امروز سالروز تولد ویکتور هوگو، نویسنده فرانسوی است. رد پای نویسنده آثاری چون «گوژپشت نتردام»، «بینوایان»، «مردی که میخندد»، و «آخرین روزهای یک محکوم به اعدام» هنوز در ادبیات دنیا به چشم میخورد. به بهانه سالروز تولد آقای نویسنده در این مطلب یادی از او و چراغ دانشی که در دنیا روشن کرد میکنیم.
هوگو سه سال پس از به قدرت رسیدن ناپلئون بناپارت به دنیا آمد. در دانشگاه حقوق خواند، اما هیچوقت مشق قانون نکرد و با تشویق خانوادهاش به دنیای ادبیات رو آورد.
پس از شکست ناپلئون بود که هوگو حرفه خود را به عنوان شاعر و نویسنده آغاز کرد و کمی بعد تبدیل به یکی از مهمترین شخصیتها در توسعه رمانتیسیسم شد. «گوژپشت نتردام» را منتشر کرد و خود را به عنوان قدرتی ادبی به دنیا معرفی کرد اما «گوژپشت نتردام» نقطه عطف زندگی نویسنده نبود.
معروفترین اثر هوگو «بینوایان» نام دارد که در سال 1845 نوشتنش را آغاز کرد اما تا سال 1862 شاهکارش را به اتمام نرساند. «بینوایان» یکی از مهمترین داستانهای قرن نوزدهم به حساب میآید و در این اثر توانست روح انسانهای مفلوک و مظلوم جامعه را به نمایش بگذارد که همیشه به حاشیه رانده شده بودند.
«بینوایان» تاریخ فرانسه را بررسی کرد و موضوعاتی چون فقر، سیاست، فلسفه اخلاقی، عدالت و مذهب را دستمایه انتقاد از جامعه نابرابر قرار داد.
پنج ژوئیه 1832 بود که مرگ ژنرال لامارک موجب شورشی علیه سلطنت شد که البته خیلی زود به شکل وحشیانهای سرکوب شد. همین موضوع موجب الهام دانشآموز شورشی «بینوایان» شد. هوگو معتقد بود «روزی ما هم به جمهوری خواهیم رسید. داشتن اراده آزاد بسیار خوب است اما میوه رسیده را نمیتوان در اردیبهشت درو کرد. باید تا تیرماه صبر کنیم تا میوهها برسند. باید یاد بگیریم منتظر بمانیم.»
هوگو فقط نویسنده نبود و نقش سیاسی مهمی در جامعه داشت. او توسط پادشاه لوئیس به مقام سناتوری رسید و به طبقه اشراف جامعه پیوست.
نویسنده فرانسوی از جایگاه خود بهره گرفت و برای توقف ناعدالتیهای اجتماعی و همچنین لغو مجازات مرگ جنگید. شهرت سیاسی موجب محبوبیت وی پس از انقلاب فوریه در فرانسه شد و در نهایت به عنوان نماینده پاریس وارد مجلس شد.
وقتی ناپلئون سوم- خواهرزاده ناپلئون بناپارت- در سال 1851 قدرت را به دست گرفت هوگو رهبر کشور را خائن به مردم و سرزمینش خطاب کرد. کمی بعد به بروکسل و سپس به جرزی رفت. از جرزی در نرماندی برای حمایت از روزنامهای که از ملکه ویکتوریا انتقاد کرده بود، اخراج شد. در نهایت بین سالهای 1844 تا 1877 در بندر سن پیتر تبعید بود.
در زمان تبعید جزوات سیاسی علیه ناپلئون سوم منتشر کرد که در فرانسه ممنوع بودند اما به صورت مخفیانه تأثیر زیادی بر اذهان مردم داشت. علاوه بر این، آثارش تأثیر زیادی بر نویسندگانی چون چارلز دیکنز، فئودور داستایوسکی و آلبر کامو داشت.
ویکتور هوگو در سال 1885 از دنیا رفت و اولین کسی بود که در کلیسای «پانتئون» به خاک سپرده شد. (کلیساس پانتئون از لحاظ اهمیت همرده کلیسای سَن پُل در لندن و ساختمان کاپیتول در واشنگتن است.)
بیش از دو میلیون نفر در مراسم خاکسپاریاش شرکت کردند. تعداد شرکتکنندگان در تشییع جنازهاش بیش از جمعیت شهر پاریس در آن زمان بود. جمعیتی که تاریخ پاریس در خود ندیده بود اما مردم فرانسه هوگو را لایق این قدردانی میدانستند.
بیش از دو سده از تولد ویکتور هوگو میگذرد و هنوز نام او و تأثیراتش در عناوین اخبار، مجلات، و محفلهای ادبی دیده میشود. هوگو ثابت کرد برخی نامها را نمیشود از تاریخ حذف کرد و عقاید مظلومدوستانه او در ادوار مختلف و در جوامع مختلف چرغ راه مردمی شده است که قساوت علیه مظلومین را برنمیتابند.
نظر شما