«گتسبی بزرگ» نوشته اف.اسکات فیتزجرالد
گتسبی بزرگ هم اکنون یکی از مشهورترین رمانهای آمریکایی به شمار میآید و آن را در مدارس و دانشگاههای سراسر جهان (در رشته ادبیات آمریکا) بهعنوان یکی از کتب استاندارد تدریس میکنند. داستان اصلی این رمان در سالهای 1920 آمریکا و در دوران بعد از جنگ جهانی اول اتفاق میافتد. در این سالها آمریکا با رشد اقتصادی خوبی مواجه است و مردم به مهمانیهای مجلل و اشرافی روی آوردهاند و نویسنده با کنایه از شخصیتهای درون این مهمانی یاد میکند که علارغم ظاهر شیک هیچ احساسی از عشق و دوستی ندارند.
«قتل مهربانی» نوشته پیتر سوانسون
این رمان معاصر از همان صفحه اول به روابط عاشقانه زنان و مردانی میپردازد که منجر به حوادث غم انگیز میشود. داستان از نگاه آدمهای مختلف روایت میشود که هر کدام به روابط عاشقانه با نگاه خاص خود مینگرند. در این کتاب شخصیت اصلی، تد سورسون همسرش را با همکاری زنی به نام لیلی کینتنر به قتل میرساند و بقیه شخصیتها هم حول این حادثه به مخاطب معرفی میشوند که آنها نیز شبیه قاتل داستان هستند.
«تالار خونین و داستانهای دیگر» نوشته آنجلا کارتر
شاهزاده خسته و شوالیهای با اسب سفید و داستانهای اینگونه در این کتاب به مراتب به چشم میخورد ولی داستانهای عاشقانه این کتاب هیچ شباهتی به دیگر داستانهای اینگونه ندارد. شاید در این کتاب از بسیاری از کلیشههای عاشقانه استفاده شده ولی داستانهای کوتاه روایت شده در این کتاب به نوعی مخالف همه آن داستانهای دیو و دلبر، زیبای خفته و ... هستند.
«تصویر دوریان گری» نوشته اسکار وایلد
دوریان گری جوان خوشسیما و برازندهای است که تنها به زیبایی و لذت پایبند است و پس ازآنکه که دوست نقاشش از او پرتره ای در کمال زیبایی و جوانی میکشد، او با دیدن آن از اندیشه گذشت زمان و نابودی جوانی و زیبایی در اندوه عمیقی فرو میرود، پس در همان لحظه آرزو میکند که چهره خودش پیوسته جوان و شاداب بماند و در عوض، گذشت زمان و پیری و پلیدیها بر پرتره او منتقل شود. پس از مدتی متوجه میشود که آرزویش برآورده شده؛ ولی یکی از دوستان او به نام لرد هنری، کمکم او را به راههای پلید میکشاند و تصویر دوریان گری در پرتره، به مرور، پیرتر، پلیدتر، و کریه تر میشود. دوریان گری به مرور تا جایی پلید میشود که اولین قتل خود را انجام میدهد.
«دختر گمشده» نوشته گیلیان فلین
این رمان در سال 2012 در ژانر ترس در صدر پرفروشترین کتابهای سال قرار گرفت. داستان این کتاب تماماً با موضوع انتقام در موارد شکست روابط عاشقانه نوشته شده است که اگر بتوان این موضوع را یک ژانر ادبی به حساب آورد شاید این کتاب بهترین نمونه آن باشد. ایمی دان، شخصیت اصلی داستان است که هر فصل از کتاب از نگاه او یا شوهرش نیک روایت میشود. صبح روز پنجمین سالگرد ازدواج نیک دان و ایمی، نیک متوجه میشود همسرش ناپدید شده است. پلیسی به نام روندا بانی، شواهدی در مورد مشکلات مالی این زوج و زندگی ناآرام آنها پیدا میکند و متوجه میشود ایمی میخواسته یک تفنگ بخرد. در ادامه معلوم میشود ایمی برای نیک پاپوش دوخته و طوری وانمود کرده که نیک او را کشته است.
نظر شما