماهیت این نشانهها همچنان درک نشده باقی مانده است. مشکل اینجاست که سیاستگذاران هنوز نمیدانند باید دقیقاً چه کاری را انجام دهند.
این پژوهشگر به عنوان این کتاب نیز اشاره کرد و گفت: نام پساتلویزیون در عنوان این کتاب انتخاب شده است ولی در متن کتاب این نام خیلی کم به کار گرفته شده است. اتفاقات زیادی در دنیای رسانه در حال رخ دادن هستند و صدا و سیما که بازیگر اصلی این حوزه است به آن بیتوجهی کرده است. پرسش اصلی من در این کتاب آن است که صدا و سیما چه رویکردی نسبت به پدیده همگرایی رسانه داشت و چگونه از این فضا تاثیر گرفت.
نداشتن نگاه تاریخی و اجتماعی در کتاب
در ادامه این نشست عبدالله گیویان، با ستایش از تالیف این کتاب، گفت: مشکل اصلی این کتاب نداشتن نگاه تاریخی و اجتماعی به تحولات کشور در دورههای مختلف است. تلویزیون در ایران را نمیتوان مانند تلویزیون در اروپا و آمریکا بررسی کرد زیرا تحولات تاریخی-سیاسی هر کشور است که سیاستگذاریهای رسانه را شکل میدهد. تلویزیون ایران در دنیا بسیار خاص است.
رئیس مرکز پژوهش و اسناد دفتر ریاست جمهوری افزود: این کتاب اگرچه پیشتاز نگاه تحلیلی است، رویکرد انتقادی ندارد و معلوم نیست در کدام جغرافیای معرفتی قرار میگیرد.
وی با اشاره به موضوع روش تحقیق در پژوهش، استفاده از نظریههای غربی را راهحل مناسبی نداشت و تأکید کرد که هر نظریهای ریشه در بستر تاریخی، فرهنگی و اجتماعی جامعهای که دارد که از آن برخاسته است. لذا ما با اطمینان نمیتوانیم از این نظریهها برای حل مسائل خود استفاده کنیم.
گیویان با اشاره به سیاست مدیران و متصدیان تلویزیون قبل از انقلاب به استفاده ایدئولوژیک از تلویزیون، گفت: بعد از انقلاب نیز تلویزیون صورت استفاده ایدئولوژیک از این رسانه را حفظ کرده و حتی یکی از ابزارهای اصلی اسلامیکردن جامعه در دوران پس از انقلاب محسوب میشود.
رئیس مرکز پژوهش و اسناد دفتر ریاست جمهوری با اشاره به موضوع مهندسی فرهنگی در سیاستگذاری که در این کتاب به آن پرداخته شده است، افزود: سیاستگذاریهای فرهنگی ما تلقی مهندسانه دارند و به این دلیل کارآمد نیستند. این دلیل بر جامعهشناسیزدگی در حوزه فرهنگ است که بعضیها میخواهند با نگاه بیرونی و حساب و کتاب فنی در فرهنگ تاثیرگذار باشند که امکانپذیر نیست.
بحث و بررسی مسائل تلویزیون در کتاب
در ادامه، احمد میرعابدینی، مدرس ارتباطات و رسانه در سخنان خود به اهمیت انتشار این کتاب پرداخت و گفت: این کتاب «گشایش خوبی» درباره بحث و بررسی مسائل تلویزیون است و امور محدودشده را مطرح میکند.
وی تلویزیون را رسانهای همهچیزخوار دانست که انواع فناوریها را در اختیار میگیرد تا به نیاز مخاطب پاسخ دهد. اما نگاه تلویزیون ایران به مخاطب در خدمت همه گروههای اجتماعی ایران نیست. حتی واکنش تلویزیون به رویدادها، انتخابی است و نه براساس فلسفه اطلاعرسانی و پاسخ به نیاز مخاطب.
نظر شما