سه‌شنبه ۵ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۱
کدام کتاب‌ها نامزد دریافت دهمین جایزه مستندنگاری جلال شده‌اند؟

«آنک!... پاریس»، نوشته میرجلال‌الدین کزازی، «اتاق شماره 24 » نوشته صبریه فلاح حسینی، «سفر دیدار»، نوشته محمدرضا توکلی صابری، «ملاصالح» نوشته رضیه غبیشی و «نگاهی به دروازه غار»، نوشته احمد مسجدجامعی نامزدهای دریافت دهمین جایزه جلال آل احمد در حوزه مستندنگاری است. در این گزارش نگاهی به این کتاب‌ها داشته‌ایم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، «آنک!... پاریس»، نوشته میرجلال‌الدین کزازی از انتشارات صدای معاصر، «اتاق شماره 24 »، نوشته صبریه فلاح حسینی از انتشارات صریر، «سفر دیدار»، نوشته محمدرضا توکلی صابری از انتشارات اختران، «ملاصالح»، نوشته رضیه غبیشی از انتشارات شهید کاظمی و «نگاهی به دروازه غار»، نوشته احمد مسجدجامعی از نشر ثالث پنج اثر راه یافته به عنوان نامزدهای دریافت دهمین جایزه جلال آل احمد در حوزه مستندنگاری(به ترتیب حروف الفبای نام کتاب‌ها) از سوی دبیرخانه دهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد مستقر در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان اعلام شد.

مرتضی سرهنگی، مصطفی رحیمی و مریم برادران، اعضای هیأت داوران بخش مستندنگاری این دوره از جایزه ادبی جلال آل‌احمد هستند. اختتامیه دهمین جایزه جلال آل‌احمد، عصر روز شنبه، شانزدهم دی‌ماه، از سوی بنیاد شعر و ادبیات داستانی در تالار وحدت تهران برگزار خواهد شد. در ادامه مروری بر این کتاب‌ها خواهیم داشت.

 
« آنک! ...پاریس»
نوشته «میرجلال‌الدین کزازی» است که توسط نشر «صدای کتاب» منتشر شده است.

کزازی در این باره گفته است: «این کتاب گزارشی از سفر من به پاریس است که روزهای پایانی سال 1394 و روزهای آغازین سال 95، من به خواست خانه فرهنگ ایران در پاریس از سویی و از سوی دیگر یکی از شهرداری‌های پاریس، به این شهر رفتم تا درباره نوروز و رازها و آیین‌های آن سخن برانم. یک سخنرانی برای فرهیختگان و دانشگاهیان پاریسی انجام گرفت که به زبان فرانسوی بود و یک سخنرانی هم برای ایرانیان باشنده در پاریس که به زبان پارسی انجام شد. چند نشست و دیدار و سخنرانی دیگر هم بیرون از برنامه پیش آمد. به هر روی من گزارش این سفر را در کتابی نوشته‌ام که نشر صدای معاصر آن را زیر چاپ برده است. این کتاب شاید بلندترین نام را در جهان یافته باشد. نام کتاب این است: «باره، نگاره، تنواره؛ آنک! پاریس: هنر را، شکر پاره» کتاب را به نام «آنک! پاریس»، خواهند نامید منتها نام کامل کتاب، همان است که گفتم.

این کتاب در 256 صفحه و شمارگان 700 نسخه در سال پیش منتشر شده است.


«اتاق شماره 24»
 
کتاب «اتاق شماره 24» روایتی از زندگی مهاجرین جنگ تحمیلی بوده که به قلم صبریه فلاح‌حسینی نوشته شده است. در این کتاب نقش شهر قزوین در دوران دفاع مقدس بیان شده که در قالب روایتی از زندگی مهاجرین جنگ تحمیلی در خاطرات خودنگاشته صبریه فلاح‌حسینی تهیه و به چاپ رسیده است. این کتاب به همت اداره‌ کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان قزوین و با حمایت مالی شهرداری و شورای اسلامی شهر قزوین تهیه شده است.

