ترجمه آثار آلهخو کارپانتیه راه رفتن روی لبه تیغ است، چراکه باید در پس پشت برگرداندن رمان به زبانفارسی، فرهنگهای بومی ادبیات اقلیمی را، که قصد حراست از زبان پسابوم دارد آشنا بود.
آلهخو کارپانتیه
نویسندگان لاتین با تکیه بر منابع گوناگون و توانمند بوم، در چرخههای روایی، روابط آدمها، جغرافیا، زبان و موسیقی را تبدیل به صدایی مشترک میکنند. این همگرایی قومی، روایتها را بهسمت و سویی میکشاند که از دل آنها پدیدارشناسی ادبیات مدرن شکل تازهای بهخود میگیرد. کارپانتیه میگوید: «احتمالاً بین رمانهای من تعقیب را کمتر خواندهاند، هرچند ژان پلسارتر آن را بهترین رمان من نامیده است» اگر نقلقولش از سارتر را بپذیریم میتوانیم حدس بزنیم که با این توصیف، رمان تعقیب خواننده بسیار داشته است. این رمان ماجرایی درباره «خراردو ماچادو» دیکتاتور کوباییست که دارد روزهای آخر حکومتش را میگذراند. رخدادهای درون رمان از ماجراهای واقعی بهره برده که گویا میتواند با «دیوار» سارتر همسویی داشته باشد. در هر دو رمان با یک فعال سیاسی فراری روبهروییم که در پایان رمان قربانی بیرحم حکومت فاشیستی میشوند. با اینکه تعقیب بُنمایهای سیاسی دارد معهذا روایت فدای دیدگاه سیاسی نمیشود، و این شگرد آلهخو کارپانتیه است تا پروندههای گشوده درون رمان، تاریخ مصرف پیدا نکند.
احمد آرام
تیموتی برنن در نقد این رمان مینویسد تعقیب، با لایهبندی روایتها و بازههای مقطعش که مفاهیمی مکرر در آنها طنین میاندازد، بهشدت سینمایی است. ما در شروع رمان این رویکرد بصری را میبینیم: «... پیکرهایی درهم آمیخته مخاطبان کنسرت در اثنای دقایق آنتراکت که بیش از آن چه باید لباس پوشیدهاند، شکوه معماری هاوانای قدیم، لباس چروک و خیس از عرق مردی جوان که از مأموران حکومت گریزان است...» وقتی به این صحنه دقت میکنیم درمییابیم که کارپانتیه به اهمیت میزانسن در به تصویرکشیدن ترس، با درونمایه روانشناختی، بسیار مسلط است. تیموتی برنن همین صحنه را پیوند میزند به فیلم «مردی که زیاد میدانست» از آلفرد هیچکاک، که بیراه نگفته است. دنیای این رمان دنیای دانشجویان انقلابیِ در نبرد با دیکتاتوریای است که بسیار خواندنی است.
رمان «تعقیب» نوشته آلهخو کارپانتیه با ترجمه ونداد جلیلی در نشر چشمه و با قیمت 10500 تومان منتشر شده است.
نظر شما