مدیران موفق میدانند که با مردم چطور برخورد و چگونه صحبت کنند؛ آنها این قدرت را دارند که افراد را با یکدیگر سازگاری دهند تا با همدلی بیشتر با یکدیگر کار کنند.
به گفته پاشایی، مدیر موفق، مدیری است که در استفاده از قوانین قاطعیت دارد و زیردستانش را به جلو حرکت میدهد. در مدیریت، ارتباطات و ترکیب راهبردهای جدید مهم هستند. مدیر پیشرو، اسباب و امکانات لازم را برای پیشرفت سازمان و زیردستانش فراهم میکند. گاهی اوقات حتی بهترین مدیران نمیتوانند به تنهایی از عهده شغل مدیریت برآیند، آنها نیاز به ترغیب زیردستان برای انجام کارهای سازمان دارند. آنها باید به زیردستان اعتماد کنند و قادر به تفویض مسئولیتها بین آنها باشند. ویژگی مشترک در تمام مدیران موفق توانایی آنها در کار گروهی و پیوند با زیردستانی است که قادر به همکاری برای اداره بهینه سازمان هستند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «مدیریت در واژه صرفا یک عنوان است و در عمل میتواند معنا و مفهوم حقیقی پیدا کند. مدیریت ترکیبی از رفتارها، طرز تفکر و تواناییهاست که برای حرکت رو به جلو و قرار گرفتن مجموعه تحت مدیریت فرد در جایگاهی مناسب مورد استفاده قرار میگیرد.
مدیران موفق میدانند که با مردم چطور برخورد کنند و چطور صحبت کنند؛ آنها این قدرت را دارند که افراد را با یکدیگر سازگار کنند تا با همدلی بیشتر با یکدیگر کار کنند. در عین حال اگر لازم باشد، موضع قاطع خود را نیز، با تمامی مخالفتها ابراز میکنند. مدیری که شجاع باشد، موجب میشود پیروانش نسبت به فرامین او متعهد باشند و اشخاص را وامیدارد تا کار درست را انجام دهند.
ترس دست و پای هر مدیری را میبندد و او را دیر یا زود از مدیریت خلع میکند. ترس مانع انجام کارهای بزرگ است و بزرگترین فایده شجاعت و شهامت این است که درهای پیشرفت و افقهای جدید را به روی فرد میگشاید. شجاعت آینده بهتری برای همه میسازد. مدیر موفق، باید ترس و تردید را از خود دور کند و از موقعیتهای نادر زندگی استفاده کند و با شهامت به سمت آینده حرکت کند. هر بار که فرد در برابر ترس مقاومت کند، شهامت و اعتماد به نفسش تقویت میشود.
مدیران موفق و لایق فقط به عملکرد عالی خود اکتفا نمیکنند، بلکه به همکاران و کارمندان خود نیز انگیزه میدهند. تکیه کردن بر مهارتهای شخصی کافی نیست، رهبران کارآمد مهارت، کفایت، لیاقت و شجاعت را با هم در میآمیزند تا سازمان خود را به بالاترین سطح ترقی و تعالی برسانند.
هیچ کس بدون هدف مشخص قادر به پیشرفت نیست و مدیر موفق نیز به اندازه کافی تحقیق و تفحص میکند تا برای بهبود مهارتهایش راههای مناسبی پیدا کند و در صورت لزوم برای گذر از این راهها وقت و پول صرف کند.»
نویسنده کتاب «مدیر موفق» معتقد است، از مهمترین راههای مدیریت موفق دوستی با مردم است و ناتوانترین مدیران، افرادی هستند که توان ایجاد و برقراری رابطه عاطفی و دوستانه با زیردستان خود را ندارند. برخی گمان میکنند فقط دوستی با اشخاص بزرگ برایشان مفید است، در صورتی که اشخاصی که در جایگاه اجتماعی پایینتری نسبت به ما قرار دارند هم به نوبه خود میتوانند برای ما راهگشا باشند. توانایی مدیر در ایجاد رابطه دوستانه با مردم، یکی از نکتههای اساسی موفقیت در کارهاست؛ چراکه مشروعیت و پذیرش مدیر از جانب مردم از مهمترین مسائل در عرصه مدیریت موفق است. از دیگر عوامل موفقیت مدیر، اعتماد به نفس اوست. مدیر باید با تکیه بر قدرت ایمان و آگاهی، به لیاقت و کفایت خویش اعتماد کند و در میدان مسئولیت، خود را مسئول کارهایش بداند و با جدیت و امید به پیشرفت، اراده و عمل را تکیهگاه خود قرار دهد.
مدیر موفق و مدبر با تقویت روحیه اعتماد به نفس، اراده و اطمینان در خود و کارمندان، با شعار «ما میتوانیم» سستی و پوچی و دنبالهروی کورکورانه در سیاست و ریاست و نیز چگونگی اداره سازمان را کنار میزند و به کمک ابتکار و نوآوری، شرایط شکوفایی افکار را فراهم میسازد.
کتاب «مدیر موفق» نوشته مهدی پاشایی با شمارگان هزار نسخه در 48 صفحه به بهای 5 هزار تومان به همت انتشارات یاس نبی منتشر شده است.
نظر شما