در قسمتی از این کتاب آمده است؛ «چند روز قبل از رسيدن ايام سوگواري امام حسين، نوجوان‌هاي پسر با پارچه‌هاي سياه ديوارهاي سالن را سياهپوش مي‌کردند. هرروز از بعدازظهر تا مغرب، خانم‌ها در آنجا جمع مي‌شدند و برنامه سينه‌زني و نوحه‌خواني شروع مي‌شد. يک زن خرمشهري هم بود که در ساختماني ديگر ساکن بود. او از اول ماه محرم به ساختمان ما مي‌آمد. زني تقريبا 45 ساله و از آن شير زن‌ها که جثه‌اي ريز دارند. با يک مقنعه عربي و پيراهن بلند و چادر عربي خود را پوشانده بود. چهره مهرباني داشت ولي پر از غم و رنج و پريشاني. نامش بتول بود ولي به او مامان محمود مي‌گفتند. سال قبل هم او را در مراسم محرم ديده بودم. تقريبا همه او را مي‌شناختند. چنان از خود بي خود شده بود و به رسم جنوبي‌ها به صورتش مي‌زد که انگار کسي را نمي‌بيند. هر کسي که او را در آن حال مي‌ديد، دلش برايش کباب مي‌شد.» 

این کتاب در سال 1395 به بازار کتاب آمد. متن این کتاب 384 صفحه‌ای را مسعود امیرخانی ویراستاری کرده است.
 
سفر دیدار
«سفر دیدار» گزارش سفر محمدرضا توکلی صابری به کوهستان‌های بدخشان و دیدار از مزار ناصر خسرو است. نویسنده این کتاب در سال ۱۳۹۳ برگزیده جشنواره سفرنگاری ناصرخسرو شده بود. ناصرخسرو يکی از شش شاعر بزرگ پارسی زبان است. او همانند حکیم ابوالقاسم فردوسی عمر خود را وقف نوشتن کرد و همانند او خدمت بزرگی به زبان فارسی کرد. ناصرخسرو در برابر مراکز قدرت حاکم در زمان خود ايستاد. او پس از بازگشت از سفر هفت ساله خود از شهری به شهری ديگر گريخت تا سرانجام در روستای حضرت سعيد در کوهستان‌های بدخشان ماندگار شد و به انديشيدن و سرودن و نوشتن پرداخت و سپس در همانجا درگذشت.
 
نويسنده این کتاب در هزارمين سالروز تولد ناصرخسرو، مسير سفر این شاعر بزرگ را دنبال کرده و شرح سفرش را در کتاب سفر برگذشتنی بازگو کرده است. او می‌خواسته است که در ابتدای سفر يا پس از سفر به ديدار مزار ناصرخسرو برود که در ارتفاعات بدخشان در نزديکی مرز پاکستان و چين قرار دارد، ولی کوشش‌های او بی‌نتيجه می‌ماند. سپس تصميم می‌گيرد آخرين تلاش خود را بکند و به تاجيکستان می‌رود و در شهر دوشنبه با رئيس پليس فيض آباد به طور تصادفی آشنا می‌شود.

توکلی صابری بر اساس وعده کمک رئيس پليس فيض آباد از مرز تاجيکستان وارد افغانستان می‌شود و از کندوز به فيض آباد می‌رود و رئيس پليس را ملاقات می‌کند. در آنجا رئيس پليس چهارده سرباز را با او همراه می‌کند تا او را به جرم ببرند. در آنجا سربازان به او می‌گويند که خودش بايد به تنهايی از آنجا تا روستای حضرت سعيد، محل آرامگاه ناصرخسرو، برود. کوشش توکلی صابری برای رفتن به روستای حضرت سعيد و دو روستای ديگر و ديدار از مزار ياران ناصرخسرو و توصيف محل و گفتگو با افراد محلی بخشی خواندنی کتاب است.

اين سفر در موقعيتی انجام می‌شود که آن منطقه و نواحی اطراف آن تحت کنترل طالبان بوده است و طالبان تا سه کيلومتری جرم محل اقامت نويسنده رسيده بودند. او پس از ديدار آرامگاه ناصرخسرو به کمک يک راننده محلی موفق می‌شود از منطقه عبور کرده و خود را به فيض آباد و سپس کندوز رسانده و به دوشنبه برگردد. در اين کتاب شرحی از وضعيت مزار ناصرخسرو  همراه با اولين عکس‌ها از آرامگاه ناصرخسرو و يارانش آورده شده است. عکس‌های آرامگاه ناصرخسرو برای اولين بار در جهان در اين کتاب منتشر می‌شود.

در پايان کتاب ضميمه‌ای با عنوان سفالينه بی‌ارزش آمده است که نقد توکلی صابری بر کتاب «نگاهی نو به سفرنامه» است و در اين نقد او به طور قاطع اثبات می‌کند که سفرنامه را خود ناصرخسرو نوشته است. کتاب ٢٢٣ صفحه‌ای «سفر ديدار» در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و با بهای ۱۸ هزار تومان از سوی نشر اختران به چاپ رسیده و راهی بازار کتاب شده است.

