دنیس گلوور، نویسنده استرالیایی زندگینامه جدیدی از جرج اورول، نویسنده شهیر انگلیسی منتشر کرده است. او در این کتاب که «آخرین مرد اروپا» نام دارد، واپسین روزهای زندگی اورول را شرح داده است.
گلوور در کتابش به طور خاص این رمان را مورد بررسی قرار میدهد. او مینویسد:«اورول در این رمان فمینیستها، گیاهخواران و کارشناسان تنظیم خانواده را مسخره میکند، اما در عین حال به اولین همسرش آیلین بلر زیاد وفادار نبود که در سن 39 سالگی در بیمارستان به دلیل عدم تجویز صحیح داروی بیهوشی درگذشت.»
اورول همچنین از معدود نویسندگانی بود که علاقه زیادی به روایت داستانهای حکومتهای استبدادی داشت. این نویسنده انگلیسی در رمان مشهور خود به نام «1984» مینویسد: «اگر میخواهید تصویری از آینده را ببینید، جای پای چکمههای بزرگی را تصور کنید که روی صورت نقش بسته است.» این رمان در سال 1949 منتشر شد و این همان زمانی بود که استالین برداشت خودش را از حقیقت به مردمان دیگر دیکته میکرد. یکسال بعد اورول در سن 46 سالگی به دلیل بیماری سل درگذشت.»
در قسمتی از کتاب «آخرین مرد اروپا» چنین میخوانیم: «جرج اورول (نام واقعیاش اریک بلر بود) سالها با بیماری سل درگیر بود. او در هند به دنیا آمده بود و ظاهراً در سنین نوزادی به باکتری مولد این بیماری مبتلا شده بود و یا شاید در سن 24 سالگی که در حاشیه لندن و پاریس زندگی میکرد. اورول کتاب «آس و پاسها در پاریس و لندن» را در سال 1933 در همین زمان نوشت. احتمال زیاد ابتلای اورول به بیماری سل در همین دوران بوده است.
بیماری سل نوعی بیماری است که شرایط بد اجتماعی مانند فقر و الکل موجب تشدید آن میشود و در دهه 30 میلادی اروپا، بدترین وضعیت را کشور اسکاتلند داشت. اما با این وجود اورول تصمیم گرفت برای تکمیل رمانش به نام «آخرین مرد اروپا» در این کشور زندگی کند، که بعدها نام این رمان را به «1984» تغییر یافت. البته در این سالها همسر دومش سونیا براونل، سعی کرد از او پرستاری کند تا به دوران سلامت بازگردد.»
تاکنون بسیاری از بیوگرافینویسان درباره زندگی جرج اورول کتاب نوشتهاند. اما گلوور از معدود نویسندگانی است که به خود نوشتههای اورول اهمیت زیادی داده اما در عین حال از حوادث قبل و بعد زندگی نویسنده نیز غافل نشده است. او حتی در یکی از فصلهای کتاب اورول را رها کرده و حوادث مربوط به جنگ داخلی اسپانیا را روایت میکند.
پس از اتمام جنگ داخلی اسپانیا، جرج اورول به روزنامهنگاری روی میآورد و هنر خودش را در طنزنویسی به خوبی نشان میدهد. اورول توانست رمان «1984» را در میدان کانتبری تکمیل کند، که مصادف با زمان بعد از جنگ جهانی دوم بود. او در این میدان بین سالهای 1944 تا 1947 زندگی کرد. در این سالها آنچنان فضای شادی در شهر حکمفرما بود که حتی در بیمارستان به جرج اورول اجازه داده میشد، سیگار بکشد. البته پزشک فکر میکرد سیگار کشیدن میتواند دردهای اورول را کاهش دهد.
گلوور در کتابش گاهی از کلمات مدرن و کلیشهای این دوران استفاده کرده ولی در کل او به خوبی توانسته روایت زندگی این نویسنده بزرگ را در قالب داستان بیان کند.
نظر شما