 


ملاصالح
کتاب «ملاصالح»، نوشته رضیه غبیشی، با شمارگان سه‌هزار نسخه و با 288 صفحه از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. این کتاب زندگی مجاهد خستگی‌ناپذیر «ملاصالح قاری» مترجم اسرا در جنگ تحمیلی را روایت می‌کند. با این شخصیت در کتاب «آن بیست و سه نفر» آشنا شده‌ایم و در این کتاب روایتی شگفت‌انگیز و تکان‌دهنده را از این شخصیت از نظر خواهید گذراند. ملاصالح قاری هم در اسارت ساواک رژیم پهلوی بوده و هم زندان‌های استخبارات عراق را تجربه کرده و در این کتاب خاطراتش را از آن روزها بیان کرده است.

در بخشی از این کتاب آمده است: «روزها به تلخی و سختی بر من می‌گذشتند. هیچ کس از خانواده و رفقایم نمی‌دانستند بر من چه گذشته. اتاقی که محبسم در اداره ساواک بود نیمه تاریک و از شدت گرمی هوا عرق شر شر از سر و رویم می‌ریخت. لباس‌هایم پاره و خون خشک بر آنها نشسته بود. زمین زیر پایم لخت بود. موقع خواب بر همان زمین سر می‌گذاشتم و می‌خوابیدم.»

«ملاصالح» داستان زندگی آزاده ایرانی است که به اجبار به ترجمه اوامر و کلام نیروهای عراقی تن می‌دهد. ملاصالح، قاری وطن‌پرستی بود که سراسر عمرش را وقف مقاومت و دفاع از ایران کرد. وی پس از آزادی به جرم خیانت به ایران زندانی شد و از سوی وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفت تا بلاخره بی‌گناهی وی اثبات شد و با نامه سید علی اکبر ابوترابی‌فرد آزاد شد. ملاصالح قاری هم در اسارت ساواک رژیم پهلوی بوده و هم زندان‌های استخبارات عراق را تجربه کرده و در این کتاب خاطراتش را از آن روزها بیان کرده است.

 
«نگاهی به دروازه غار»
کتاب «نگاهی به دروازه غار» نوشته‌ «احمد مسجدجامعی»، عضو شورای اسلامی شهر تهران، به معرفی محله دروازه غار تهران و شرح تاریخ این منطقه‌ی قدیمی پایتخت می‌پردازد. نویسنده در این کتاب با استناد به دیدار خود از محله‌ دروازه غار به ۱۶۲ موضوع از جمله زندگی در اطراف دروازه غار، دسته‌ی طیب، پسران رمضون یخی، مسجد هرندی، کوچه‌ی شوشتری، بازارچه‌ی قدیمی، صابون‌پزخانه، قهوه‌خانه، دعوای لوطی‌ها، حسینیه شیخ رجبعلی خیاط، حمام چهارشنبه، سقاخانه پرداخته است.

دروازه غار که در حال حاضر محله هرندی نامیده می‌شود، بر اساس تقسیمات شهری در منطقه ۱۲ شهرداری تهران واقع شده و از شمال به خیابان مولوی، از جنوب به خیابان شوش، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان خیام محدود است و مساحت آن به بیش از ۱۲۷ هکتار می‌رسد. عکس‌های این کتاب مصور توسط «مهدی نصرتی» گرفته شده است. کتاب حاضر از سوی نشر «ثالث» منتشر شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. مسجدجامعی که بیشتر از سمت‌های رسمی‌اش، معرف شخصیت فرهنگی‌ اوست. از چند سال پیشتر برای بازشناخت تهران و پیشینه‌اش برنامه‌ای را آغاز کرد که بعدتر به عنوان تهران‌گردی از آن یاد شد.

مسجدجامعی در تهران‌گردی‌هایش بیشتر به سراغ محلات قدیمی شهر و بافت‌هایی که موجودیت و فرهنگ آن در حال اضمحلال و فراموشی است، می‌رود و ضمن گفت‌وگو با سالخوردگان این محلات تلاش می‌کند که شکل و شیوه زندگی در این محلات را بازشناسی کند و از این طریق نوری بتاباند به گوشه‌های مغفول مانده فرهنگ و سنت‌های ایرانی و شیوه زندگی در محلات قدیمی که در هجوم نوگرایی‌های گاه بی‌منطق و افراطی در حال نابودی است. او در کتاب «نگاهی به دروازه غار» تلاش کرده است از طریق گفتگو با سالخوردگان این منطقه سابقه تاریخی و فرهنگی این محله قدیمی در جنوب تهران و شیوه زندگی ساکنان قدیمی و اکنونی آن را بازنمایی کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها